English Version
This Site Is Available In English

بخشش بدون علم و آگاهی امکان ندارد

بخشش بدون علم و آگاهی امکان ندارد

جلسه دوم از دوره سی و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی راهنما همسفر مرجان، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد مسافران» روز دوشنبه ۸ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا، هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره‌۶۰، خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم. در رابطه با هفته همسفر، همه ما می‌دانیم که واژه همسفر به ما اطلاق می‌شود؛ چراکه قرار است در کنار مسافر خود، به مدت ۱۰ ماه، همسفر شویم؛ سفری از ظلمت به نور و از نفرت به عشق است. موضوعی که این روزها ذهن و توجه مرا به خود جلب نموده است، صحبت‌هایی است که گاه از سوی همسفران شنیده می‌شود؛ جملاتی مانند: مسافرم با فلان حرف، قلبم را شکست و نمی‌توانم او را ببخشم.

سؤالی که همیشه برای من مطرح بوده این است که آیا فقط ما همسفران قلب داریم؟ آیا مسافران قلب ندارند؟ آیا قلب آن‌ها نمی‌شکند؟ این مسئله، موضوعی دوطرفه است. مسافران نیز قلب دارند و قلب آن‌ها هم می‌تواند بشکند؛ اما از کجا باید بفهمیم که شکستن قلب دقیقاً به چه معناست؟ یا این‌که آیا قلب مسافر من شکسته است یا نه؟ آقای امین در سی‌دی قلب می‌فرمایند: قلب، جایگاه شخصیت ماست.

حال سؤال این است که شخصیت چیست؟ شخصیت، مجموعه‌ای از باورهای ما نسبت به توانایی‌هایمان، عواطف و احساسات ماست؛ همان چیزی‌که شخصیت من را شکل می‌دهد؛ اما من از کجا بفهمم که شخصیت من آسیب دیده است؟ هر زمان که دلم می‌شکند و می‌خواهم به راهنمای خود بگویم قلبم شکسته، لازم است پیش از آن از خود بپرسم‌؛ کدام بخش از قلب من آسیب دیده است؟ این چه قلبی است که مدام می‌شکند؟ چرا تصور می‌کنم این مسئله فقط برای من اتفاق می‌افتد و برای مسافرم هرگز رخ نمی‌دهد؟ آقای امین برای تشخیص آسیب‌دیدگی شخصیت، سه پارامتر را معرفی می‌کنند. یکی از این پارامترها احساس گناه است. همسفری که دائماً احساس گناه دارد، از کجا می‌تواند متوجه این موضوع شود؟ چنین همسفری معمولاً دیگران را مقصر می‌داند.

مسافر خود را مقصر می‌شمارد و می‌گوید تو باعث شدی من این‌قدر نفرت داشته باشم، تو باعث خشم من شدی. این همسفر، از ناحیه احساس گناه دچار آسیب در شخصیت خود شده است. یکی دیگر از نشانه‌های آسیب‌دیدگی شخصیت، احساس بی‌لیاقتی است. در حالت احساس بی‌لیاقتی، همسفر معمولاً چه نوع رفتاری از خود نشان می‌دهد؟ چنین همسفری مدام در تلاش است تا به دیگران ثابت کند که توانمند است، این‌که هرگز اشتباهی از او سر نزده است. او پیوسته در حال دفاع از خود است و می‌کوشد بی‌گناهی‌اش را اثبات کند. ضلع دیگری نیز وجود دارد و آن تهدید یا همان احساس ناامنی است.

در این حالت، همسفر به‌طور مداوم مسافر خود را تهدید می‌کند؛ در واقع فرد با تهدید کردن، در حال جمع‌آوری قدرت برای خود است. اگر همسفری این نشانه‌ها را در خود مشاهده کند، باید بداند که شخصیت او دچار آسیب شده است و به همین دلیل است که احساس می‌کند قلبش می‌شکند. این اتفاق‌ها قطعاً برای مسافر نیز رخ می‌دهد؛ آن‌جایی که مسافر به همسفر خود می‌گوید تو مقصر هستی که زندگی ما به اینجا رسیده است، دقیقاً همان زمان است که همسفر متوجه می‌شود اضلاع احساس بی‌لیاقتی و احساس گناه دچار آسیب شده‌اند. من این مطالب را بیان کردم و از شما نیز درخواست می‌کنم سی‌دی‌هایی مانند شخصیت و قلب را با دقت گوش دهید و در زندگی خود به کار بگیرید. 
همسفری که منیت خود را کنار می‌گذارد و با تاریکی‌های درونی خود روبه‌رو می‌شود، در حقیقت به قدرت درک واقعی دست پیدا می‌کند. زمانی‌که فرد بفهمد درد ناشی از احساس گناه و بی‌لیاقتی چیست و این احساسات را به‌طور کامل درک کند و از آن‌ها عبور نماید، ظرف قلبش گسترش می‌یابد و احساس بخشندگی در او قوی‌تر می‌شود. وقتی همسفر درک کند که احساس گناه چیست و هنگام مواجهه با اتهام مسافر خود وقتی می‌گوید تو مقصر هستی به‌جای خشم و مقابله، آرامش خود را حفظ می‌کند، می‌فهمد که مسافر آسیب دیده و دیگر توان تحمل آن بار را ندارد و خشم خویش را روی  همسفر خالی می‌کند.

در این لحظات، همسفر می‌تواند همچون یک روانشناس حاذق عمل کند. واقعیت این است که همه همسفران کنگره‌۶۰ توانایی دارند تا روانشناسان خوبی باشند؛ توانایی درک مسافر خود، شنیدن حرف‌های او و با وجود خشم و احساسات منفی، سعی در کمک و هدایت او به سوی روشنایی را دارند. کسی‌که سال‌ها به همسفر خود توهین کرده، یا برخی افراد، درگیری و کتک‌کاری انجام داده‌اند و یا باعث رخدادهای منفی در زندگی شده‌اند، این همسفر چگونه می‌تواند ببخشد؟ تا زمانی‌که درک واقعی پیدا نکند، نمی‌تواند ببخشد. تا علم و آگاهی خود را نسبت به احساسات و حس‌های درونی خود بالا نبرد، نمی‌تواند حس مسافر خود را درک کند.

امیدوارم همه ما بتوانیم سطح علم و آگاهی خود را ارتقا دهیم تا سال آینده، در این زمان، از خود رضایت کامل داشته باشیم؛ و همچنین آسیب‌های خود را شناسایی کنیم و به قلب‌مان توجه ویژه‌ای داشته باشیم، بدون آن‌که همواره بگوییم قلبم شکست. امیدوارم قلبی نشکند و هر همسفری، مسافر خود را درک کند و به او کمک کند تا او نیز درک شود. در نهایت، می‌خواهم بگویم که همسفرانی که به هر دلیلی مسافر ندارند، تبریک ویژه‌ای به آنان عرض می‌کنم و از آن‌ها سپاسگزارم که بسیار خودشان را دوست دارند و در جلسات کنگره‌۶۰ حضور دارند. من خود نیز ۱۱ سال بدون مسافر سفر کردم و هرگز نسبت به خودم احساس بدی نداشتم.

هر وقت روی صندلی می‌نشستم، نه حسرت و نه احساس کم‌بینی نداشتم، با همان سی‌دی‌های کنگره‌۶۰ که گوش می‌دادم و آن‌ها را در خودم کاربردی کردم، همیشه عزت نفس خود را حفظ کردم و می‌دانستم که مسافرم به موقع می‌آید و سفر خود را به خوبی طی خواهد کرد. درمان مسافر و اختیار مسافر دست همسفر نیست. همسفر مسیر خودش را طی می‌کند و تنها وظیفه او در زندگی این است که ببخشد و در کنار بخشش، کمترین آسیب را به مسافر خود برساند. همسفر نباید اجازه دهد که توهین رخ دهد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، باید به خود رجوع کند، نه به مسافر، چرا که لازم است علم و آگاهی خود را افزایش دهد.

اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار

اهدای نشان پیمان وادی هشتم توسط راهنما همسفر زهرا به همسفران شقایق و فریبا 

رهایی ویلیام همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سونیا

مرزبانان کشیک: همسفر مونا و مسافر حسن
تایپیست: همسفر فتانه رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نجوا رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)

همسفران نمایندگی گیلان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .