English Version
This Site Is Available In English

با بخشش به ابعاد دیگر زندگی میرسیم

با بخشش به ابعاد دیگر زندگی میرسیم

"بنام قدرت مطلق"

 

دومین جلسه از دوره دوم لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی لواسان با استادی مسافر دنور مصطفی و نگهبانی مسافر مصیب و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه " در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم؟"  مورخ 24 آذر ۱۴۰۴ راس ساعت 15:30 آغاز بکار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد: 

 

سلام دوستان، مصطفی هستم، یک مسافر.

خداوند را شکر و سپاس می‌کنم که عشق و محبت را نازل نمود؛ آن‌چنان که امواج عشق را به ذرات فرستاد و ذرات گرد هم جمع شدند و جهانی مملو از عشق آفرید تا مخلوقِ انسانش بتواند عشق و محبت را تجربه کند. خدا را شکر می‌کنم که در این دایره‌ی لژیونِ «سردار»، زیرِ سایه‌ی استادِ سردار هستم؛ سرداری که خود نمادِ معرفت، مردانگی و بخششی عظیم بود و همچنان نامش در این لژیون جاری است، زیرا تمام اعضایی که در این لژیون هستند، در مسیرِ بخشش، مردانگی و معرفت گام برمی‌دارند. بار دیگر خدا را شکر می‌کنم و از آقای مهندس و خانواده‌ی محترم‌شان سپاسگزارم که این فرصت را برای من مهیا کردند تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم، در خدمتِ عزیزان باشم و آموزش بگیرم.

مسئله‌ی بخشش در لژیونِ سردار برای من خودِ یک آزمون بود؛ آزمایشی تا ببینم چقدر به خدا اعتماد دارم، چقدر می‌توانم به ایمانِ خود ایمان بیاورم و تا چه حد در توانِ خودم می‌توانم در این لژیون نقش‌آفرینی کنم. خدا را شکر می‌کنم، زیرا مسئله‌ای که مطرح است — همان‌گونه که آقای مهندس در سی‌دیِ «کمبود» فرموده‌اند — این نیست که ما در کنگره‌ی ۶۰ فقط اشخاصِ درگیرِ اعتیاد را مبادرت به درمان می‌کنیم؛ ما در حقیقت استاد به جامعه تحویل می‌دهیم، تحویلِ دنیا می‌دهیم حتی. حالا منِ مصطفی، در این بازی و در این بستر که پر از برکاتِ الهی است قرار گرفتم، و یکی از این برکت‌ها این است که دارم تبدیل به استادی می‌شوم که بتوانم به دنیا و جامعه‌ی بشری خدمت کنم. حالا چگونه می‌توانم از این مسأله قدردانی کنم؟

 

آقای مهندس در سی‌دی فرموده‌اند: «من هفته‌ی بنیان را گذاشتم تا بچه‌های قدیمی‌تر بیایند و صحبت کنند.» پس نباید این برداشت شود که هدفِ من این است که به خاطرِ خودم و از من قدردانی شود؛ مقصود این است که جوان‌ترها به گذشته‌ها مراجعه کنند، سخنانِ پیشینیان را بشنوند و دریابند چه بخشش‌ها و ازخودگذشتگی‌هایی رخ داده که امروز کنگره‌ی ۶۰ به این عظمت رسیده است. وقتی آقای مهندس این سخن را می‌گوید، معنایش این است که اولین بخشش و نخستین قدم را خودِ ایشان برداشته‌اند؛ پس منِ مصطفی امروز آمده‌ام تا یاد بگیرم. امروز باید بکارم، همان‌گونه که قبلاً دیگران کاشتند و ما از آن خوردیم؛ امروز ما باید بکاریم تا دیگران بهره‌مند شوند.

خدمتِ مالی دنوری و خدمتِ جانی‌ای که من انجام می‌دهم صرفاً تسویه‌حسابِ دینی است که بر گردنم هست؛ همان‌طور که در اطلاعاتِ کنگره آمده است، هر شخصی که می‌خواهد به رهایی برسد، حداقل هفتاد میلیون تومان هزینه‌ی درمانش می‌شود. بنابراین با خدمتی که ارائه می‌دهم، بخشِ از آن دین را ادا می‌کنم. اولین دریچه‌ای که بخشش برای من گشود، مثلثِ عقل، عشق و ایمان بود که آقای مهندس مطرح کردند؛ این مثلث سبب شد تا از تک‌بعدی بودن خارج شوم و به بعدی دیگرِ زندگی برسم.

من، مصطفی، زمانِ زیادی درگیرِ اعتیاد بودم و این اعتیاد تمامِ ابعادِ وجودم را از کار انداخته بود؛ من فقط در یک جهتِ ضدارزش حرکت می‌کردم. بیرون از درهای کنگره، شاید همه درگیرِ اعتیاد نباشند، اما همه درگیرِ مسئله‌ی تک‌بعدی شدنند؛ هرکس در پیِ منافعِ خود است، دنبالِ یک چیز می‌رود، دیگری را نادیده می‌گیرد، دنبالِ مسائلِ مالی یا مسائلِ ضدارزشی و هزاران مسئله‌ی دیگر می‌شود که بیانِ همه‌ی آن‌ها مناسب نیست، اما ما با آن‌ها آشنا هستیم.

معنایی که من با تکیه بر عقل، عشق و ایمان، از آموزش‌های مهندس و به لطفِ خداوند دریافت می‌کنم، این است که تمامِ ابعادم را توسعه می‌دهم. یا به قولِ آقا بهروز، راهنمای محترم، کارِ سختی است که آدم بخواهد همه را راضی نگه دارد: خانواده‌اش را راضی نگه دارد، قوم و خویش خود را، اعضای کنگره را، محلِ کارش را؛ باید از خودِ خویش شروع کند تا همه را راضی نگه دارد. این کار چیزی جز معجزه‌ی کنگره‌ی ۶۰ نیست.

یکی از مسائلِ اصلی این است که بخشش ظرفیتِ آدمی را توسعه می‌دهد. من، مصطفی، اگر در مسیرِ بخشش، ظرفیتِ قلبم را افزایش دهم، در همه‌ی زمینه‌هایِ زندگی قادر خواهم بود آن ظرفیت را داشته باشم؛ می‌توانم این ظرفیت را در بخششِ تک‌تکِ اتفاقاتِ زندگی‌ام، حتی در حوادثِ جزئی، به کار بگیرم، از آن بهره ببرم و پس از رسیدن به آرامش و صلح، دریچه‌هایِ تازه‌ای پیشِ رویم گشوده خواهد شد. بخشش، نخستین قدمِ این مسیر است.

امیدوارم که همگی بتوانیم به درستی در این مسیر گام برداریم؛ هر کس به اندازه‌ی توانِ خود. زیرا مسئله صرفاً این نیست که من بیایم و مبلغی را ببخشم؛ مسئله این است که با بخشیدن، ظرفیتم را بزرگ‌تر کنم؛ با خشم بجنگم، با شهوت بجنگم، با منیت بجنگم، با ترس بجنگم و همه‌ی ابعادم را هم‌زمان توسعه دهم تا به بهترینِ خویشتن تبدیل شوم.

خیلی ممنونم که به صحبت‌هایم گوش دادید.

 

 

 

 

تایپ و بارگذاری : مسافر مصطفی

عکس : مسافر علیرضا

مرزبان خبری : مسافر محسن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .