دومین جلسه از دوره چهل وهفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران؛ با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافرعلیرضا و دبیری مسافر داود با دستور جلسه " وادی یازدهم:چشمه های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می رسند " روز شنبه 29 آذر ۱۴۰۴ ساعت 17 آغاز بکار نمود.
(2).JPG)
سخنان استاد
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. از ایجنت محترم آقا غفار، آقا ابوالفضل راهنمای محترم و گروه مرزبانی تشکرمی کنم که این فرصت را به من دادند تا در خدمت شماعزیزان باشم. مسلما افرادی که قبل از ساعت 5 در شعبه حضور دارند؛ آموزشهای کنگره60را خوب دریافت کرده اند واین عزیزان خدمت گزاران آینده خواهند بود.
امیدوارم بتوانم با توجه به تجربه ای که در این 10 سال حضور در کنگره 60 دارم اندکی در مورد دستور جلسه با شما عزیزان صحبت کنم.
خداوند مخلوقی آفرید به نام انسان که اشرف مخلوقات است و مخلوقی از انسان بالا تر خداوند خلق نکرده است، وقتی انسان پا به عرصه هستی می گذارد و از رحم مادر متولد می شود چه سختیهایی که باید در هر دوره از حیات تحمل کند؛ ازکودکی تا نوجوانی وازجوانی تا پایان؛ اما این سوال مطرح است که برای چه؟
اصلی ترین موضوعی که ما را دور هم جمع کرده است مسئله اعتیاد است، انسان این همه سختی را تحمل کند و در نهایت وارد تاریکی اعتیاد شود ویا برای یک همسفر این سوال مطرح شود که چرا من بایدهمسر یک مصرف کننده شوم؟
تا وقتی که دلیل، مقصد وهدفم را ازاین موضوع ندانم همیشه این سوال ذهن مرا درگیر می کند، در وادی به قوانین اشاره می کند. ما در طبیعت نیرویی داریم به نام نیروی منفی و من چه قبول داشته باشم وچه قبول نداشته باشم، اضداد وجود دارد، شب و روز، سیری وگرسنگی، تاریکی وروشنایی و این قابل لمس است. شیطان که خودش رانده شده است و از خودش نوری ندارد مجبور است که از نورو انرژی انسان استفاده کند، حتی به اندازه یک دروغ حتی به اندازه یک آشغال انداختن در خیابان، انرژی من را میدزدد که بقا داشته باشد، بقا برای اینکه به خداوند ثابت کند که من از انسان بالاترم.
دنیای اعتیاد نهایت تاریکی است، در زمان اعتیاد دروغ خواهی گفت دزدی خواهی کرد، دزدی نه به معنای اینکه از دیوار بالا برویم، دزدی به معنای اینکه تایمی که باید با خانواده باشیم، پولی که باید برای خانواده خرج کرد را خرج خودمان می کنیم.
یک مصرف کننده مجبور می شود که دروغ بگوید، درون کنگره اتفاقی که برای من افتاد این بود که به خودم گفتم بایست! و نگاه کن که با خودت چه کرده ای، متوجه شدم به دنیا آمدنم، بزرگ شدنم حتی ورودم به دنیای اعتیاد وانتخاب همسرم همه به انتخاب خودم بوده است، خودم انتخاب کرده ام که کجا به دنیا بیایم در کدام کشور باشم حتی چشمانم چه رنگی داشته باشد.
قدرت مطلق خودش اعلام کرده که انسان چیزی نیست جزاختیار، انسان با اختیار خودش به این هستی ورود پیدا می کند، با اختیار وارد دنیای تاریکی می شود شروع می کند به مواد مصرف کردن، تیتر وادی می گوید: چشمه های جوشان، و یک چشمه باید از دل تاریکی عبور کند و بیرون بیاید، آب در دل زمین است و بایستی تاریکی ها را بشکافد تا تبدیل به چشمه شود و چشمه به رودی خروشان و در انتها هدف این است که به دریا بریزد.
هر انسان در درون خودش یک نفس ملامتگر دارد، این جاست که حق انتخاب مطرح می شود، درکنگره یک تازه وارد بعد از 3 جلسه نامش از مصرف کننده به مسافر تبدیل می شود، مسافر یعنی کسی که در حال سفر از دنیای تاریکی به سمت دنیای روشنایی است.
در طول سفر چه مشکلاتی که باید تحمل کنم، سی دی نوشتن، حضور به موقع در لژیون، پله کم کردن، صبح زود بیدار شدن، حضور در پارک سقوط آزاد و مشکلات دیگر؛ اما در انتها نتیجه می شود رسیدن به رهایی ودر آن نقطه است که خداوند از دیدن مخلوق خود لذت می برد.
و این مسئله چقدر زیباست، ما بایستی قدر این جایگاه و این صندلی را بدانیم، و در انتها از همه عزیزان سپاسگزارم پیشاپیش شب یلدا را به همه عزیزان تبریک می گویم.
(2).JPG)
تایپ : مسافر احمد
تنظیم وارسال : مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
104