English Version
This Site Is Available In English

از تاریکی مصرف؛ تا جوشش حیات

از تاریکی مصرف؛ تا جوشش حیات

هفتمین جلسه از دوره پنجاه و سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر جلیل، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر جوادد با دستور جلسه "وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رود های خروشان ، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند" و جشن اولین سال رهایی مسافر ابوالفضل لژیون ۳، به راهنمایی مسافر جلیل، یکشنبه ۳۰ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جلیل هستم یک مسافر.
وقتی لژیون می‌زنی، بچه‌های لژیون بزرگ می‌شوند؛ می‌آیند اینجا می‌نشینند و جایگاه را تجربه می‌کنند. فکر می‌کنم حدود یک سال و نیم تا دو سال استاد نشستم و واقعاً آرزو می‌کنم که ان‌شاءالله همه‌ی سفر اولی‌ها بعد از رهایی، این تجربه را امتحان کنند؛ چون جایگاه بسیار خوبی است.
اول از همه از همکار عزیزم، آقا سعید نسیمی، تشکر و سپاسگزاری می‌کنم که اجازه دادند امروز، در تولد ابوالفضل عزیز، این جایگاه را تجربه کنم. همچنین از گروه مرزبانی که واقعاً زحمت می‌کشند و از ایجنت محترم هم تشکر می‌کنم. شب یلدا را هم به تک‌تک شما تبریک می‌گویم و امیدوارم جلسه‌ی خوبی را کنار هم داشته باشیم.
می‌خواهم کمی درباره‌ی وادی یازدهم صحبت کنم و بگویم که چقدر این وادی، وادی مهم و ارزشمندی است. ما زمانی که مصرف‌کننده مواد مخدر بودیم، همیشه دوست داشتیم با یک چیزی، به قول خودمان، «کله‌مان داغ شود». منِ مصرف‌کننده اصلاً نمی‌توانستم مثل یک آدم معمولی روی زمین راه بروم؛ همیشه باید ارتفاع می‌گرفتم، همیشه باید اوج می‌گرفتم. ذات منِ مصرف‌کننده معامله‌گر بود؛ دوست داشتم چیزی بدهم و چیز بهتری بگیرم.
حالا در وادی چشمه‌های جوشان قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ این وادی، وادی بسیار زیبایی است. سعی می‌کنم کوتاه بگویم و بیشتر از شما آموزش بگیرم. وقتی انسان به درمان می‌رسد، یا حتی انسانی که هیچ‌وقت مواد مصرف نکرده، در درونش چشمه‌هایی وجود دارد که به آن‌ها «شیرِ فلکه‌های الهی» می‌گویند؛ موادی مثل انکفالین که بدن تولید می‌کند و دویست برابر قوی‌تر از مورفین خالصی است که از تریاک استخراج می‌شود و به بیمار تزریق می‌کنند.
بدن هر انسان سالمی باید این مواد را تولید کند تا بتواند زندگی درستی داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد، می‌بینیم افرادی هستند که حتی یک نخ سیگار هم نکشیده‌اند، یک‌بار هم مواد مصرف نکرده‌اند، اما حالشان خوب نیست؛ بعضی حتی به خودکشی می‌رسند. چرا؟ چون آن ماده‌ی طبیعی در بدنشان درست تولید نمی‌شود.
حالا منِ مصرف‌کننده چه کار کردم؟ موادی را که خداوند در بدنم قرار داده بود تا تولید شوند و زندگی سالمی داشته باشم، دادم و به جایش مواد مخدری مثل تریاک یا مواد دیگر گرفتم. متأسفانه این موضوع را حتی خیلی از جامعه‌ی پزشکی ما هم به‌درستی نمی‌دانند. ابوالفضل یکی از کسانی بود که وارد مسیر درمان پزشکی شده بود و اتفاقات زیادی برایش افتاده بود.
می‌خواهم این را بگویم: اگر منِ مسافر، درست سفر کنم، وادی‌ها را یکی‌یکی و مرحله‌به‌مرحله طی کنم، شهر به شهر جلو بیایم، با حرکت، به جایی می‌رسم که به‌عنوان یک سفر دومی، تمام این شیرِ فلکه‌های الهی در وجودم باز می‌شود. وقتی این چشمه‌ها باز شد، به کجا می‌رسم؟
صوفیا یک اعتقاد زیبا دارند. می‌گویند قطره تا زمانی می‌تواند بگوید «من دریا هستم» که وارد دریا شود. یعنی وقتی باران می‌بارد، اگر قطره به دریا برسد، می‌تواند بگوید من هم دریا هستم. وقتی انسان به درمان قطعی و صددرصد می‌رسد، به این نقطه نزدیک می‌شود. آن‌ها حتی می‌گویند انسان، اگر به آن دریا برسد، می‌تواند ادعای خدایی کند؛ یعنی به کمال انسانی برسد.


وقتی منِ مسافر درمان می‌شوم، چشمه‌های جوشان درونم به حرکت درمی‌آید و حالم خوب می‌شود، یقیناً به بحر اقیانوس می‌رسم. آن‌وقت می‌توانم بگویم یک انسان کامل هستم؛ می‌توانم بگویم خانواده‌ام را دوست دارم، خودم را دوست دارم، خدا را دوست دارم. اما اگر این اتفاق در من نیفتد و این ساختار درونم شکل نگیرد، چطور می‌توانم بگویم خدا را دوست دارم؟ چطور می‌توانم بگویم خانواده‌ام را دوست دارم؟ یقیناً آن فقط یک توهم است.
امیدوارم در ادامه بتوانم درباره‌ی ابوالفضل هم صحبت کنم و از مشارکت شما استفاده کنم.
ممنونم که با سکوت زیبایتان به حرف‌هایم گوش دادید.

در ادمه جشن یک سال رهایی مسافر ابوالفضل با راهنمایی راهنمای محترم مسافر جلیل، لژیون سوم برگذار گردید

لینک خبر جشن تولد

مرزبان خبری: مسافر علی اصغر
تایپ: مسافرین حسین ل۱،اصغر ل۱۷
عکاس:مسافر علی ل۱۸
ارسال خبر: امیر ل1

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .