اولین باری که وارد کنگره۶۰ شدم روز جشن همسفر بود و منی که بعد از ۱۴ سال زندگی مشترک روز قبل جشن همسفر سال ۱۴۰۰ فهمیدم همسرم مصرف کننده بوده است و من به خیال اینکه همسرم روزی دو سه نخ سیگار میکشید و کلاسی رفته که دیگر سیگار نمیکشد از این موضوع راضی بودم، اما وقتی روز جشن همسفر این موضوع را با من در میان گذاشت من دچار شوک شده بودم.
همیشه با مصرف کنندهها بسیار مشکل داشتم و جبهه داشتم و حالا به این رسیده بودم که سالها با یک مصرفکننده زندگی کرده بودم و متوجه نشده بودم.
آن روز جشن همه با رفتار عالی با من در بدو ورودم برخورد کردند، ایجنت خانم راحله و مرزبان خانم اعظم و خانم هانیه راهنمای شعبه بسیار مهربان و خوش برخورد بودند و مثل اینکه از قبل من را میشناختند.
در جلسه استاد خانم عطیه از آموزشهای همسفران شیوا و روان سخن میگفتند و به دل من نشست و در انتهای جلسه آن حال بد من تغییر کرد و تصمیم جدی گرفتم که بمانم و بیاموزم.
با خودم گفتم الان که سه سال از رهایی مسافرم گذشته و راهنما شده پس برای چه ناراحت باشم شاید آمدنم برای خودم بوده و من باید از تاریکیهای وجود خودم خارج شوم، بعدها متوجه شدم شاید اخلاق و رفتار و گفتار همسرم خوب بود و مشخص نبود مصرف کننده بوده است ولی اعتیاد اثر خود را در قسمت مالی زندگی ما گذاشته بود و همه در اثر اعتیاد بوده است.
خدا را شاکرم که من را با کنگره۶۰ آشنا کرد تا بتوانم خودم را بشناسم، در باز کردن گرههای درونی خودم کوشا باشم، خدمت و بخشش را بیاموزم و حال خوب دریافت کنم، هرگز در هیچ کجا این حس و حالی که در کنگره دریافت میکنم را دریافت نکرده بودم.
چند روز پیش به مسافرم گفتم خدا را شکر که کنگره۶۰ هست، سیدیها و آموزشها هستند وگرنه در لحظات سخت و مشکلات چه میکردیم؟!
درست فکر کردن، درست عمل کردن را تا حدود زیادی آموختهام و تلاش میکنم هر روز بیشتر آموزشها را عملی کنم تا بهتر زندگی کنم.
تک تک ما همسفران چه از مصرف مسافر خبر داشتهباشیم و چه نداشته باشیم فرقی نمیکند، همه سختیها و مشکلات بیشتری نسبت به بقیه طی کردهایم و قطعا این مسیر زندگی و همسفر شدن با مصرفکننده برای ما سراسر آموزش و درس بوده و صبر ما را بیشتر کرده است و ما را قویتر کرده و نتیجه و مزد این صبوری آشنایی با کنگره۶۰ بوده که بتوانیم بهترین آموزههای حال حاضر را برای زندگی بهتر دریافت کنیم و در زمان استادی بزرگ همچون مهندس دژاکام عزیز باشیم و از ایشان درس بگیریم و در مکتب ایشان باشیم.
نویسنده: راهنما همسفر امینه(لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
28