نهمین جلسه از دور بیستم سری کارگاه های آموزشی کنگره 60؛ ویژه لژیون پزشکان در پارک طالقانی؛ با استادی خانم دکتر ایران، نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر بیژن با دستور جلسه: « کتاب 14 مقاله » روز جمعه 5 شهریورماه 1400 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ایران هستم همسفر. دکترای روانشناسی هستم در مرکز نگاه نو فعالیت میکنم. حدود دو سال است که در لژیون پزشکان فعالیت میکنم و افتخار آشنایی با شما عزیزان را دارم. روز پزشک را خدمت شما تبریک میگویم. همچنین به آقای دژاکام به عنوان یک درمانگر واقعی. هدف از پزشکی درمان کردن بیماران است و آقای دژاکام به بهترین شکل ممکن، چنین روندی را در کنگره پیاده کردند.
موضوع دستور جلسه امروز: کتاب 14 مقاله است که مطالب خیلی جالبی دارد. واقعیت این است که تا زمانی که یک مسئله به درستی بیان نشده است، حل کردن آن مسئله سخت میشود؛ اما اتفاقی که در کنگره 60 افتاده یعنی از طرف آقای دژاکام این است که املا اعتیاد را به عنوان یک بیماری تعریف کردند و اینکه این بیماری از عدم تعادل سیستم ایکس ایجاد میشود. درست است الآن که حل شده شاید ساده ببینیم ولی واقعاً این است که معما چو حل گشت آسان شود. واقعیت این است که تمام فعالیتهای بدن ما، تمام رفتارهای جنسی، تمام رفتارهای روانی ما حتی بیماریهای ما برمیگردد به سیستم مغز و فعالیت سیستم شبه افیونی یا سیستم ایکسی که در مغز وجود دارد به محض این که ناقلهای عصبی بالا و پایین بروند خلقیات و روحیات ما تغییر میکند بنابراین اعتیاد با تعریفی که کنگره ارائه میکند در اثر عدم تعادل سیستم ایکس به وجود میآید؛ راهحل مشخص میشود. تعادل سیستم ایکس موجب میشود که عملاً بیماری اعتیاد درمان بشود اما آقای دژاکام فقط به این قضیه اکتفا نمیکنند و چون انسان موجودی چندبعدی است برای انسان سه بعد معرفی میکنند: بعد جسم یا فیزیولوژی بدن، بعد روان و بعد جهانبینی. همانطور که جسم آسیب میبیند و تعادل سیستم ایکس به هم میریزد، تک تک سلولهای بدن هم کارکردشان از نظر کارکرد سالم به هم میریزد؛ بنابراین برای یک درمان کامل، درمان "دی اس تی" را معرفی میکنند که 11 ماه زمان میبرد و در این 11 ماه به خاطر تعریف درستی که از اعتیاد میشود باعث میشود بتواند عملاً تعادل سیستم ایکس را برقرار کنند. به این ترتیب که در هر 21 روز ماده مصرفی شخص را در ضریب هشت دهم ضرب و کم میکنند به طوریکه بدن به هم نریزد. درمان تهاجمی نیست و با سیستم بدن سازگار است.
از طرفی اتفاقی که در کنگره افتاده این است که خانوادهها هم باید در جریان قرار بگیرند که روشهای ترک اعتیاد کدامند و محاسن و معایب این روشها برای افراد معتاد چیست. روشهای ترک اعتیاد شامل سقوط آزاد یا ترک سریع با دارو و یا روش سنتی است که عملاً با دارو جایگزین میشود. این ترک در عرض 15 روز است که بهتر است در 40 روز جایگزین شود. هر سه اینها یک وجه اشتراک دارند که سیستم شبه افیونی مغز را نادیده میگیرند و اگر فرد بهنوعی اعتیادش متوقف شود عملاً درمان صورت نگرفته است؛ اما کنگره موضوع صحبتش درمان است نه ترک. یک ضلع مفقوده که در دنیا به آن پرداخته نشده است جهانبینی بود. چرا؟ چون شما فرض کنید که اگر جسم، سختافزار باشد، نرمافزار روان است. ما مثل یک کامپیوتر باید یک آنتیویروس نصب کنیم و آن آنتیویروس چیزی نیست جز جهانبینی که در کنگره روی آن کار شده است. اگر کار نمیشد برگشت وجود داشت. چیزی که جالب است این است که خانوادهها هم میتوانند از افرادی که معتاد شدند حمایت کنند و تقریباً سه بار در هفته در کلاسهای آموزشی شرکت کنند. این درمان گروهی است. عدهای که دارند با هم یک فعالیتی را انجام میدهند انرژی ایجاد میشود. در کنگره به ورزش و هنر هم پرداخته شده است؛ کنگره مراتب و اصول خاصی دارد که همه باید به آن متعهد باشند. چیزهای جالب دیگری که در این کتاب دیدم این است که DST به اختلالات آشکار و عکسالعملهای پنهان میپردازد؛ یعنی در ترک، عکسالعملهای آشکار مثل عطسه، خمیازه، سرفه و غیره که پس از قطع مصرف پیش میآید بعد از دو هفته برطرف میشود اما عکسالعمل پنهان مثل عدم میل به زندگی یا میل جنسی، مشکلات شبه روانی حل نمیشود. در روش DST که بهمرور دارو را میدهد و کم میکند قطعاً این مشکلات درمان میشوند.
چیزی که در کنگره برای من جالب است این است که همسفرها حتی میتوانند در قالب راهنما خدمت کنند. در کنگره فقط یک استاد راهنما داریم که آقای دژاکام هستند. ایشان شال بنفش میاندازند. همسفر وقتی میخواهد کمک راهنما شود باید یک سری آزمون هایی بدهد مثل کتاب 14 مقاله کتاب 14 وادی عشق، جهانبینی یک و دو و خیلی از سیدیها و مقالات دیگر را باید بخواند تا بتواند کمک راهنما شود و شال نارنجی بگیرد. بعد از آن هم یک سری مراحل و مراتب دارد و حتی باید پایان نامه ارایه کند. بنابراین شرایطی که در کنگره است شرایط سختی است اما خوبیاش این است که همچنان برقرار است و به اصول خودش کار میکند. نکته دیگر در کنگره این است که این سازمان یک سازمان داوطلبانه است و هیچ کسی در کنگره حقوق نمیگیرد. این نکته جالبی است. یکی دو نفر از کمکراهنماهای کنگره وقتی داشتم میآمدم اینجا میگفتند که ما قبلا هر روز هفته میرفتیم سر کار ولی اینقدر حال و اوضاع ما خوب نبود ولی الان ساعت کاریمان قدری کمتر شده است و وقت بیشتری را در کنگره می گذاریم ولی پول و زندگی ما بیشتر برکت داشته است. این اعتقادی که افراد اینجا دارند برای من خیلی جالب است و همیشه احساس میکنم اینجا یک تکه از بهشت است و واقعاً جا دارد که از آقای دژاکام تشکر کنم بخاطر این زیبایی که من در اینجا میتوانم ببینم. موضوع دیگر که در کتاب برایم مهم بود این بود که کنگره به رشتههای ورزشی و هنری هم میپردازد؛ یعنی آن اوقات و تفریحات سالم را هم برای کسانی که مراجعه میکنند عملاً ایجاد میکند. آقای ویلیام ال وایت مشاور ارشد پژوهشی سیستم سلامتی "چست نات" سوالی از آقای دژاکام کردند که این کنگره الان 24 ساعته شما را مشغول نگه میدارد. پس خانواده چه میشود؟ این برایم جالب بود که همسرشان مسئول بخش خانواده هستند. آقای امین، پسرشان مسئول جهانبینی هستند. دخترشان خانم آنی مسئول تیراندازی و دخترشان خانم شانی مسئول هنر هستند؛ یعنی عملا کنگره جدا از زندگی آقای دژاکام نیست. ایشان در سه مرحله زندگی خودشان را بیان میکنند که اول همان راحتی و آرامش دنیای رشد است. بعد جنگ با دنیای تاریکی و ورود به دنیای نور و مرحله سوم کمک به اعضا، کمک به مردم و لذت بردن از آن است. عملا انگار که یک نفری باید یک زندگی خیلی سختی را میداشت تا این کنگره ایجاد میشد و ما شاهد این زیبایی بودیم. ممنون که به حرفهایم گوش کردید.
مشارکت ها
سلام دوستان دکتر محسن هستم یک مسافر. بنده پزشک متخصص کودکان و همکار کنگره 60 هستم.
در مورد «کتاب 14 مقاله» یک کلیت وجود دارد که اگر بخواهیم در مورد کتابی که 14 مقاله در آن است صحبت کنیم سخت است. چیزی که برای من جالب بود این است که کتاب از اول شروع میکند و از گذشته؛ یعنی از این که قبلاً چه کارهایی برای درمان اعتیاد کردند. یکی از مقالات توضیح میدهد که روشهای درمان اعتیاد در گذشته چه بوده است. حالا روش سقوط آزاد بوده یا اصطلاحاً روش یابویی. یا روشهای با داروهای شیمیایی، قرص خواب. مثلاً خود MMT یا روش نگهدارنده برای کاهش آسیب بوده است. همه روشها توضیح داده میشود. روشی که بعضی از NGOها انجام میدهند این است که بصورت ناگهانی سقوط آزاد میدهند و بعد حالا قدم یا وادیهایی را انجام میدهند. بعد در یک مقاله میگوید که خوب، حالا این روشها انجام شده ما بخواهیم یک مسئله را حل کنیم مهمترین مسئله، «صورتمسئله» است. بارها در کنگره گفته شده است. شاید برای ما که در کنگره هستیم این حرف ساده و پیشپاافتاده به نظر بیاید. ولی میروید در دنیای بیرون میبینید که همین حرف ساده و پیشپاافتاده در خیلی از مسائل عملاً اجرایی نمیشود. در درمان کرونا و خیلی مسائل دیگر. عملاً صورتمسئله خوب توضیح داده نمیشود. معمولاً ما انسانها اینجوری هستیم که اول میآییم آن اتفاقی را که افتاده فعلاً میخواهیم آن فشار کم شود و کاری به آن صورتمسئله نداریم که؛ چه اتفاقی افتاده و مشکل اساسی چیست. در این مقاله جالب توضیح داده میشود که در یکی از سالها شعار سازمان بهداشت جهانی این بود که «اعتیاد یک مسمومیت مزمن است». من هیچوقت یادم نمیرود که بعد آقای مهندس این مقاله را دادند که «اعتیاد مسمومیت مزمن نیست؛ بلکه یک جایگزینی است». این خیلی قدرت و علم میخواهد که شما اینقدر مسلط باشی که چیزی را که بهداشت جهانی به عنوان شعار سالش مطرح کرده رد بکنید. میآید جلوتر، در درمان اعتیاد، روش کنگره را توضیح میدهد که روش DST است و اصول جالبی اینجا توضیح داده میشود. بحثی که مطرح بود قبلاً فرد میگفت این ماده به من نمیسازد. یکی میگفت تریاک به من جواب نمیدهد. یکی میگفت به ئشیشه جواب نمیدهد. در کنگره این توضیح داده میشود که ما یک پروسه داریم به نام "جایگزینی". چون همه این مواد، آن مشابهات یا سرشاخهها یا آن ماده مؤثرهاش در بدن ما تولید میشود. پس هر ماده مخدری را انسان میتواند مصرف کند و اگر آرامآرام درست مصرف کند حتی با آن هم برایش جایگزینی اتفاق میافتد و تحمل میکند. از همین پروسه درمان اعتیاد انجام میشود. قبلاً جایگزینی مواد مخدر بیرونی را با مواد مخدر درونی انجام دادیم حالا میآییم درونی را با بیرونی انجام میدهیم. از بیرونی آرامآرام کم میکنیم و به درونی اضافه میکنیم. مطرح میشود برای درمان اعتیاد باید، سه ضلع جسم، جهانبینی و روان درمان بشود که ما باید روی جسم و جهانبینی کارکنیم تا روانمان خوب شود. در NGOها و روشهای درمان، هرجایی که میرفتیم یک عده این سر طیف را میگرفتند و یک عده آن سر طیف را. یکی میگفت آدم معتاد روانی است و فقط باید روی روانش کارکنیم. مواد عملاً مهم نیست! مواد را باید بگذارد کنار و فقط روی فکر و روانش کار شود. یک عده میگفتند اصلاً به فکر طرف ربط ندارد، فقط باید موادش را آرامآرام کم کند و یا با دارو کنار بگذارد.
جلوتر مقاله سیگار است و یک مقاله دیگر روش DST را توضیح میدهند که اصل روش ایکس در درمان اعتیاد مطرح شد. آقای مهندس میگویند و من خودم فکر میکنم اگر نگویم صد درصد، میگویم در 80 درصد در بیماریهایی که به نوروترانسمیترها یا آن واسطههای عصبی مربوط میشود باید واقعاً مؤثر باشد. این جای کار دارد که باید حتماً در آینده افرادی بیایند و کار کنند؛ چون خیلی بیماریها هستند بخصوص بیماریهای نورولوژی که برای هیچکدام درمانی نداریم. یعنی بیماریهایی که از مغز شروع میشوند تا پایانه عصبی، مسیر عصبی و تا انتها که به عضله میرسد. این را کلاً همه را یک درمان کلی بخواهیم بگذاریم اصلش همهاش روی سیستم ایمنی کار میکند یا میآیند کورتون میدهند یا آی وی ای جی میدهند که ایمنوگلبولهای داخل را تأمین کنند. میگویند شما این دارو را تا آخر عمرت باید مصرف کنی و اگر یک موقع حمله به شما دست داد داروی شما را اضافه میکنیم و دوباره پایین میآوریم. باید همینجور با همین وضعیت ادامه بدهید. این جای کار کردن دارد که حالا یک روشی آمده که بتوانیم آن سیستم داخلی را اصلاح کنیم. هر جای این مسیر که مشکل دارد و هر کدام از نوروترانسمیترها با اسامی مختلف، همه را بتوانیم اصلاح کنیم. ممنون از اینکه وقت مشارکت به من دادید.
سلام دوستان دکتر فرشته هستم یک همسفر. من دکتر فرشته تکیهفردی هستم مسئول فنی و مؤسس کلینیک فرشته در منطقه 4 و حدوداً 10 سال یا 8 سال است که با آقای مهندس همکاری میکنم.
برای اینکه جلسه را کمی تلطیف کنیم امروز میخواهم به صورت خلاصه برنامه رونمایی کتاب 14 مقاله را مقداری توضیح بدهم. دقیقه در سال 97 در نهم شهریور در این کلاس نشستیم. آن موقع هم فکر میکنم ساعت 7 شروع میشد تا 8 و قرار بود ساعت 9 در همین سالن دفاع مقدس برنامه رونمایی کتاب 14 مقاله را داشته باشیم که جای همه شما خالی بود. از من هم خواسته بودند که یک سخنرانی کوتاه انجام دهم. جالب است که در کلاس که نشسته بودیم در آخر کلاس گفتم آقای مهندس، من این جلسهای که آماده کردهام تقریباً 8 تا 10 دقیقه شده. آنجا به من گفتند اگر 30 ثانیه بیشتر از 5 دقیقه بشود ما مشکل پیدا میکنیم. هر کار میتوانی بکن فقط 5 دقیقه شود و گفتند که من برنامهام هم این است که از 4 دقیقه که میشود روی بلندگو میزنم که یعنی طرف بداند که دقیقهاش تمام شده و سر 5 دقیقه هم عذرخواهی میکنم و شما هم نصفه تمام میکنید و آبرویت میرود. گفتم که خیلی خوب. خیلی جالب بود و در همان فاصله ساعت 8 تا 9 مطلب را کم و زیاد کردم و خوشبختانه چهار دقیقه و نیم تمام کردم. ولی خیلی مهم است که آدم بتواند حتی مباحث به این بزرگی را در سه چهار دقیقه پنج دقیقه بیان کند. امروز من میبینم که میشود. میشود آدم مطالب بزرگ را در زمان کوتاهی بگوید و تأثیرگذاریاش هم خیلی میتواند بالا باشد. آن قسمتی که به من گفته بودند اجرا کنم مقاله دهم بود درباره مهندسی اعتیاد و حلقه مفقوده جهانبینی. آقای مهندس در سال 76 اینگونه بیان میکنند که وقتی درمان شدند کمکم شروع کردند به نوشتن 14 مقاله و ابتدا میرفتند با افرادی که خواهان رهایی بودند مینشستند و جلسه میگذاشتند و توضیح میدادند که ما یک گروهدرمانی داریم و یک درمان گروهی. در گروهدرمانی هر هفت هشت نفر که پیش هم بنشینند میتوانند گروهدرمانی کنند و اگر روحیه غالب آن جمع مثبت باشد جمع به سمت مثبت میرود و اگر منفی باشد جمع به سمت منفی میرود و مشکل پیش میآید؛ اما در برنامهای که ما در کنگره60 داریم میآییم درمان گروهی میکنیم. این درمان گروهی یک پروتکل دارد، یک نظم دارد، یک مدت زمان دارد، یک علم و دانش حسابشده درش وجود دارد و این است که ما را به رهایی میرساند. در ادامه توضیح میدهند که من برای اینها یکخرده مسائل را باز کردم. میخواستم از جهانبینی صحبت کنم دیدم همهشان اصلاً یک حالی هستند و اصلاً نمیفهمند. منگ هستند و پیش خودشان میگفتند که این آقا خودش توپ توپِه و دارد برای ما از جهانبینی صحبت میکند. ما را چه به جهانبینی! من آمدم اینجا ترک کنم. نیامدم که جهانبینی آموزش ببینم. در حقیقت در نگاهشان انگار این شعر خیام بود که:
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
بعد میگویند: که من موضوع را باز کردم و گفتم اگر فقط برای ترک آمدید من اصلاً با شما کاری ندارم. هم میتوانید سهروزه یا سمزدایی یا هر جور که دوست دارید ترک کنید. ولی اگر قرار است به تحول و درمان برسید شما باید از نظر جهانبینی کار کنید. توضیح دادند که اعتیاد یک بیماری است و جرم نیست. در ادامه گفتند که چون در قرن چهارده ایشان شروع کردند به نوشتن و 14 وادی را هم داشتند، اسم کتاب را هم 14 مقاله گذاشتند همانطور که در قرن هفتم عطار هفت وادی را میگفت و ایشان 14 مقاله را نوشتند. خیلی جالب است که با تفکر ساختارها آغاز میشود و در نهایت با عشق و محبت این ساختارها تمام میشود و بهتر از این فکر نمیکنم باشد. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
سلام دوستان دکتر رضا هستم یک همسفر. دکتر رضا کارگشا هستم موسس و مسول فنی کلینیک اهورا منطقه اسلامشهر. سعادت داشتیم که حدودا 10 یازده سال با کنگره همکاری داریم. پزشک و ام پی اچ سیاست گذاری سلامت هستم.
خانم دکتر هم که صحبت کردند من هم مراسم رونمایی کتاب یادم آمد. 14 مقاله مقالاتی کاربردی و اساسی دارد و جای این کتاب خالی بود و قبل از آن مقالات بصورت جزوات و جدا جدا وجود داشت که خود این جمع آوری و یکپارچه شدن این کتاب یک حرکت خیلی منطقی و خوبی بود و جشن رونمایی از کتاب هم در سالن دفاع مقدس برگزار شد و یک جمعیت و شور و حال خاصی بود و هر کدام از مقالات هم به یکی از دوستان سپرده شده بود که آن زمان ما هم یکی از این مقالات را ارائه دادیم. کتاب خیلی جامعی است از بحث صورت مساله اعتیاد شروع می شود تغییر نگرش به اعتیاد. که تصور غالب در جامعه باید عوض بشود و بعد متد دی اس تی می شود و مثلث جسم و روان و جهانبینی بحث می شود. در خصوص تئوری ایکس صحبت می شود. مبحث متد درمانی و اینکه ما قالبی که داریم برای مواد مختلف اینکه شما چطور دارو را ارزیابی بکنید و سنجش اعتیاد و بر اساس آن جاگذاری فرد بر درمان مطرح می شود و خیلی مطالب دیگر مانند مساله تحمل، اشباع، چطور فرد وارد درمان بشود و بحث سیگار هم هست و اواخر کتاب مکاتبات آقای مهندس با آقای ویلیام ال وایت هست و نگرش راجع به کنگره که در مقاله ای از امریکا چاپ شده که خیلی ارزشمند است. در خیلی از جلسات و قسمت هایی که ما حضور داشتیم از این کتاب استفاده کردیم و جا دارد از آقای مهندس و هم از گردآورنده های کتاب تشکر کنم. انشالله جای جای کتاب مفید فایده باشد برای پروسه درمان و ما از آن استفاده کنیم. متشکر. ممنون.
سلام دوستان زهره هستم همسفر. من هم کمک راهنمای همسفران هستم دانشجوی ارشد و در خدمت خانم دکتر فرشته تکفردی هستم و در این کلینیک مشغول فعالیت هستم.
راجع به این کتاب، اول پیشگفتار صحبتی شده که: کلام در دهان جاری می شود و حقیقت نمایان و عدالت جاری؛ هر کس که می بیند و می شنود، انسان باشد، می تواند با شهر و بلد ما آشنا شود و در پی کشف حقیقت درآید. این کتاب یک کتاب منبع است همانطور که برای دانشگاه ها منابعی را معرفی می کنند که بخوانند. فلسفه اصلی کتاب 14 مقاله بر اساس کتاب 60 درجه است و کتاب عشق. و این منابع واقعاً تاثیرگذار هستند. مطمئناً افرادی که دانشجوی روانشناسی بودند این تجربه من را می دانند: کتابی را که می خوانند آن کتاب فقط کفایت نمی کند باید حتما بروند یک سری دوره ها و کارگاه هایی را بگذرانند و در آخر که خودشان آن دوره را که بگذرانند و سوپرویژن را که ببینند و بینش پیدا کنند آن وقت می توانند به کمک کسی بشتابند و کمکش کنند. و وقتی اینجا من نگاه می کنم می بینم که کمک راهنما هم همین است یعنی یک دوره سوپرویژن را دارد طی می کند. خودش تمام معایب و ایرادات خودش را پیدا می کند بینش پیدا می کند نسبت به آن و درمانش می کند و بعد در صدد کمک به فرد دیگری بر می آید. و چیزی که هست راجع به مقاله دیگری که اینجا جامانده مقاله "دیسپ" هست که آقای مهندس واقعا تلاش کردند و در آزمایشگاه ها تمام این سرکه سیب یا دیسپ را که خودشان تولید کردند با فرمولاسیون خودشان این دیسپ را توضیح دادند با تمام مواد معدنی که دران هست صحبت کردند راجع به بیماری هایی که درمان شده با همین دیسپ و همین شربت اپیوم و بهترین روش درمان، شربت اپیوم هست چون تمام آلکالوئید های مورد نیاز درون این شربت هست.
چیز دیگر این که چند وقت پیش داشتم با یکی از دوستان صحبت می کردم. که دوره MMT را داشتند می گذراندند که صحبت از سم زدایی شد و من گفتم که سم زدایی در آموزش شما هست؟ گه گفتند بله روش های یو آر او دی هست روش سم زدایی هست و من آنجا واقعا غبطه خوردم که ای کاش که بشود که آقای مهندس یک کاری بکنند که واقعا این سم زدایی برداشته شود. چون من خودم 18سالم بود از نزدیک، روش های سم زدایی را می دیدم . می دیدم که فرد با حال خوب آمد و هیچ وقت حالش خوب ننشد و هیچ وقت به درمان نرسید و فقط پولش رفت و شاید هم زندگیش از بین رفت و الان می بینم سه چهارجلسه روش های MMT را قرار می دهند در روش های سم زدایی با نالوکسان و... من روش سم زدایی را برای دوستم توضیح دادم که این کتاب به این شکل گفته، خودش حتی رفته بود با استاد هایی که کلاس ها را برگزار می کردند آنها هم حتی قانع شده بودند ولیکن آنها اعتقاد دارند که بیمار باید در یک جا بستری شود و در مدت سه ماه تا شش ماه درمان شود. من توانستم به عنوان مهمان در کلاسشان باشم و توضیح بدهم که روش درمان کنگره 60 چیست و پزشکی که آنجا بود خیلی استقبال کرد و گفت روش خیلی عالی هست و ای کاش این روش در همه جای ایران شناخته شود. ممنونم که به من وقت مشارکت دادید.
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. دانشجوی دکترای روانشناسی سلامت و روانشناس کلینیک مهرآفرین استان البرز.
تجربه خودم را بگویم. من چند سال کلینیک برای ترک اعتیادم می رفتم نزدیک 40 سی سی شربت اپیوم می خوردم. به من می گفت نگران نباش. اگر لازم بشود حتی شلنگ بهت وصل می کنیم. و این نکته برام سوال بود و من کاملاً در بی خبری به سر می بردم که حدش چقدر است؟ هر وقت هم سوال می کردم می گفتند یکی هست 60 سی سی می خورد! یکی هست بیشتر می خورد در صورتی که در این کتاب مطرح شده که بیش از 15 سی سی جذب نمی شود. و در ادامه این قضیه جایگزینی که کسی که با تریاک یا هر ماده دیگر وارد پروسه درمان می شود اگر بخواهد داروی خودش را عوض کند قطعا یک زمانی می برد که بدن این را بپذیرد و سازگار شود که حدودا بعضی اوقات به 60 روز هم می رسد. چون به این مساله توجه نشده و وقتی حال فرد خوب نیست مثلا با متادون وارد شده و به او اپیوم می دهند چون حال او اوایل خوب نیست فکر می کنند دارو کم است و دارو را بالا می برند و این تخریب ایجاد می کند به حدی که بخواهد به نقطه اول برگردد و همان داروی اولیه را مصرف کند می بیند که شاید سی درصد اضافه شده ان مقداری که باید مصرف می کرده و تخریب ایجاد می کند در بدن و در اعتماد به نفس فرد. من فکر می کنم این مساله مهندسی اعتیاد که در این کتاب 14 مقاله مطرح شده خیلی جای تفکر دارد. که یک ضلع آن جایگزینی است. یک ضلعش دارو هست که چگونه و چه مقدار مصرف شود و قضیه اشباع که عرض کردم. ممنونم از وقت مشارکت.
سلام دوستان رزیتا هستم یک همسفر. دکترای آسیب شناسی و حرکات اصلاحی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامشهر هستم.
این کتاب هم بسیار سهل است و هم بسیار سخت. یعنی عادی ترین افراد می توانند هضمش کنند و به راحتی بفهمند و با آن جلو روند و هم بسیار سخت است که متخصصین را هم به چالش می کشد و می توانند ساعت ها راجع به آن گفتگو کنند. من مطمئن هستم که این کتاب یکی از منابع دانشگاهی خواهد شد. حالا در مطالعات اعتیاد قطعا اگر از این منبع استفاده شود و درمان اعتیاد، درمان پیچیده ترین مسائل اعتیاد به راحتی و خیلی سهل الوصول خواهد شد. همانطور که دوستان اشاره کردند اولین مقاله راجع به صورت مساله اعتیاد بود که در سال 78 در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مطرح شد. بعد راجع به مسائل دیگر روش های درمان، سم نزدایی که آقای مهندس فرمودند که اعتیاد سم نیست. مگر معتاد را مار زده که بخواهیم سم زدایی کنیم. و روش های یوآر او دی را زیر سوال بردند و واقعا هم همینطور هست همانطور که همکاران هم اشاره کردند. بعد به سراغ روش های درمان می رود فصل 5 راجع به DST هست. فصل های 6و7و8 مصاحبه هایی هست که با آقای ولیام وایت انجام شده و همینطور به سیستم ایکس می رسند و حلقه مفقوده جهانبینی و فصل های اخر راجع به فلسفه اعتیاد صحبت می شود. این کتاب کتاب بسیار خوبی هست اگر کسی نخوانده من توصیه می کنم که حتما این کتاب را بخوانند و ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
سلام دوستان منصور هستم یک همسفر. دکتر منصور سیفی هستم موسس و مسوول فنی کلینیک کیمیای رهایی منطقه 2.
می گویند که: یک پادشاهی به حکیمش می گوید «یک چیزی به من بگو که زندگی من را تغییر بدهد و آن شخص می رود و یک کتاب می نویسد و می آورد. پادشاه می گوید: نه این خیلی زیاد است. حوصله خواندن این حجم را ندارم خلاصه اش کن. می رود چند فصلش می کند باز دوباره می آورد باز پادشاه می گوید نه حوصله این را هم ندارم. می رود و این بار می کند ده صفحه. باز می گوید زیاد است. می رود می کند یک صفحه باز می گوید این هم زیاد است. بعد، دست آخر می آید در یک کلمه می گوید: برای امروز زندگی کن». کتاب 14 مقاله در واقع همین است برای درمان اعتیاد. آن همه مقالات آن همه چیزهایی که WHO گفت. آموزش هایی که در MMT داده شد و درمان های مختلف را انگار دور زد و یک چیزی را که اصلی است و در واقع زندگی را عوض می کند آن را در حیطه اعتیاد ارائه داد. اینکه اصلا اعتیاد یک بیماری است و علتش تخریب سیستم ایکس یا ناقل های عصبی هست. بازسازی سیستم ایکس با روش DST و اینکه مساله اعتیاد چند بعد دارد.جسمی ، روانی و جهانبینی.باید حتما به آن قسمت ها هم رسیدگی شود که شخص به درمان برسد نه اینکه ترک های مقطعی و فاصله گرفتن های مقطعی از مواد . مرسی از اینکه به من وقت دادید.
سخنان جناب مهندس:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. از خانم دکتر تشکر میکنم جلسهی خیلی خوبی را برگزار کردند. خیلی خوب مطالب را مطرح کردند. امیدوارم حال همهی شما خوب باشد. حال من هم به حمدالله خوب است. روز پزشک را هم که در ابتدای جلسه به همه تبریک گفتم. کتاب چهارده مقاله همانطور که خانم دکتر فرشته گفتند روز نهم شهریور ماه سال نود و هفت در تالار باغموزهی دفاع مقدس رونمایی شد و هر مقاله از این چهارده مقاله را یکی از پزشکان متخصص مطرح کردند و راجع به آن صحبت کردند. چهارده مقاله بود و چهارده سخنران. خدا رحمت کند آقای دکتر حاج رسولی هم بودند. دکتر فرشته یک مقاله داشتند، دکتر کارگشا بودند و از لژیون پزشکان هم چند نفر بودند. نکتهی جالبی که بود آن روز اولین کتاب صد و پنجاه و دو میلیون تومان در مزایده فروش رفت که بالاترین قیمت برای اولین کتاب 152 میلیون تومان بود. گفته بودیم افرادی که میخواهند در این مزایده شرکت کنند باید یک میلیون تومان پرداخت کنند. چون تجربه داشتیم افرادی بودند که قیمت میدادند و محل را ترک میکردند و صد نفر هم یک میلیون دادند که بتوانند در این مزایده شرکت کنند؛ یعنی آن روز یک جلد از کتاب 252 میلیون تومان به فروش رسید.
در حال حاضر کتاب چاپ بیست و اندی است و تمام پولی که آن روز جمعآوری شد را صرف تحقیقات کردم و برای صرف شخصی خودم استفاده نکردم. درآمدی که حاصل شد برای کنگره 60 و پروژههای تحقیقاتی استفاده شد. نزدیک دو هزار جلد هم همان روز به فروش رسید و من از قبل پیشبینی کرده بودم و دو هزار جلد را امضا کرده بودم که آن روز به فروش رسید، جلسهی خیلی خوبی بود.
کتاب چهارده مقاله دارد. مقالههای آن هم همه مستند هستند. به عنوان مثال اولین مقاله، مقالهی کنگرهی علوم پزشکی دانشگاه سیستان و بلوچستان که کنگرهی سراسری کشوری بود و تمام متخصصین مقاله داده بودند و من هم مقاله را ارائه کردم و پذیرفته شد. سال 77 مقالهی دیگری برای دانشگاه علوم پزشکی زنجان ارائه شد؛ کنفرانس اعتیاد بود، آنجا مقالهی «سم نزدایی» بود که اتفاقاً در زمان اوج یو آر دی بود که من آنجا مقالهی «سم نزدایی» را مطرح کردم. یا مثلاً کتابهای دیگری است که در طب اعتیاد مطرح شده است. یا مقالاتی هست که در مجلات آمریکایی منتشر شده است. البته این کتاب مشترکاٌ با آقای ویلیام ال وایت است. یا در کنگرههای پزشکی مطرح شده یا بصورت مقاله در مجلات منتشر شده است. مقالات این کتاب به این صورت است.
کتاب تحت عنوان: «نوآوری در درمان و ریکاوری اعتیاد» به زبان انگلیسی منتشر شد. توسط آقای ویلیام ال وایت و سایت ایشان به صورت PDF رایگان برای تمام کسانی که در خط مقدم درمان اعتیاد در سراسر جهان فعالیت میکنند ارسال شد. من این کتاب را برای اعتیاد نوشتم و تمام زوایا و مسائل مختلف را مورد بررسی قرار دادم. این کتاب میتواند کتاب مرجع باشد و روزی هم که این کتاب را نوشتم برای دانشگاهها نوشتم و میتواند مورد استفادهی تمام دانشگاهها قرار بگیرد. چون اعتیاد مجهول بود. در حال حاضر هم مجهول است. دکتر محسن عنوان کرد، چند سال پیش این تعریف را ارائه کردند که اعتیاد مسمومیت مزمن است. همهی اینها را خیلی دقیق و مشخص رد کردم تا راهکارهای درست را ارائه بدهیم. چون میگویند اعتیاد درمان ندارد. ما هر چیزی که راهکار آن را نمیدانیم میگوییم درمان ندارد. مثلاً میگویند سرطان درمان ندارد. حتماً درمانی دارد ولی ما هنوز درمان آن را نمیدانیم. اعتیاد درمان دارد ما درمان آن را نمیدانستیم؛ آن روشها و راههایی که ما در گذشته میرفتیم به درمان نمیرسید. تمام حرف بزرگان این عرصه این است که، یک نفر یک موادی را میکشد و ما میخواهیم دیگر نکِشد!! این موضوع ذرهای از نظر پزشکی و از نظر فیزیولوژی مورد ارزیابی قرار نگرفت.
من با یکی از اساتید برجستهی دانشگاه در حضور دکتر جوغطایی و دکتر خرازی که سابقاٌ وزیر امور خارجه بودند صحبت میکردم، گفتم شما تنها کاری که در حوزهی درمان اعتیاد انجام میدهید کار پزشکی است. این کتاب با ما یاد میدهد که ما باید کار پزشکی انجام بدهیم؛ باید کار درمانی انجام بدهیم. ما تمام فکر و ذکرمان این است که فرد دیگر مصرف نکند و علت آن را نمیدانیم. راه آن را نمیدانیم. میگوییم بیماری است ولی نوع آن را نمیدانیم. نمیگوییم چطور باید درست بشود. فقط یکسری داروها را به او میدهیم که علائم خماری و علائم سندروم محرومیت را بتواند جبران کند. مثلاً بتواند بخوابد، درد پاها خوب بشود، دیگر مصرف نکند یا MMT بدهیم (نگهدارنده بدهیم) بتوانیم فرد را نگهداریم، ولی نقطهی اصلی کجاست؟ نقطهی درمان کجاست؟ چطوری باید درست بشود؟ اینها را در این کتاب برای ما مطرح میکند.
یک مقاله در این کتاب هست تحت عنوان "تئوری ایکس" که از روی این تئوری مسئلهی درمان اعتیاد در کنگره برای ما حل شد و راه را باز کرد برای درمان سایر بیماریها، ما الآن روی چهار نوع سرطان خون تحقیق کردیم، بیش از چهارصد و خوردهای میلیون تومان هزینه برداشت. AML, CLL, CML و ALL چهار نوع سرطان کشندهی خون، هر چهار نوع را روی موشهای صحرایی Rat آزمایش کردیم و نتایج تحقیقات را به دانشگاه "بریستول" انگلستان فرستادیم؛ از روی همین تئوری ایکس در آمد. وقتی درمان اعتیاد به نتیجه رسید عملاً این هم به نتیجه رسید. نتایج خیلی درخشان بود و هر چهار نوع هم پذیرفته شد. یکی از آنها زوریخ، یکی دبی، یکی استانبول و یکی هم فرانسه. در کنگرههای پزشکی هر چهار نوع هم پذیرفته شد و مجموعه آنها هم مقالاتی شد که فرستاده شد برای مجلات که چاپ خواهد گردید.
در کتاب مطرح میشود که همه ی مشکل اعتیاد روی ناقلهای عصبی و از تعادل خارج شدن بیوشیمی بدن است. خیلی واضح و روشن است که وقتی دوپامین بالا میرود (شیشه دوپامین را میبرد بالا)، فرد پرانرژی و پرقدرت میشود و کارمی کند. دوپامین از حدی بالاتر برود تبدیل میشود به اسکیزوفرنی، دوپامین از حدی بیاید پایینتر میشود پارکینسون. پس؛ تغییر در یکی از مواد ناقلهای عصبی میتواند ایجاد بیماری بکند. روی ام اس و سرطان سینه هم ما تجربه کردیم و نمونههایش را جمعآوری کردیم و در حال انجام تحقیقات بیشتر هستیم، حتی در ساختمان خیابان ورزندهی کنگره 60 آزمایشگاه تشکیل دادیم وسایل و تجهیزات آزمایشگاهی را خریداری کردیم تا کنون موشهای صحرایی (rat) را برای تحقیقات به دانشگاه بقیهالله یا دانشگاههای دیگر میبردیم ولی حالا در ساختمان ورزنده در حال خرید تجهیزات هستیم تا در آزمایشگاه خودمان این کار را انجام بدهیم.
در این کتاب به ما می گوید بیماری اعتیاد در اثر تغییر در عملکرد ناقل های عصبی است و اگر این را ما درست کنیم همه چیز درست می شود. ما با شربت تریاک در طول ده ماه میزان مصرف هر فرد را محاسبه می کنیم و می نویسیم و مشخص می کنیم که اگر به عنوان مثال هروئین میکشد یا شیشه میکشد یا حشیش، معادل چقدر شربت اپیوم تینکچر میشود. معادلسازی میکنیم و با افزایش و کاهش به صفر میرسانیم. وقتی که به صفر رسانیم دیگر علائم اعتیاد نیست. این افرادی که در کنگره میبینید هیچ علائمی از اعتیاد در آنها شما نمیبینید. اصلاً ما چیزی به عنوان وسوسه نداریم. اصلاً چیزی به اسم Craving نداریم. پرهیزمداری نداریم. تمام این مطالب از بین میرود. وقتی کسی مادهی مخدر درونیاش خوب کار بکند دهها برابر قویتر از مادهی مخدر بیرونی است. اما هنوز به قول شما در مراکز درمانی اعتیاد از «URD» صحبت میکنند یا در مورد «UROD» صحبت میکنند. ما با این کارهایی که داریم انجام میدهیم آن وجهه و ارزش و حرمت بسیار مقدسی که یک پزشک داشته را به خطر میاندازیم. چون برای همه پزشکی کار مقدسی است. یک پزشک محرم است. مردان، همسران خود را به پزشک میسپارند برای معاینه و درمان پزشکی و پزشک برایشان مقدس و محرم است و این در حال آسیب رساندن به این احترام و تقدس پزشکی است. ما نمیخواهیم به تقدس آسیب برسد. هنوز آموزشهای غلط. هنوز دارند «UROD» را درس میدهند. «UROD» فاجعه است. یک جنایت است. شما یک بیمار را در بیمارستان دو سال به او مورفین تزریق کردید آیا او را «UROD» میکنید؟ چطور یک هروئینی را میگویید باید «UROD» کنیم؟ فرق هروئین با مورفین چیست؟ هروئین دی استیل مورفین است که از مورفین هم قویتر است. خوب چه فرقی بین این دو است؟ اینها چیزهایی است که پزشک زحمت میکشد، خوندل میخورد، میخواهد درست کند؛ ولی ابزار ندارد و راهی که میرود درست نیست. ولی کتاب اینها را مطرح میکند. حالا ممکن است در مراکز پزشکی و دانشگاهها یک سری مقاومتهایی انجام بشود. این خیلی طبیعی است ولی موقعی که من از این جهان رفتم، بالاخره ما آدمهای مرده را بیشتر تحویل میگیریم! این است که بالاخره این کتاب جایگاه خودش را پیدا میکند. هر پزشکی دلش میخواهد بیمارش خوب بشود. امکان ندارد پزشکی را پیدا بکنیم که دلش نخواهد بیمارش خوب بشود. با این روشهایی که ارائه میدهند اعصاب پزشک را خراب میکنند و روحیهی پزشک را هم از بین میبرند. امیدوارم این کتاب در این زمینه کمک بکند ما به یک نتیجهی بسیار مطلوبی برسیم و عزیزان سعی کنند اگر دوست داشتند این کتاب را حتماً موردمطالعه قرار بدهند. PDF انگلیسی آن هم هست. کتاب به زبان انگلیسی هم هست و از طریق خود آمریکاییها به تمام افراد مهمی که در این زمینه مشغول هستند ارسال شده است. متد «DST» را هم مقالهی آن را دانشگاهی در اورلاندو پذیرش کردند و پذیرفته شد و من را دعوت کردند و جزو سخنرانان اصلی دانشگاه هستم و گفتند اگر میخواهید حضوری سخنرانی کنید دعوتنامه را ارسال کنیم یا در فضای مجازی؟ که من گفتم با این وضعیت کرونا کار سخت است. کشورهای دیگر هم همه پذیرفتند و مقالات همه به صورت علمی است. انشاءالله بتوانیم به کمک همدیگر به نتیجه برسیم.
امروز خیلی خوشحال هستم که خانم دکتر ایران استاد جلسه بودند و بالاخره از خانمها هم یک نفر استاد جلسه شدند و از این به بعد سعی کنید که خانمها هم مشارکت کنند در بحث استادی جلسه. از این که به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنون و متشکر هستم.
تایپ: مسافر محمد و مسافر علی
تهیه و تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2498