کنگره۶۰ با حضور همسفران پرشور و عشق، با توانی مضاعف به راه خود ادامه میدهد؛ همسفرانی که بدون شک جزو عاشقترین انسانها هستند. همزبانی و درک متقابل مسافر و همسفر زمانی اتفاق میافتد که هر دو یک آموزش را دنبال کنند؛ کنگره۶۰ این بستر را برای یک همسفر فراهم نموده است تا در کنار مسافر آموزش ببیند. از آنجایی که کنگره۶۰ به همه ابعاد و مسائلی که به درمان مسافر در این مسیر کمک میکند دقت و توجه دارد، لذا هفتهای را برای تقدیر از جایگاه همسفر در نظر گرفته است که هر مسافری باید از همسفر خود در این جشن تقدیر کند.
امروز در باب این دستورجلسه با همسفر پوران از لژیون راهنمایان تازهواردین از شعبه شادآباد گفتوگو کردیم.
همسفر پوران به همراه مسافر خود با آخرین آنتیایکس مصرفی مسافر، تریاک وارد کنگره۶۰ شدند؛ به مدت ۱۴ ماه به روش DST، با دارویOT و با راهنمایی مسافر ابراهیم و همسفر فریده سفر کردند و در حال حاضر ۱۲ سال است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر در پارک شرنج است. همسفر پوران خدمات زیادی در کنگره۶۰ انجام دادند از جمله خدمت در بخش صوتی، صدور کارت، رابط خبری لژیون سردار و راهنمای تازهواردین.
درابتدا بفرمایید به چه علت در کنگره۶۰ میگویند که همسفر بال پرواز مسافر است؟
همینطور که استاد امین در سیدی "نقش همسفر" میفرمایند: نقش همسفر همان نقش بازیگر مکمل است؛ زیرا گاهی میتواند آنقدر بد بازی کند که مسافر لب پرتگاه را به داخل دره پرت کند و یا گاهی آنقدر خوب بازی کند که مسافر را از اعماق دره و با خواست خودش بالا ببرد؛ پس وجود یک همسفر آموزشدیده در کنار مسافر بهعنوان بال پرواز بسیار مهم و تاثیرگزار است. در اصل آموزش همزمان باعث میشود تا مسافر و همسفر، زبان یکدیگر را بهخوبی بفهمند که نتیجه آن سفر خوب، درمان مسافر و در ادامه کسب دانایی برای حل مشکلات روزمره است؛ بنابراین یک همسفر میتواند بال پرواز یک مسافر باشد تا در این مسیر سخت او را همراهی کند و هرجا مسافر خسته شد و یا کم آورد، همسفر مانند یک تکیهگاه در کنار او باشد و در تمام مراحل این سفر سخت و پرپیچ و خم او را کمک و همراهی کند.
کدام یک از آموزشهای کنگره۶۰، بیشترین تاثیر را در نگرش یا رفتار شما داشته است؟
تمام آموزشهای کنگره۶۰ مانند زنجیر به هم متصل هستند؛ همانند دروس دانشگاه که باید تمام منابع و کتب رشته تحصیلی را بخوانیم، امتحان بدهیم و تمام دروس را پاس کنیم تا بتوانیم به مرحله بعدی از سطح دانشگاهی برسیم؛ آموزشهای کنگره۶۰ نیز به همین صورت است که من بهعنوان رهجو و یک همسفر، باید از تمام منابع آموزشی کنگره۶۰ استفاده کنم؛ چون هر کدام از منابع روی یک نقطه از جسم، جان، روان، تفکر و اندیشه من کار میکند؛ پس باید تمام آموزشهای کنگره۶۰ را جدی و خوب آموزش بگیرم و در مسیر حرکت خود آنها را کاربردی کنم.
به نظر شما یک همسفر با بهکارگیری آموزشهای کنگره۶۰، چگونه میتواند در ابعاد مختلف زندگی خود رشد کند؟
یک همسفر با آموزش جهانبینی و کاربردی کردن آن، بهراحتی میتواند به آرامش لازم برسد تا بتواند در کنار شخص مصرفکنندهای که درگیر اعتیاد است و نیروهای منفی مانند تارهای عنکبوت او را در هم تنیدهاند، کمک کند تا از این تاریکی خارج شود. همسفر میتواند با فرمانبرداری، رعایت قوانین زندگی و کاربردی کردن آموزشها در همه مراحل زندگی، هم خودش به آرامش برسد و هم خانواده را به طرف صلح، آرامش، محبت و عشق ورزیدن سوق دهد.

اگر بخواهید تجربه حضور خود در کنگره۶۰ را در یک پیام کوتاه به همسفران تازهوارد منتقل کنید آن پیام چیست؟
در اوایل حضورم درکنگره۶۰، وقتی راهنما میگفت که مسافر را رها کن، به مسیر آموزشهای خودت تمرکز کن به خودت و مسیر خودت فکر کن، تصور میکردم که راهنما از من میخواهد که مسافرم را به حال خودش ول کنم و چون مسافرم را با تمام وجودم و با تمام ذرهذره سلولهای بدنم دوست داشتم، سالها دست و پای خودم را با دست و پای مسافرم به غل و زنجیر بسته بودم و نمیخواستم در هیچ شرایطی او را رها کنم و حالم به حال مسافرم وصل بود؛ زمانیکه حال او خوب بود، حال من نیز خوب و عالی بود؛ ولی زمانیکه کوچکترین مسئلهای در مسیر سفر پیش میآمد و حال مسافرم خوب نبود، من حرکت میکردم اما چه حرکتی! مدام با ترس و دلهره، دستوپنجه نرم میکردم و سالها طول کشید تا مفهوم و تفاوت دو کلمه ولکردن و رهاکردن را از هم تشخیص بدهم؛ ول کردن به این معنی بود که من، مسافرم را در این شرایط نمیخواهم، برای بهبودی او هیچ تلاشی نمیکنم، او را به حال خود وامیگذارم، به زندگی خودم میرسم و به دنبال خواستههای خود میروم؛ بهعبارتی ممکن است به جدایی هم منجر شود؛ اما رها کردن به معنای این است، من در عینحال که مسافرم را عاشقانه دوست دارم و به او عشق میورزم به او محبت بلاعوض میکنم، به مسیر خودم ادامه میدهم و در مراحل سفر او دخالت، تجسس و کنترل نمیکنم؛ به او اعتماد میکنم تا او با آرامش و اطمینان خاطر به سفرش ادامه بدهد؛ در نهایت مسافر و همسفر با آرامش، صبوری، گذشت، عشق و محبتی که نسبت به یکدیگر دارند به نقطه رهایی که خواسته همه مسافران و همسفران است، میرسند.
از دیدگاه شما، رسیدن به حال خوش برای یک همسفر چه زمانی اتفاق میافتد؟
زمانیکه یک همسفر میپذیرد در کنار مسافرش باید یک مسیری را طیکند و با عشق و محبت رفتار کند؛ چرا که محبت یعنی دوست داشتن و دوست داشتن یعنی گذشتن از خواستههای معقول خویش بهخاطر خواستههای معقول شخصی که دوستش داری و او با گذشت، بردباری و صبر تمرکزش را برای خوب شدن حال خودش بگذارد و برای خودش به کنگره۶۰ بیاید؛ این موضوع منجر به رسیدن به حال خوش و آرامش در زندگی و منتقل شدن آن به کل خانواده و حتی به جامعه میشود.
با توجه به اینکه شما در جایگاه راهنمای تازهواردین خدمت میکنید چه ویژگی مشترک و بارزی را در افراد تازهوارد مشاهده میکنید؟
همه افرادی که تازه، وارد کنگره۶۰ میشوند، دچار سردرگمی، کینه، نفرت، شکایت، ترس، منیت، ناامیدی و حال خراب هستند که یک دنیا سوالات جورواجور و بیجواب ذهن، فکر، جسم و روان او را به هم ریخته است؛ او به دنبال شخصی میگردد تا پاسخ چراهای بسیاری که تمام افکارش را درگیر کرده را بدهد؛ اینکه چرا من اینجا هستم؟ چرا باید من بیایم و چه نیازی به آموزشگرفتن من است؟ در صورتیکه فرد دیگری مصرف کننده است؟ او در سه جلسه اول تازهواردین تقریبا به جوابهایی میرسد و تا حدودی به آرامش دست مییابد.
شما بهعنوان یک همسفر پس از ورود به کنگره۶۰ چه تغییرات بنیادی را در زمینههای مختلف زندگی خود مانند تغذیه و ورزش تجربه کردهاید؟
در این سالها که در کنگره۶۰ هستم، تمام تلاش خود را کردم که برای رسیدن به تعادل، حال خوش و سلامتی، آموزشها را کاربردی و خدمت کنم؛ و از خدمت کردن درس، آموزش و انرژی بگیرم؛ سعی میکنم در مراحل مختلف زندگی از این آموزشها و با گوش دادن به سیدیهای آقای مهندس که مختص ساختمان جسم هستند و نیز با شرکت در لژیون تغدیه سالم، تلاش کنم تا به سلامتی جسم و روان خود کمک کنم؛ همچنین روزهای جمعه با حضور در پارک از دوستان انرژی میگیرم؛ روی نقطه تحمل خودم کار میکنم که خود یک آموزش است. در بخش ورزش عضو تیم شطرنج هستم، بازی شطرنج روی صبر، تفکر، دقت و سرعت عمل بهموقع، کار میکند و باعث میشود تمرکز ذهنم برای یادگیری مطالب تقویت شود.
سخن پایانی:
در پایان هفته همسفر را به همه همسفران صبور، تلاشگر، با عشق و محبت تبریک میگویم و برای همه عزیزان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. از گروه سایت ومصاحبه بینهایت سپاسگزارم که به من اجازه خدمت دادند.
طراحان سوال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) و همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
تنظیم: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر بیتا
عکاس: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر سميه (لژیون بیستوششم)
ويرايش و ثبت: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیستوپنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
52