جلسهی نهم از دورهی هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژهی آقایان مسافر نمایندگی پردیس با استادی راهنمای تازه واردین مسافر بهمن، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر پرویز با دستور جلسه *چگونه در کنگره60 قدردانی می کنیم؟* در روز دوشنبه 24 آذر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته چگونه از کنگره ۶۰ قدردانی کنیم می باشد. بهنظر من برای رسیدن به مفهوم واقعی قدردانی، لازم است ابتدا نگاهی به گذشته خود بیندازیم؛ به شرایط سخت و مشکلات فراوانی که در آن دوران داشتیم و راهی برای خروج از آن نمییافتیم.
ورود ما به کنگره ۶۰ اتفاقی و تصادفی نبود. باور دارم که این مسیر، لطف و نظر خداوند است. کنگره ۶۰ جایی نیست که بهدنبال تبلیغ یا جذب افراد باشد؛ هرکس بهنوعی، بهدلیل یک لیاقت یا یک اتفاق خاص در زندگیاش، در این مسیر قرار میگیرد تا به درمان، رهایی و تعادل برسد. کنگره ۶۰ واقعاً مصداق جمعیت احیای انسانی است؛ جایی که انسانها را احیا میکند.
من خودم با روحیهای افسرده، پرخاشگر و عصبی وارد کنگره شدم؛ فردی که بسیاری از داشتههایش را از دست داده بود. از همان روز اول، با رفتار و برخورد درست کنگره مواجه شدم؛ استقبال راهنمای تازهواردین، پذیرایی ساده اما صمیمی و آغوشی که بدون قضاوت پذیرا بود. وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم چه خدمات بزرگی به من ارائه شد. خدماتی کاملاً رایگان. از راهنما گرفته تا مرزبان و خدمتگزاران، همه دستبهدست هم دادند تا من به رهایی برسم؛ بدون هیچ توقع، چشمداشت یا دستمزدی. چنین خدمتی را واقعاً در هیچ جای دیگری نمیتوان یافت.
در ابتدای سفر اول، با مشکلات مالی و فشارهای سنگینی مواجه شدم؛ شرایطی که حتی ادامه مسیر را برایم دشوار کرده بود. راهنمایم تنها یک جمله گفت: بمان، درست میشود. برای من قابل درک نبود، اما ماندم و دیدم که گرهها یکییکی باز شد. در سفر دوم نیز درهای تازهای به روی من گشوده شد؛ چه در مسائل شغلی و چه در زندگی خانوادگی. هنوز هم گاهی از خودم میپرسم که چگونه از آن همه گرفتاری عبور کردم.
روزی در ساختمان آکادمی، به استادم گفتم که نمیدانم چگونه میتوانم این همه زحمت و خدمت را جبران کنم. پاسخ ایشان برایم بسیار آموزنده بود: لازم نیست کاری برای من انجام بدهی؛ به کنگره خدمت کن، انگار به من خدمت کردهای. همین جمله مسیر خدمتگزاری من را روشن کرد. نمیدانم خدمتی که امروز انجام میدهم تا چه اندازه میتواند جبران آن همه لطف باشد، اما بهوضوح میبینم که همین خدمت، باعث گشایشهای فراوانی در زندگیام شده است.

توصیه من به مسافران سفر اول و دوم این است که وجدان خود را معیار قرار دهند. کنگره ۶۰ کسی را بهاجبار نگه نمیدارد؛ انتخاب با خود ماست. اما لازم است از خودمان بپرسیم: کنگره ما را از چه شرایطی به چه جایگاهی رسانده است؟ یک سال یا بیشتر، بهصورت رایگان درمان شدهایم، آموزش دیدهایم، جهانبینی کسب کردهایم و قدرت تفکر و تصمیمگیریمان افزایش یافته است. این مسیر، حاجی حاجی مکه نیست که بیتفاوت از کنار آن عبور کنیم.
قدردانی از کنگره ۶۰ شکلهای مختلفی دارد؛ از تشکر زبانی و قلبی گرفته تا سپاسگزاری از خداوند، مهندس دژاکام، راهنما و خدمتگزاران. در روز راهنما میتوان با یک پاکت تشکر کرد و مهمتر از آن، با خدمت کردن. در سفر اول، بهترین خدمت، درست آمدن، نوشتن، بهموقع حضور داشتن و گوشبهفرمان راهنما بودن است. اینها در حقیقت خدمت به خود است و برای رهایی کاملاً کافی است. پس از رهایی نیز هرکس باید با خودش صادق باشد و ببیند آیا رها کردن این مسیر، با انصاف و وجدان او سازگار است یا نه.
من خودم از نظر مالی، شغلی و تعادل فردی در شرایط بسیار نامناسبی بودم و امروز، هرچند نه بهطور کامل، اما به یک تعادل نسبی رسیدهام. همه اینها را مدیون کنگره ۶۰ میدانم.
در پایان، از همه دوستانی که به صحبتهای من گوش دادند سپاسگزارم.
سایت نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
100