جلسه پنجم از دوره هفدهم ازسری کارگاههای آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان، به استادی راهنمای مسافر احسان، نگهبانی مسافر ادهم ودبیری مسافر علی با دستورجلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن بر روی من،اولین سال رهایی مسافر مرتضی» پنجشنبه ۴دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم، یک مسافر
ابتدا خداوند بزرگ را شاکرم که به من فرصت داد تا در این جایگاه خدمت کنم.
امروز دو دستور جلسه یکی وادی یازدهم و تاثیر آن روی من و دیگری تولد یک سال رهایی مسافر مرتضی است.
پیام وادی یازدهم« چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند.» از نظر من وادیها قوانین الهی هستند؛ زیرا در کتاب ۶۰ درجه استاد سردار به جناب آقای مهندس میگویند : یکی از وظایف شما این است که کتاب کلام الله را بشکافید. وادیها حقایقی هستند که از زمان گذشته وجود داشته است و در حال حاضر نیز وجود دارد و بعدها نیز وجود خواهند داشت.
اگر به متن روی جلد کتاب وادیها دقت کنیم میبینیم نوشته است ۱۴ وادی برای رسیدن به خود ؛یعنی ما خود را نمیشناسیم ؛در نتیجه باید از این ۱۴ وادی عبور کنیم تا خود را پیدا کنیم؛ در واقع نام نام خانوادگی، شغل و میزان درآمد ما نام کتاب ما است اما متن کتاب ما خود ما هستیم وادیها به ما کمک میکنند که ما به متن کتاب برسیم.
آیا تا به حال به این فکر کردهایم که چه کسی هستیم. از کجا آمدهایم و آمدن ما بهر چه چیزی است. ما برای رسیدن به این وادی ۱۱ وادی را طی میکنیم از وادی اول که با تفکر ساختارها آغاز میشود تا آن لحظهای که متوجه میشویم درون هر کدام از ما آتشفشانی است که باید روزی این آتشفشان فوران کند. هر چیزی که میدانیم و تمام دانستههای ما از برگرفته از سیدیهای جناب آقای مهندس است این در حالی است که جناب آقای مهندس میگویند من برای ۷۰۰ سال بعد از شما هم سیدی دارم؛ یعنی اطلاعات و دانستههای کنگره ۶۰ نامحدود میباشد.
مادر کنگره ۶۰ همیشه طبیعت را الگوی خود قرار میدهیم در وادی یازدهم هم چشمه را الگوی خود قرار دادهایم. یک چشمه همیشه علاقمند است تا به مبدا خود برسد و مبدا چشمه بحر یا اقیانوس است ؛زیرا اصولاً منابع آبی چشمه از آبی تهیه میشود که قبلاً در اقیانوسها وجود داشته و توسط نور آفتاب بخار شده است و توسط ابرها به اقلیمهای دیگری رفته و باریده است.
همیشه راه برای عبور چشمه هموار نمی باشد ،درنتیجه چشمه تمام سنگ لاخ ها را دور میزند تا به مقصد برسد،بعدها مشاهده میکند که چه آبادانیهایی در مسیر خود به وجود آورده است! دقیقاً راهنما هم همین گونه است؛ یعنی با درمان خود تبدیل به چشمه جوشان میشود و در مسیر درمان خود انسانهای زیادی را از مرگ حتمی نجات میدهد و این برای او بسیار لذت بخش است.
در پی هم روان شدهایم تا بدانیم آنچه نمیدانیم؛ زیرا مطالب زیادی وجود دارد که ما هنوز به آن آگاهی نداریم، تا به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم، ما حتماً باید به مکانی که از آنجا انشعاب یافتهایم برسیم ؛زیرا اگر نرسیم همانند یک رودخانه به باتلاق تبدیل میشویم.
به خاطر داشته باشیم همه ما روزی چشمهای جوشان با آب زلال بودیمپرواقع در یک اقیانوسی از اب شیرین بودیم اما هنگامی که به ما قدرت اختیار دادند دیگر خود انتخاب کردیم که کدام چشمه باشیم چشمهای جوشان باشیم یا اینکه مرداب و گنداب باشیم.

دستورجلسه دوم ما تولد یک سال رهایی مسافر مرتضی میباشد
هدف ما از تولدها تعریف و تمجید از رهجوی خود نیست؛ همچنین نشان دهنده درمان نیست زیرا اگر جناب آقای مهندس در مسیر درمان کنگره را رها میکردند و به فکر تاسیس کنگره نبودند هیچ کدام از ما در این مکان نبودیم. جناب آقای مهندس با تربیت راهنماها در واقع چشمههای جوشانی را تحویل دادند که بتوانند تولید و زایش داشته باشند. اگر مسافر مرتضی بعد از درمان کنگره را رها میکرد حال امروز ما تولد نداشتیم اما ایشان ماندند و یک خدمتگزار شدند ،اما من زمانی خوشحال میشوم که مسافر مرتضی خود یک چشمه شود و چشمههایی جوشان دیگری را به وجود بیاورد. از مسافر مرتضی بسیار راضی هستم؛ زیرا اصلاً در طول سفر غیبت نداشتند و بعد از سفر نیز تبدیل به یک خدمتگزار شدند انشاالله بتوانند به درجه راهنمایی برسند. مسافر مرتضی از لحاظ مسافت فاصله زیادی با کنگره ۶۰ شعبه جواد داشتند و شاید ساعتها بر سر یک سه راهی به دنبال منتظر ماشین میماندند اما ناامید نشدند و به کنگره آمدند و خدمت کردند.

خلاصه سخنان مسافر مرتضی:
سلام دوستان مرتضی هستم، یک مسافر
من با تخریب بیش از ۲۲ سال وارد کنگره ۶۰ شدم مواد مصرفی من تریاک بود و به مدت ۱۰ ماه سفر کردم و هم اکنون یک سال و ۲۱ روز است که آزاد و رها هستم. راهنمای درمانی من آقای احسان هستند و رشته ورزشی من در کنگره شنا و فوتبال میباشد.
خداوند بزرگ راشاکرم که من را به کنگره ۶۰ آشنا کرد تا از هرگونه مواد مصرفی مبرا شوم از ایجنت شعبه آقا ابوالفضل سپاسگزارم که من را با کنگره ۶۰ آشنا کرد.ند از تمامی مرزبانها سپاسگزار هستم؛ همچنین از راهنمای عزیزم آقا احسان سپاسگزارم که من را به خوبی آموزش دادند.جریان مواد مخدر حقیقتی است که تمام جنگجویان آن میمیرند و تنها پهلوانانی زنده میمانند که تسلیم میشوند. دام مواد مخدر بسیار سخت است. به خاطر دارم که در آخرین تلاش خود ۶ ماه در کمپ بودم اما بعد از ۴ الی ۵ ماه دوباره به سمت استفاده از مواد مخدر رفتم تا اینکه خداوند خواست با کنگره ۶۰ آشنا شدم توصیه من به عزیزان این است که خواسته درمان داشته باشند ؛زیرا اگر خواستهای درمان داشته باشید اعتیاد مانند پشهای است که بر روی شانه شما مینشیند و با یک دست شما به راحتی از روی شانه شما میپرد و شما به رهایی میرسید ؛در نتیجه بدون داشتن خواسته درمان امکانپذیر نیست.
برای هر دوره بیماری دو درمان لازم است ،یک سکوت و دو زمان؛زیرا تا سکوت نکنیم و زمانش نرسیده باشد جرقه درمان زده نمیشود. وادی یازدهم دقیقاً همان مثلث معرفت ،عدالت و عمل وادی یازدهم دقیقاً همان مثلث معرفت عدالت و عمل سالم است. کسانی که هیچ فعالیتی ندارند و موثر نیستند مانند چشمههایی هستند که آب آنها خشکیده است و چشمههایی با آب زلال کسانی هستند که دارای منابع اطلاعاتی زیادی هستند و هم به فکر خود هستند و هم الگوی بسیار مناسبی برای دیگران هستند و چشمههای گل آلود کسانی هستند که با اینکه اطلاعات زیادی دارند اما نه برای خود و نه برای دیگران قدمی برنمیدارند.
مادر کنگره ۶۰ یاد گرفتیم تا علاوه بر اینکه به فکر خود باشیم به فکر دیگران هم باشیم و از همسفر و خانواده خود جبران خسارت کنیم ؛زیرا در زمان مصرف همیشه آنها را مقصر میدانستیم در صورتی که نمیدانستیم مقصر اصلی خود ما هستیم. به خاطر داشته باشیم که همیشه زمانی برای خسارت وجود ندارد ؛زیرا عمر ما در این جهان محدود است .به مناسبت هفته همسفر برای همسفر خود دلنوشتهای داشتم.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
عاشق و آنچه در اوست عشق است . عشق بزرگترین سرمایهای است که اگر روزی از آن ببخشند زیاد و زیادتر خواهد شد. عشق متعلق به همه انسانها است. خداوند عشق است حیات عشق است همه بیخانمانان ها ،معتادان و همسفران عشقند. زمین و آسمان و هستی و هر آنچه در آن است عشق است؛ زیرا در عشق شناورند تا بدانند عشق جایگاه و منزلت خاصی ندارد.

خلاصه سخنان راهنمای همسفرزهرا:
سلام دوستان زهرا هستم راهنمای یک همسفر
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر به واسطه خانم زینب و مسافر محترمشان در این جایگاه قرار گرفتم و آن را تجربه کردم. این رهایی را در راس به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و به همسفر زینب و مسافر محترمشان آقا مرتضی و راهنمای مسافرشان آقا احسان تبریک میگویم خداوند بزرگ را شکر میکنم که این رهاییها را مشاهده میکنیم. این افراد نشان دهنده این هستند که وقتی یک نفر را درمان میرسد چه نیروهایی در پشت پرده تلاش میکنند تا این عزیزان بتوانند طعم رهایی را بچشند به همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ شعبه جواد خدا قوت میگویم. از خداوند بزرگ سپاسگزار هستم که شرایط رهایی را برای همه مسافران قرار داده تا همه همسفران و مسافران بتوانند به رهایی برسند و عشق و محبت و آرامش در زندگی آنها جاری شود. این تولدها نشان دهنده این است که ما میتوانیم در زندگی خود تغییراتی به وجود آوریم و تغییرات برای زندگی همه امکانپذیر است به شرط اینکه خود مشکلات خود را بپذیریم و خواسته داشته باشیم تا بتوانیم ذره ذره به خواسته خود برسیم، البته برای رسیدن به خواسته خود باید یک چشمه جوشان باشیم و سعی و تلاش کنیم. هر همسفری که وارد کنگره ۶۰ میشود تخریبهای زیادی دارد، اما خانم زینب رهجوی خوبی بودند و مثل یک چشمه جوشان تلاش کردند و سفر خود را با ۴۰ سی دی و سی سی دی به پایان رساندند و در سفر دوم هم با عشق و پرتلاش بودند و خدمتگزار خوبی بودند ایشان همه خدمتها را صادقانه و با عشق انجام میدهند در آخر از همه خدمتگزاران سپاسگزارم .
خلاصه سخنان همسفر زینب:
سلام دوستان زینب هستم یک همسفر
به نام خداوند عقل و خرد
چنین بخشش آرد چو خواهد درد
خدای حکیم و خدای علیم
جهان پادشاه بزرگ و عظیم
ز داد و دهش صد هزاران سپاس
غضب گر کند پادشاه را گداست
گرفت از سر مهر گلی را به دست
یکی مرتضی را از ره دیده جست
غرش شیر نالید چرخ کبود
که مرتضی در آخر رهایی نمود
خداوند بزرگ را شاکرم که وارد کنگره ۶۰ شدم .این تولد را ابتد به مسافر عزیزم تبریک میگویم و در راس از جناب آقای مهندس و خانواده محترم و راهنمای خوب خودم خانم زهرا و راهنمای خوب مسافرم آقا احسان سپاسگزارم. آقا احسان نسبت به مسافر من لطف و محبت بسیار زیادی داشتند؛ زیرا هنگامی که رهایی داشتیم و ماشین نداشتیم به روستای ما آمدند و مسافر من را همراه خود بردند و این نشان دهنده عشق و محبتی بود که این راهنما نسبت به مسافر من داشتند . در آخر از تمام افرادی که به ما کمک کردند و در مسیر رفت و آمد کنگره ما را یاری کردند سپاسگزار هستم؛ همچنین از تمام خدمتگزاران، مرزبانها، ایجنت و همه افرادی که این شعبه را به این خوبی اداره میکنند سپاسگزار هستنم و امیدوارم اجر زحماتشان به زندگی این عزیزان برگردد.


تایپ و ویرایش مسافر رضا لژیون هفتم
عکس مرزبان خبری مسافر جواد
تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم
مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
246