English Version
This Site Is Available In English

قدردانی تمرینی برای فروتنی است

قدردانی تمرینی برای فروتنی است

 جلسه پنجم از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی مسافر کیومرث، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر پرویز با دستور جلسه " چگونه در کنگره قدردانی کنیم؟" روز چهارشنبه 26 آذر ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کیومرث هستم مسافر پیش از هر سخنی، برخود لازم می‌دانم مراتب سپاس و قدردانی عمیق خود را تقدیم کنم به راهنمای محترم، جناب آقای میلاد خداکرمی، لژیون پرتلاش مرزبانی، و همچنین ایجنت محترم علی‌آقای عزیز که این فرصت ارزشمند را در اختیار بنده قرار دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم، بیاموزم و آموزش ببینم
پیش از ادامه صحبت‌ها، متنی کوتاه اما پرمعنا درباره‌ی اهمیت قدردانی آماده کرده‌ام که ابتدا آن را قرائت می‌کنم و سپس در ادامه، توضیحاتی پیرامون آن خواهم داد
قدردانی، دیدن زحمات دیگران و ارزش قائل شدن برای آن‌هاست
قدردانی تنها به تشکر زبانی محدود نمی‌شود؛ گاهی نگاهی محترمانه، رفتاری شایسته یا یادآوری‌ای صادقانه، خود عمیق‌ترین شکل قدردانی است
زمانی که قدردانی می‌کنیم، هم دلِ طرف مقابل گرم می‌شود و هم حالِ خودمان بهتر؛ چرا که می‌آموزیم خوبی‌ها را بیشتر ببینیم.
قدردانی، عامل رشد روابط انسانی است و انسانِ قدردان، انسانی آرام‌تر است. در حقیقت، قدردانی تمرینی برای فروتنی است؛ تمرینی که در آن غرور کنار می‌رود و جای خود را به شکرگزاری می‌دهد، و این نگاه، آرامشی عمیق در درون انسان ایجاد می‌کند.
شاید قدردانی در ظاهر امری ساده به نظر برسد، اما در حقیقت، ارزشی بسیار والا دارد
اگر به دستور جلسه امروز توجه کنیم، متوجه می‌شویم که در پایان آن، نشانه‌ی پرسش قرار گرفته است؛ گویی این دستور جلسه از منِ مسافر سؤال می‌پرسد
من در کدام نقطه از درمان خود ایستاده‌ام؟
آیا تغییری در من ایجاد شده است؟
در پاسخ به این پرسش، لازم است نگاهی به گذشته بیندازم
زمانی که قدردان و شکرگزار خداوند برای جسم سالم، روان متعادل و نگاه درست خود نبودم، قدم در وادی اعتیاد گذاشتم. و این وادی سال‌ها به طول انجامید. در این مسیر، جسم من تخریب شد، روانم آسیب دید و بسیاری از حس‌های مثبت درونم کمرنگ شدند. به‌جای آن‌ها، حس‌هایی چون منیت، ترس، خودخواهی، غرور، حسادت و بسیاری از ویژگی‌های منفی دیگر در وجودم شکوفا شد؛ تا جایی که دیگر این مسیر پاسخی برای من نداشت
در آن نقطه بود که وارد کنگره شدم
در کنگره آموختم که بیدار شدن حس‌های انسانی، از جمله حس قدردانی، فرآیندی تدریجی است. نمی‌توان یک‌شبه به آن رسید؛ به‌ویژه برای کسی که روزگاری دیگران را تحقیر کرده است.
با حرکت تدریجی در مسیر درمان، جسمم به تعادل رسید؛ و پس از آن، روان و دیدگاهم نیز آرام‌آرام به تعادل نزدیک شد
در یکی از مراحل سفر، به‌روشنی احساس کردم که قدردانی یکی از همان حس‌هایی است که باید در درونم بیدار شود؛ حسی که تنها با تمرین، فرمانبرداری و استمرار زنده می‌ماند
و اینجاست که بار دیگر آن پرسش در ذهنم شکل می‌گیرد
من در کدام نقطه از تعادل قرار دارم؟
اگر امروز می‌توانم قدردانی را تمرین کنم، اگر می‌آموزم فرمانبردار راهنما باشم، به‌موقع در جلسات حضور پیدا کنم، تکالیفم را انجام دهم، سی‌دی‌ها را گوش دهم و نوشتارها را به‌موقع انجام دهم، همه‌ی این‌ها نشانه‌هایی است از بیدار شدن این حس در من

در این مسیر، از خود می‌پرسم:

من مدیون چه کسانی هستم؟
چه کسانی برای من زحمت کشیده‌اند که امروز در این جایگاه ایستاده‌ام؟
پاسخ روشن است؛ راهنمای من، گروه مرزبانی، این مکان امن، و تک‌تک شما که با حضور و همراهی‌تان به یکدیگر کمک می‌کنید.
دیدن این زحمات، نگاه مرا تغییر می‌دهد و مرا به تمرین قدردانی دعوت می‌کند
این تمرین تنها به درون کنگره محدود نمی‌شود؛ بلکه در خانواده، اجتماع و زندگی روزمره نیز کارآمد است. حتی زمانی که سبد قانون ۱۱ به سمت من می‌آید، می‌توانم آن را با نگاه عشق ببینم و از آن قدردانی کنم؛ چرا که نشانه‌ای از خدمت و مسئولیت‌پذیری است.

اگر می‌خواهم به دیگران کمک کنم، ابتدا باید قدردانی را در خودم زنده کنم. انجام قدردانی‌های کوچک، مرا به مراحل بالاتر می‌رساند و مسیر خدمت را برایم هموار می‌کند.
در پایان، امیدوارم توانسته باشم پیام خود را به‌درستی منتقل کنم
بار دیگر از راهنمای عزیزم، از همه‌ی شما بزرگواران تشکر می‌کنم و از خدای خود می‌خواهم که مرا هر روز به عقل، آگاهی و تعادل نزدیک‌ تر کند
سپاسگزارم که به سخنانم گوش دادید.

دریافت نشان یک ماه رهایی از بند اعتیاد مسافران شعبه

تایپ وبارگذاری: مسافر نیما لژیون چهارم

مرزبان خبری: مسافر مجید
 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .