آرامش من در گرو آرامش دیگران است

دومین جلسه از دوره سی‌ و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی دستیار دیده بان محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر شهریار و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه « وادی یازدهم، چشمه های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می رسند » پنج‌شنبه چهارم  دی ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که در خدمت شما عزیزان در نمایندگی میرداماد هستم،از اعضای خدمتگزار تشکر می کنم که فرصت این خدمت را در اختیار من گذاشتند.
در زمان ساخت این شعبه حضور داشتم و چه خوب است که تکرارها اتفاق می افتد و این سعادت همچنان نصیبمان می شود که به شعب مختلف و در کنار همه عزیزان باشیم و آموزش بگیریم.
در باب دستور جلسه بخواهم از دیدگاه خودم عرض کنم، در هر سال این دستور جلسه تکرار می شود؛ ولی برای من که از دیدگاه های مختلف به آن نگاه می کنم آموزش های متفاوتی دارد که این دستور جلسه صحبت از چشمه و جوشش می کند.
آب هایی که ذخیره شده است یواش یواش در قالب چشمه شروع به جوشیدن می کند، یعنی انرژی پتانسیل اینجا جمع آوری می شود؛ انرژی پتانسیل را بخواهم مثال بزنم در کنگره منابع آموزشی هستند، برای اینکه این انرژی پتانسیل به حرکت در بیاید الزاما باید اختلاف سطح وجود داشته باشد، من اگر بخواهم یاد بگیرم، باید به راهنما وصل شوم، در ادامه به لژیون های ویلیام وایت و لژیون های جونز بروم و از آنها بهره مند شوم و اختلاف سطح باید این چنین باشد.
من اگر بخواهم خارج از قواعد بازی کنم، با شخصی که در لژیون است به واسطه مصرف سیگار یا هم لژیونی بودن تبادل اطلاعات می کنم اینجا نقطه مقابل چشمه های جوشان صورت می گیرد یعنی فاضلاب های جوشان که در نهایت به باتلاق ختم می شود.
اما آنهایی که خواسته درمان را دارند به منابع عظیم اطلاعاتی کنگره وصل می شوند که در راس آن به آقای مهندس، سی دی ها و اجرا کردن آنها است.
در ادامه آن چیزی که مهم است و رودهای خروشان است، تجربه است، در تجربه سختی هست؛ در اعتیاد ما با غول بی شاخ ودم طرف هستیم اعتیادی که تمام دنیا در درمان آن عاجزند،پس من باید خودم را آماده ی تجربه کردن کنم،آماده ی سنگلاخ ها،مسیر همیشه هموار نیست و تجربیات همیشه با سختی همراه است و در نهایت برنامه ریزی و تفکر.
آموزش را به  انرژی پتانسیل و تجربه را به مسیر حرکت آب تا رسیدن به بحرو اقیانوس تشبیه می کنم.
بحر و اقیانوس را برای خودم آرامش در نظر می گیرم،ولی آرامش همیشه مطلق نیست؛ آرامش در بخشی دست من است و بخش دیگر در گرو آرامش دیگران است،آن بخش که در گرو آرامش دیگران است را می شود من در جایی زندگی کنم که هم نوع من دردمند باشد و من در آرامش باشم؟این غیرممکن است؛ آن زندگی کیفیت لازم را ندارد باید همه با هم به آرامش برسند؛ مثلا در شعبه میرداماد که همگی دست به دست هم دادند اعضایی که آمدند خدمت مالی کردند خدمت فیزیکی کردند در جهت آرامش دیگران؛ پس باید در آرامش این را لحاظ کنم که دیگران بی تاثیر نیستند.
امیدوارم که خداوند به من این توفیق را بدهد که در ادامه هم بتوانم با شرایط کنگره،هر آنچه که هست،خودم را وفق بدهم تا بتوانم در کنگره بمانم و آموزش بگیرم.
از اینکه به سخنان من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

نگارش : مسافر عباس لژیون 21
عکس : مسافر علی لژیون 4
ارسال مسافر مهدی لژیون 16

تهیه درسایت نمایندگی میرداماد اصفهان *** تقدیم نگاه زیبایتان