بنام قدرت مطلق
نابودی بشر، نتیجه انتخابهای نادرست اوست.
در هستی هیچ مخلوق و پدیدهای بیحکمت آفریده نشده است.
همهچیز در جهان جایگاه و کاربرد مخصوص خود را دارد؛ این انسان است که با نیروی عقل باید تشخیص بدهد از کدام موقعیت، چگونه و در چه مسیری استفاده کند.
بسیاری ازآنچه را که ما امروز «بد» مینامیم، در اصل ابزار یا نعمتهایی هستند که اگر در جای خود و با آگاهی استفاده شوند، سازندهاند؛ اما اگر با جهل و ناآگاهی به کار گرفته شوند، میتوانند به عامل سقوط و نابودی تبدیل گردند.
هواپیما را میسازیم تا انسان را از نقطهای به نقطه دیگر با آسایش جابهجا کند؛ اما همین وسیله اگر به جنگنده تبدیل شود و آتش و بمب بر سر مردم بریزد، آیا ایراد از هواپیماست؟
خیر؛ اشکال در فاعل است، نه در «مفعول». ابزارها، گیاهان، مواد و حتی پدیدههای طبیعی، ذاتاً بد نیستند؛ این نوع استفادهٔ انسان است که به آنها معنا میدهد و آنها را به عامل تعالی یا تباهی تبدیل میکند.
در جهان امروزی، بسیاری از عوامل نابودی بشر نه از دل زمین و طبیعت، بلکه از دل انتخابهای نادرست انسان برمیخیزند.
تلفات ناشی از سیگار، دخانیات و نیکوتین سالهاست که از زلزله و سیل و بلایای طبیعی بیشتر شده است.
عجیب این است که انسان مرگ را هرروز در اطراف خود میبیند اما باور نمیکند که این حقیقت درباره خود او نیز صادق است.
سیگار و مواد دخانی نیز همین گونهاند؛ تصور میکنیم این آسیبها مخصوص دیگران است، اما روزی در لحظهای که فکرش را نمیکنیم، سرطان ریه، سرطان حنجره، سکته قلبی یا بیماریهای مزمن به سراغمان میآید. ریه یکی از حیاتیترین بخشهای بدن است؛ عضوی که اکسیژن را وارد و دیاکسید کربن را خارج میکند. سلولهای ریه مانند فیلتر همیشه مشغول پاکسازیاند، اما وقتی سالها نیکوتین و دود را بهصورت بیوقفه وارد آن میکنیم، این فیلترها از کار میافتند و جسم این ماشین پیچیده و دقیق شروع به فرسودگی میکند.
دیدگاه کنگره ۶۰ بر این باور است که جسم، روان و جهانبینی سه ضلع مثلث درمان هستند.
اگر جسم در اثر مصرف نیکوتین و دخانیات دچار تخریب شود، روان نیز آشفته خواهد شد و جهانبینی دچار تاریکیهای خودساخته میشود.
درمان واقعی زمانی شکل میگیرد که هر سه ضلع در تعادل قرار گیرند. آموزشهای کنگره ۶۰ به ما میآموزد که هیچ تخریبی ناگهانی درست نمیشود.
همانگونه که اعتیاد با جایگزینی تدریجی آغازشده، درمان نیز باید با جایگزینی تدریجی و با روش علمی DST انجام شود؛ یعنی بازسازی آرام و پیوستهٔ جسم، آرامسازی روان و تغییر تدریجی جهانبینی. این روشی است که با فطرت جسم و ساختار زیستی انسان هماهنگ است، زیرا جسم انسان ودیعهای الهی است که باید شناخته، مراقبت و در مسیر تکامل هدایت شود.
من خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مسیر کنگره ۶۰ را پیش پایم قرارداد؛ مسیری که به من آموخت چگونه از این ودیعهٔ الهی یعنی جسم و جانم بهدرستی مراقبت کنم و آن را در جهت رشد، تعادل و تعالی به کار بگیرم.
امروز درک میکنم که انسان میتواند از هر چیز، حتی از سختیها و تخریبها، پلی برای صعود بسازد؛ اگر عقل، آگاهی و آموزش صحیح را چراغ راه خود قرار دهد. در انتهای سخن، از جناب مهندس و راهنمای گرانقدر آقا رسول بابت هدایت و راهبری تشکر و قدردانی میکنم.
نویسنده مقاله مسافر مهدی
لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
125