نهمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی راهنما مسافر حمیدرضا، نگهبانی مسافر ایرج و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «وادی یازدهم(چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند) و تاثیر آن روی من» شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حمیدرضا هستم، مسافر؛ خدا را شکر میکنم که امروز به نمایندگی خوشحس صبا بیایم. افتتاح نمایندگی جدید را به شما تبریک میگویم و امیدوارم در اسبابکشی بعدی، جایی مناسب بخرید و آنجا مستقر شوید تا از این رفتوآمدها وجابهجاییها راحت بشوید. از راهنمای محترم لژیون دوم، عباس آقا سپاسگزارم که اجازه دادند امروز در خدمت شما باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه، وادی یازدهم است و برداشت من از این وادی این است که ما وادیها را یکییکی فرا میگیریم. در وادی اول درباره تفکر صحبت میشود، در وادی دوم و سوم بهتدریج خودمان را پیدا میکنیم، متوجه نقش و مسئولیت خود میشویم، و در وادی پنجم وارد عمل میشویم تا به وادیهای بالاتر برسیم. در وادی یازدهم گفته میشود: چشمههای جوشان و رودهای خروشان همگی به بحر و اقیانوس میرسند. این جمله برای من نوید بزرگی دارد که اگر چشمهای جوشان باشم، حتماً به اقیانوس میرسم ولی چطور میتوان چشمه جوشان بود؟ در متن وادی توضیح داده شده است که برای این کار، نیاز به منابع اطلاعاتی داریم. الحمدلله کنگره منابع اطلاعاتی بسیار ناب و ارزشمندی دارد. مهمتر از همه این است که خود فرد باید خواستش را داشته باشد. همانطور که در وادیهای قبلی هم گفته شده است، ابتدا باید خواستن وجود داشته باشد تا بتوان به جوشش رسید.
.jpeg)
مرحلهی بعد، ایجاد اختلاف پتانسیل است. نکته جالبی که به ذهنم رسید، در پیام سردار آمده بود که میفرماید: فر انسانهای بر باد رفته و در خاکستر نشسته به صاحبان اصلی آنها باز داده خواهد شد، مشروط بر اینکه خود را طلب کنند. به نظرم این جمله هم اشارهای به همین وادی یازدهم دارد؛ یعنی انسان باید خودش بخواهد تا این اتفاق بیفتد.منابع اطلاعاتی کنگره غنی و دست اول هستند. سپس بحث اختلاف ارتفاع مطرح میشود؛ یعنی ابتدا باید خدمت کنیم تا جایگاهمان در هستی بالاتر برود و اختلاف پتانسیل ایجاد شود. با استفاده از این اطلاعات و کاربردی کردن آنها میتوانیم به چشمهی جوشان تبدیل شویم، بجوشیم و زمینهای پاییندست را سیراب کنیم.
برای مسافران سفر اول، شاید این دستور جلسه تازه باشد. وقتی من در سفر اول بودم، سؤالم همین بود که چطور میتوانم چشمه جوشان باشم؟ در کنگره همهچیز مشخص است؛ مسیر و راه کاملاً روشن است، فقط باید حرف راهنما را گوش کنیم و تا آخر مسیر را ادامه دهیم ولی سختی کار در سفر دوم است؛ اینکه چطور حال خوش را حفظ کنیم. یکی از راههایش این است که برای آزمون راهنمایی بخوانیم، خدمت بگیریم و آموزشها را در خدمت بهکار ببریم تا اختلاف پتانسیل بهوجود آید و بتوانیم زمینهای پاییندست خود را سیراب کنیم تا به چشمهای جوشان تبدیل شویم و در نهایت به بحر و اقیانوس، یعنی به تعادل و حال خوش برسیم.
به دست آوردن این حال خوش کار سختی نیست؛ فقط باید همان کارهای سادهای را که بزرگان کنگره گفتهاند، انجام دهیم. در نتیجه به حال خوشی پایدار میرسیم؛ حال خوشی که تبدیل به صلح و آرامش درونی انسان میشود، ابتدا با خودش و سپس با دیگران. وقتی انسان به این آرامش میرسد، در این حالت هیچ درگیری با کسی ندارد و مشکلات هم تأثیری در حالش نمیگذارند. هرکس توانسته باشد این وادی را طی کند، حالش خوب است و کمتر دچار تلاطم میشود. امیدوارم این اتفاق برای همه ما بیفتد و به این جایگاه برسیم. ممنونم که به صحبتهایم گوش دادید.
تهیه: مسافر رضا
ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
102