جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکن ها را درمقابل شما تعیین و ممکن می نماید

به نام نامی اولین عاشق که اوست

زمانی وارد کنگره 60 شده ام که سالها ی اول  تاسیس کنگره است . و در زمان حیات بنیانگزار این سیستم به درمان رسیدم .چون مطمئنا آیندگانی که در این راه به درمان خواهند رسید مثل من آرزو  می کنند زمان به عقب برگردد تا زودتر با کنگره 60 آشنا می شدند .

ولی این دستور جلسه  چه چیزی را می خواهد به من بگوید ؟

به من می گوید که شروع حرکت در بیکران و آغازی تازه برای جان بخشیدن می شود . بیکرانی  که  اولین نفر آن این هفته پانزدهمین سال آزادی و رهاییش است که با دست خالی و بدون هیچ  آزمایشگاهی توانست کاری را انجام دهد که جهانیان با کلی امکانات درحل آن عاجز بودند .

شخصی که دستهای آسمانی به واسطه وجود او باعث  رهایی و دریایی ساختن ، که درآن جز رهایی بندگان چیز دیگری نیست شدند تا من شاهد و ناظر تولد دوباره خود در این حیات مادی شوم .

این هفته سالگرد بنیان ساختاری است که دانایان در پی بنای آن هستند ، که باحرکت و شروع از یک نقطه سیاه تا رنگین کمان به انواری رسید که برگردن کسانی آویزان است که از هیچ به دریای  بیکران  رسیده اند . شاید نتوان باعقل آن را تطبیق داد اما انجام آن نوریست به سوی ماورا که حقیقتی است از چشم پنهان .

امروز سالگرد بنیان حقیقت است . حقیقتی  که از چشم خیلی ها پنهان است، زیرا حقیقت را در ماده و مادیات می دانند چون مجذوب رحمت قدرت مطلق نشده اند وما هستیم  که به واسطه  حیاتی که این سیستم به ما بخشیده است درحال  فاصله  گرفتن از سورچرانی هستیم و به حکم پروردگار عالم درصیقل نمودن خود همچنان با نیروی الهی در راه به  سوی عالم نور مسافر هستیم  .

امروز سالروز احیای عشق به معنای واقعیت . عشقی که ما با ، حس ،  صوت و نور دریافت کردیم تا در پی هم روان شویم تا بدانیم که کنگره 60 آغازی نموده است که پایانش دراختیار ما نیست و مانند سیل خروشان آرام آرام زمین های لم یزرع را آبیاری می کند و نامش برای انسانهای پاک سیرت اسطوره می ماند . کنگره 60 به همه می آموزد از تفکر  تا عشق و محبت را در مسیر صراط مستقیم برای مهیا نمودن ما به جهت تحکیم بندهای ما با  بندهای اولین که سبب رهایی ما و رفتن و رفتن و گذشتن و باز گذشتن  و کامل شدن و پیوستن به او که از او هستیم .

کدام ساختاری را سراغ دارید که تحقیق آن در فضا  وانجام آن در زمین باشد؟!.کدام سیستمی را میشناسید که استادان آن همچنان به کاوش خودمشغول باشند و به ما بگویند درارادۀ خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به خود را ه ندهید و پیش بروید؟ زیرا جلودار واقعی آن خداوندی است که ناممکن ها را  درمقابل شما تعیین و ممکن می نماید .

این همان انرژی کیهانی است که از وجود تک تک  ما به تراوش درمی آید که با انجام راه درست و کامل ما را به انوار الهی نزدیک کند تا به ما بفهماند که در پایان یک نقطه و آغاز نقطه بعدی آنچه می خواهیم به همراه داشته باشیم  با تفکر و تعقل باشد و بدون  هیچ خوفی می توانیم به بلندترین سلسله جبالها راه یابیم . کدام مجموعه را سراغ دارید که هزاران هزار صفحه و هرصفحه آن ،دنیایی مطلب دارد ؟! باید شکافته شود و در میان آن به دنیاهایی که شاید عجیب تر از سرزمین ها ی عجیب ، برسیم .

این کنگره 60 است که به من آموخت آنچه را که طی سالها از هیچ کس و هیچ چیز نیاموخته بودم اما اکنون در پی هم روان هستیم تا ذره ای از این اقیانوس را به یکدیگر بیاموزیم . و چه زیباست این مشعل روشنایی را به هر قوم و قبیله ای بدهیم تا این حرکت  ، بیان آنچه که باید انجام شود خواهد شد .

باید برای پی بردن به آنچه که هست تمنای دل داشته باشیم  ، تا ما را هدایت به نقاط بعدی کند که درنقطه بعدی بفهمیم که در آخر امر ، امر اول  اجرا می شود . سالگرد بنیان کنگره 60 یعنی  روز امید برای خانواده هایمان . یعنی شروع حرکتهای تازه و ثمربخش ، آغازگر اندیشه و فکر نو و جاری در بیکران و مانند امواجی باشد که هر سویش سازنده و پایانپذیر در دوران این چرخه الهی گردد. یعنی بازگشت به خود.  در نقطه ای ناری هستیم تبدیل به نور شویم یعنی خدمت و آموزش .

کنگره 60یعنی عشق بلاعوض به مخلوق یعنی عشق ورزیدن به خود و به کل هستی . کنگره 60 یعنی او را سنجیدند و مهر تایید زدندو اولین بوده است و تشبیه شده به ماشینی در عبور از یخبندان و باید سپاسگزار او باشیم که وجود خود را وقف یافتن مجهولات بعد خویش کرده و باعبور از آن برودت و راههای سخت و حفره های نا پیدا را برای ما هموار نمود تا از آن شرابی که نوشیده به ما و دیگرانی که در رنج دایم بسر می برند بدهد . و این یعنی گذشتن از خود تا رسیدن به قدرت مطلق الله .

دلنوشته از مسافر میلاد 

تایپ و بارگذاری: مسافر نیما لژیون چهارم