در هفته همسفر، افتخار داریم میزبان همسفر شهناز باشیم که با حضور آگاهانه و مستمر خود در مسیر درمان و آموزشهای کنگره۶۰، نقش مؤثری در این راه ایفا کردهاند و هم زمان در عرصه ورزش تیراندازی با کمان، نمونهای از نظم، تمرکز و تعادل هستند. به همین بهانه، گفتوگویی صمیمی و آموزنده با ایشان ترتیب دادهایم تا از تجربهها، نگاه و مسیری که طی کردند، بیشتر بشنویم. از شما دعوت میکنیم در این مصاحبه همراه ما باشید.
همسفر شهناز به همراه مسافر خود با آنتیایکس مصرفی شیشه وارد کنگره۶۰ شدند. ایشان به مدت ۱۱ ماه و ۲۵ روز با متد «DST» و داروی «OT» به راهنمایی مسافر محسن و همسفر سمیرا سفر درمانی خود را طی کردند. در حال حاضر، به لطف خداوند و به واسطه دستان پرمهر مهندس حسین دژاکام، ۱۳ سال و ۵ ماه و ۷ روز است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر شهناز و مسافر ایشان در کنگره۶۰، تیر و کمان میباشد. اکنون در جایگاه مرزبانی در حال خدمت هستند.
سیدی «نقش همسفر» گفته میشود که همسفر نباید در نقش ناجی ظاهر شود و باید به خود توجه داشته باشد؛ شما بهعنوان همسفر، در چه نقطهای متوجه شدید که کمک واقعی نجات دادن نیست، بلکه آموزش دیدن و تغییر خودتان است؟
زمانی که وارد کنگره شدم، انسانی پر از درد، رنج و ناامیدی بودم. متوجه شدم تمام انسانهایی که اینجا هستند شبیه من بودند و چه بسا درد و رنج بیشتری را تجربه کردهاند. وقتی وارد لژیون شدم و صحبتهای دوستان هملژیونی خود را شنیدم، فهمیدم که اینجا جایی است برای تغییر، آموزش گرفتن و ارتقا یافتن؛ نه این که بخواهیم دیگران را تغییر دهیم. این نکته برای من بسیار جذاب بود که اگر بتوانم روی خودم کار کنم، اطرافیانم هم تغییر خواهند کرد، بدون این که بخواهم نقش ناجی داشته باشم.
برای کمک به مسافر، اولین و مهمترین اصل برای یک همسفر چیست؟
برای کمک به مسافر، اولین قدم از نظر من این است که همسفر آرامش را در خانه و خانواده فراهم کند تا مسافر سفر خوبی داشته باشد؛ زیرا اگر آرامش نباشد، با توجه به اینکه سفر اول بسیار پرفراز و نشیب و سخت است، مسافر در فضای متشنج خانه نمیتواند سفر خوبی داشته باشد. همسفر باید بتواند مسافر را درک نماید و همواره در کنار و همراه او باشد؛ اما امر و نهی نکند.
.jpg)
در کنگره۶۰، نقش همسفر، نقش نظارهگر آگاه است، نه کنترلگر. این نگرش چگونه به شما کمک کرده است تا هم در خانواده و هم در ورزش حرفهای تیراندازی با کمان، تمرکز و تعادل بیشتری داشته باشید؟
خدا را شاکرم بابت آموزشهای کنگره۶۰ که این توانایی را به من داد تا بتوانم در کنار مسافرم به عنوان دوست و همراه باشم، نه صرفاً به عنوان همسر و مادر فرزندان او. همین که خود را مانند یک دوست در کنار مسافرم میدیدم، بیشتر میتوانستم با او همفکری و ارتباط داشته باشم و در سفرش دخالتی نکنم. در ورزش تیراندازی با کمان هم همینطور بود؛ زیرا به نظرم وقتی انسانها با هم همفکری میکنند، بیشتر جواب میگیرند تا این که بخواهند نظر خود را به یکدیگر تحمیل کنند. در این صورت قطعاً به مشکل خواهند خورد؛ اما با همفکری و مشارکت، چه در خانواده و چه در فعالیت ورزشی، قطعاً به یک نقطه تعادل خواهند رسید.
به عنوان یک همسفر، اگر بخواهید تنها با یک جمله به همسفرانی که خسته یا ناامید شدهاند پیام دهید، آن جمله چیست؟
اگر همسفران از آموزشهای کنگره۶۰ استفاده کنند، روی خود تمرکز داشته باشند و حال خود را خوب نگه دارند، این حس و انرژی خوب به خانواده نیز منتقل خواهد شد. من به این موضوع ایمان دارم که وعده خداوند دروغ نیست و هر تلاشی قطعاً به نتیجه خواهد رسید. ناامیدیها همه به امید و باور تبدیل خواهند شد. من در کنگره معجزاتی دیدهام که اصلاً به خود اجازه نمیدهم به ناامیدی و پوچی فکر کنم.
با توجه به این امر که شما در خانواده خود توفیق خدمت مالی و پهلوانی داشتهاید، خواهش میکنم بفرمایید این موضوع چه تأثیری بر استحکام زندگی مشترک و رشد فردی شما گذاشته است؟
زمانی که وارد کنگره شدیم، در حالی که حال بسیار خرابی داشتیم، اعضای کنگره ما را با آغوش باز پذیرفتند. در کنگره۶۰ دوباره زندگی را آغاز کردیم، انگار که متولد شدهایم. این موضوع آنقدر برای ما ارزشمند است که حتی اگر تمام زندگیمان را هم به کنگره تقدیم کنیم، باز هم نمیتوانیم ذرهای از آن را جبران کنیم. بنابراین، خدمت مالی تنها چیزی است که خانواده کوچک ما با این حرکت میتواند حداقل برای آیندگان یک آغوش گرم فراهم کند.
شما مربی تیراندازی با کمان در کنگره۶۰ و مدالآور در این رشته هستید؛ لطفاً برداشت خود را در خصوص اثرات این ورزش در کنار آموزشهای کنگره بر مسیر درمان و رهایی از اعتیاد بیان بفرمایید؟
ورزش تیراندازی با کمان برکت بزرگی برای من و مسافرم در سفر اول بود و تأثیر زیادی بر حس، روحیات و آرامش ما داشت. در همان سفر اول وارد ورزش تیراندازی با کمان شدیم و این ورزش نقش بسزایی در سفر مسافر من داشت. این حس و ارتباط باعث شد که در این ورزش ماندگار شویم و لیاقت پیدا کنیم تا دانش و تجربه خود را به دیگران نیز منتقل کنیم.
.jpg)
نقش همسفران را در مسیر درمان و تثبیت رهایی تا چه اندازه مؤثر میدانید و امروزه این نقش را چگونه تعریف میکنید؟
همسفر در مسیر درمان نقش بسیار کلیدی دارد؛ همانطور که مهندس حسین دژاکام میگویند: «همسفران بال پرواز مسافران هستند.» درک مسافر و همراه و همقدم بودن در کنارش از وظایف همسفر است. از نظر من، همسفر برای درمان و داشتن یک سفر بهتر، مسیر راه را هموار کرده و نقشه راه را میچیند.
سفرهای هفتگی شما به اصفهان به منظور راهاندازی باشگاه تیراندازی با کمان و ارائه آموزش، قطعاً نیازمند صبر و هماهنگی است. این مسیر چه درسهایی درباره مشارکت و همراهی به شما داده است؟
سفر به اصفهان و شروع آموزش تیروکمان در آنجا توفیقی برای من و مسافرم بود که در کنار آموزشهایی که به دوستان اصفهانی میدهیم، خودمان هم آموزش بگیریم و این موضوع باعث شد من و مسافرم در رابطه با آموزش بروزتر شویم و سطح آگاهی خود را بالاتر ببریم و در ادامه هماهنگتر از قبل پیش برویم. امید بسیار دارم که از اصفهان قهرمانان زیادی داشته باشیم.
امروز که در جایگاههای خدمتی قرار دارید، چگونه بین مسئولیتهای خانوادگی، فعالیتهای خدمتی و ورزش خود تعادل ایجاد میکنید؟
ما شاگردان مهندس حسین دژاکام هستیم و از ایشان آموختهایم که در هر کاری باید تعادل داشته باشیم. برنامهریزی در زندگی برای من اولویت دارد و برای تمام فعالیتهایم برنامهریزی میکنم تا در انجام کارهایم خللی ایجاد نشود و مسئولیتهایم را بهدرستی و سر وقت انجام دهم.
از همسفر شهناز سپاسگزاریم که نشان دادند آموزشهای کنگره۶۰، وقتی بهطور عملی اجرا شوند، هم خانواده را به تعادل میرسانند و هم انسان را در تمامی عرصههای زندگی، حتی در ورزش حرفهای، دقیقتر و متمرکزتر میکنند.
طراح سوال: همسفر ژیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) و همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون اول)
عکاس: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم)
مصاحبه کننده و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) نگهبان سایت
گروه همسفران خانم باشگاه تیروکمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
186