جلسه یازدهم از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی بوئینزهرا با استادی راهنمای مسافر عبدالله، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر محمدرضا، با دستور جلسه "در کنگره چگونه قدردانی می کنیم" پنجشنبه 27 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
به نام قدرت مطلق الله
دستور جلسه: در کنگره چگونه قدردانی می کنیم؟
سخنان استاد:
سلام دوستان، عبدالله هستم یک مسافر، ابتدا از نگهبان و دبیر محترم تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.
با دیدهبان محترم، آقای سلامی، قرار بود به یکی از شهرستانها برای انجام کارهای کنگره برویم. زمانی که حرکت کردیم هوا تاریک بود و هنگام بازگشت نیز هوا دوباره تاریک شده بود. آقای سلامی در مسیر جملهای گفتند که بسیار برایم معنا داشت؛ فرمودند: خدا را شکر، امروزمان هم با کنگره گذشت.
دستور جلسه امروز دو بخش دارد:
بخش اول دربارهی در کنگره چگونه قدردانی میکنیم است و بخش دوم مربوط به اولین سال تولد رهایی مسافر حسن عزیز میباشد. به واسطهی اعتیاد، بسیاری از حسهای درونی ما بسته شده بود. البته اعتیاد فقط بهانه بود، زیرا پیش از آن هم حسهای ما غیرفعال بود. خیلی از افرادی که بیرون از کنگره هستند نیز حسهایشان بسته است، اما اعتیاد این بسته بودن را تشدید کرد. آموزشهای جهانبینی در کنگره ۶۰ کمک کرد تا حسهای درونی ما دوباره فعال شوند.
یکی از حسهایی که در مصرفکننده بسته میشود، حس تشکر و قدردانی است. معمولاً یک مصرفکننده خود را طلبکار از همه چیز و همه کس میداند. آقای مهندس میفرمایند: در زندگی هیچگاه کسی به ما یاد نداده است که باید قدردان افرادی باشیم که برای ما زحمت میکشند. شعری معروف میگوید: «شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند.»
.jpeg)
تشکر و قدردانی باعث میشود برکت وارد زندگی انسان شود. ما در کنگره یاد گرفتهایم که بهدرستی و با عمق واقعی قدردانی کنیم، اما بیرون از کنگره معمولاً تشکرها سطحی و تنها در حد کلام است. در کنگره آموختهایم که تشکر سه مرحله دارد: اول، تشکر از قلب؛ دوم، تشکر با زبان؛ و سوم، تشکر عملی که همان تقدیم پاکت است.
یک مصرفکننده بهدلیل بسته بودن حسهایش نمیتواند ابراز قدردانی کند. اما در کنگره میآموزیم که حتی اگر همسفرمان برایمان یک چای آورد، باید از او تشکر کنیم. ما وظیفه داریم از کسانی که سالها در کنارمان بوده و با کموکاستیهای ما ساختهاند، قدردانی کنیم. ضلع دیگر قدردانی، پاکت است که تمثیلی از قدردانی عملی محسوب میشود. بیرون از کنگره، افراد میتوانند با روشهای دیگری مثل دادن گل یا هدیه تشکر کنند.
بسیاری از اتفاقات ناخوشایند در زندگی، از نبودِ حس قدردانی ناشی میشود. قدردانی انرژی مثبت فراوانی را به زندگی ما بازمیگرداند. ما در کنگره چندین جشن داریم و فلسفهی برگزاری این جشنها، تمرین قدردانی است؛ قدردانی قلبی، کلامی و عملی. این کار پیامی روشن دارد برای طرف مقابل که: «من قدردان زحماتت هستم.
اما بخش دوم دستور جلسه؛ تولد یکسال رهایی مسافر حسن است؛
اوایل، جلسات نمایندگی بوئینزهرا در پارک برگزار میشد. حسن عزیز از کسانی بود که ابتدا سفر خود را در شعبهی کاسپین قزوین آغاز کرد، اما زمانی که متوجه شد جلسات در بوئینزهرا برگزار میشود، تصمیم گرفت ادامهی سفر خود را در آنجا ادامه دهد. روزی در ساختمان سیمرغ بودیم. از آقای مهندس پرسیدم: چرا نام اینجا را «سیمرغ» گذاشتهاید؟
ایشان فرمودند: در آثار «عطار نیشابوری» داستانی دربارهی سیمرغ وجود دارد.
پرندگانِ جنگل گرد هم میآیند و تصمیم میگیرند پیش رهبری دانا بروند. سپس هدهد میگوید: «برویم پیش سیمرغ دانا که در کوهی بلند زندگی میکند.»در مسیر حرکت، گروهی از پرندگان در ابتدا و گروهی دیگر در ادامهی راه پشیمان میشوند و بازمیگردند. در پایان، زمانیکه پرندگان به مقصد میرسند، تنها سی مرغ باقی میمانند و هدهد به آنان میگوید: «آن سیمرغی که بهدنبالش بودید، خودِ شما هستید.»
میخواستم این داستان را به شعبهی خودمان پیوند دهم. کسانی که ماندگار شدند، همان سیمرغها هستند؛ کسانی که ماندند تا چراغ راه دیگران باشند.روزی از دیدهبان محترم، آقای مجدیان، پرسیدم: چرا همه نمیمانند؟ ایشان فرمودند: قرار نیست همه بمانند. کنگره سفرهای گسترده دارد از زمین تا عرش، و هرکس بهاندازهی ظرفیت خود از این سفره بهره میبرد.
میخواهم بگویم آنانکه ماندند، انتخابشدگانِ رسالتی بزرگ هستند. انشاءالله بتوانند در این مسیر مقدس استوار بمانند. من باور دارم همهی کسانی که زیر سقف کنگره هستند، بهگونهای خاص انتخاب شدهاند و برای انجام کاری آمدهاند. اگر در مسیر خواست الهی خود حرکت کنند، حال دلشان خوب خواهد بود؛ و این حال خوب، نشانهی حضور در جای درست است. اعتیاد ما را از مسیر اصلیمان دور کرد، اما کنگره کمک کرد دوباره به مسیر درست بازگردیم.
در ادامه برگزاری مراسم جشن تولد یک سال رهایی مسافر حسن از لژیون اول...
.jpeg)
.jpeg)
مشارکت مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
در ابتدا از آقای مهندس، راهنمای عزیزم و تمام خدمت گذاران شعبه بوئین زهرا تشکر و قدردانی می کنم. در ابتدای ورودم به کنگره من یک فرد آشفته و بهم ریخته بودم، من تمام شیوه های ترک اعتیاد را امتحان کرده ام و سختی های زیادی را متحمل شدم و کاملاً در تاریکی ها به سر می بردم. از همسرم و فرزندانم تشکر می کنم؛ از خداوند بابت داشتن همسر و فرزندان شایسته تشکر و قدردانی می کنم که در این راه سخت و پر فراز و نشیب همراه من بودند.
آرزو می کنم که هیچ جوانی درگیر بیماری اعتیاد نشود.
.jpeg)
تایپ: همسفر محمد، همسفر امیرحسین لژیون دوم
تنظیم: همسفر امیرحسین لژیون دوم
عکاس: مسافر محمد لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
105