چهاردهمین جلسه از دوره چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی لواسان با استادی مسافر مصدق و نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من (چشمه های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می رسند) راس ساعت 17 آغاز بکار نمود.
در ادامه انتخابات نگهبانی و اعلام رهایی مسافر شاهین به شرح تصاویر میباشد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام، دوستان مصدق هستم؛ یک مسافر.
در ابتدا از نگهبان و دبیر جلسه صمیمانه تشکر میکنم و خداوند را شاکرم که امروز این فرصت دوباره برایم فراهم شد تا در این جایگاه حضور داشته باشم، و آموزش بگیرم
دستور جلسه امروز، دستور جلسه هفتگی و وادی یازدهم بود. با توجه به برگزاری انتخابات نگهبانی ، صحبتها را کمی کوتاهتر انجام می دهم تا بهموقع به آن بخش هم برسیم..
واقعیت این است که درباره هر وادی، نه فقط من بلکه هر مسافری که قصد صحبت دارد، اگر آن وادی را نخوانده باشد، درک عمیقی از مفهوم آن نخواهد داشت. روزی با دوستان درباره وادی یازدهم صحبت میکردیم. یکی از بچهها گفت: «چرا در این وادی گفته که رود ها به اقیانوس می روند ، اقیانوس که شور است و آب شیرین چشمه را حیف میکند؟و یا چرا وارد آب کویر نمیشود؟»
پاسخ دادم: اینها تمثیل هستند. اگر وادی را نخوانیم، نه یک بار بلکه چندین بار هم بشنویم، باز هم مفهوم آن را درک نخواهیم کرد.
در وادی یازدهم آمده است:
«چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همگی به بحر و اقیانوسی میرسند.»
این جمله یعنی رسیدن به آرامش و پاکی. یعنی انسان از سکون و خاموشی خارج شود، جوشش پیدا کند، به چشمه تبدیل شود، سپس به رود خروشان برسد و در نهایت به بحر و اقیانوس؛ جایی که نماد پاکی و آرامش است.

در این وادی، تمثیل چشمههای جوشان از طبیعت گرفته شده است. یک چشمه برای جوشان بودن، باید دو ویژگی اساسی داشته باشد:
اول، منبع آب؛ یعنی ذخیره و پشتوانه کافی داشته باشد.
دوم، اختلاف ارتفاع یا پتانسیل؛ همان دلیلی که منبعهای آب را در بلندی میسازند تا آب با قدرت و سرعت جریان پیدا کند.
انسان هم دقیقاً همینگونه است. برای تبدیلشدن به چشمه جوشان و رود خروشان، باید دو ویژگی داشته باشیم:
اول، آگاهی و دانایی؛ یعنی اطلاعات و آموزش.
دوم، اختلاف پتانسیل؛ یعنی تفاوت میان وضعیت درونی و بیرونی ما..
روزی درباره همین اختلاف پتانسیل صحبت میکردیم. یکی از بچهها میگفت: «چطور داروی من بهصورت سریع و اصولی کم شد؟»
پاسخ در همان پلهپله پایین آمدن دارو است. هر پله، اختلاف پتانسیل ایجاد میکند و همین اختلاف، انرژی میسازد. بیستویک روز بعد، یک پله دیگر پایین میآییم و دوباره انرژی تازهای برای بیست ویک روز بعد به دست میآوریم. جایگاه هم دقیقاً به همین شکل بدست می آید ..

در کنگره ۶۰، اگر کسی بخواهد به جایگاهی برسد یا در بخشی خدمت کند، باید آن مسیر را پلهپله طی کند. دوستانی که در بخشهای مختلف خدمت میکنند، این موضوع را بهخوبی درک کردهاند. تغییر جایگاه، انرژی ایجاد میکند و اگر این انرژی نباشد، ادامه مسیر ممکن نخواهد بود و ما نمیتوانیم به رود خروشان تبدیل شویم.
پیش از ورود به کنگره، به جایی وصل نبودیم. خود من هیچ آگاهی نداشتم؛ فقط یک مصرفکننده بودم، پر از شکست. هر کاری که شروع میکردم، به بنبست میرسید. درمانی را آغاز میکردم، رهایش میکردم و سراغ راه دیگری میرفتم. مدام از شاخهای به شاخه دیگر میپریدم، چون به منبعی وصل نبودم و دانایی نداشتم.
اما امروز، به لطف خدا و با ورود به کنگره ۶۰، به آموزشها وصل شدهایم. مثل پریزی که به برق متصل میشود؛ تا زمانی که این اتصال برقرار است، انرژی جریان دارد. درست مانند ورزشکاری که اگر تمرین را رها کند، بهتدریج از اوج فاصله میگیرد و از لیستها کنار گذاشته میشود.
ما هم تا زمانی که از آموزشهای کنگره استفاده کنیم، در صراط مستقیم قرار داریم. اما اگر از این اتصال جدا شویم، ممکن است هر اتفاقی بیفتد. بعضیها میگویند: «اعتیاد را کنار گذاشتیم، دیگر تمام شد.» اما آن نیروی منفی، آن اهریمن درون، هرگز رها نمیکند و همیشه در کمین است.
امیدوارم همه ما وادیهای کنگره ۶۰ را که واقعاً رسم درست زندگیکردن را به ما میآموزند، نهتنها بخوانیم بلکه در عمل هم اجرا کنیم. خواندنِ تنها کافی نیست؛ وادیها باید در رفتار و تفکر ما جاری شوند، از وادی عشق گرفته تا همه وادیها.
انشاءالله حال همه سفر اولیها خوب باشد، جشن سفر دومشان را بگیریم و همگی خدمتگزاران شایستهای برای کنگره ۶۰ باشیم





با احترام عکس و بارگزاری: مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
113