English Version
This Site Is Available In English

من قبل از ورودم به کنگره به ناامیدی و پوچی و تاریکی بسیار زیادی رسیده بودم

من قبل از ورودم به کنگره به ناامیدی و پوچی و تاریکی بسیار زیادی رسیده بودم

سلام دوستان میثم هستم، همسفر. خیلی خوشحالم که عضو کنگره ۶۰ هستم، هفته همسفر را به تمام همسفران خانم و آقا تبریک می‌گویم و در ادامه می‌خواهم حس خودم را نسبت به کنگره ۶۰ بیان کنم، من بارها و بارها می‌خواستم در این ۵ سالی که برادرم و مادرم چه در شعبه کاسپین قزوین و چه در شعبه آبیک بودند به عنوان مهمان به کنگره 60 بیایم ولی اذن آن صادر نمی‌شد تا ماه رمضان سال ۱۴۰۳ اذن ورود من صادر شد و به کنگره آمدم. در وادی دهم می‌خوانیم که صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است، من قبل از ورودم به کنگره به ناامیدی و پوچی و تاریکی بسیار زیادی رسیده بودم، به قول آقای مهندس که از شعر حضرت مولانا می‌گویند : « آب کم جو، تشنگی آور به دست یعنی اینکه به دنبال آب نگرد، وقتی تشنه شدی با تمام توان به دنبال آب می‌گردی پس خواسته باید آنقدر قوی باشد که با تمام وجود خود به دنبال خواسته ات باشی.» و من آن تشنه‌ای شده بودم که به دنبال آب می‌گشتم و روزی که در ماه رمضان به اذن خداوند و مادرم وارد کنگره شدم و بعدها فهمیدم که آقای مهندس هم درمان خود را در ماه رمضان شروع کرده است و این تعبیر خوبی برای من داشت. حالا من نه به گذشته فکر می‌کنم که انرژی من را بگیرد و نه به آینده که ترسی در وجودم ایجاد شود و جاری و روان در حال، زندگی می‌کنم و با آموزش‌های کنگره ۶۰ به قول استاد امین در سی‌دی هرس این درخت کم جان که ریشه ضعیفی را در خاک دوانده بود را قوی و قدرتمند می کنم و امیدوارم تمام دوستان ریشه خود را با آموزش های کنگره ۶۰ قوی و قدرتمند سازند، تا درختی پر ثمر را پرورش دهند، از خداوند بابت این حال خوش سپاسگزارم و از آقای مهندس و راهنمای عزیزم آقا سامان سپاسگزارم.

تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .