English Version
This Site Is Available In English

دریافت مسئولیت عشق و خدمت

دریافت مسئولیت عشق و خدمت

دستور جلسه این هفته «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی کنیم»؟ است. برای من این دستور جلسه یادآور تمام لحظاتی است که در این مسیر عشق و دانایی قدم برداشتم.

روزی را به‌یاد دارم که با دلی شکسته، ذهنی آشفته و امیدی خاموش وارد کنگره۶۰ شدم. نمی‌دانستم به کجا آمده‌ام، فقط آمده بودم شاید اندکی آرامش پیدا کنم؛ امّا از همان لحظه ورود با لبخند مهربان همسفری، نگاه آرام راهنما، نظم و حرمت فضا، چیزی در درونم تغییر کرد.

در آن روزها فقط شنونده بودم؛ امّا کم‌کم فهمیدم که کنگره۶۰ جایی است برای ساختن دوباره انسان. آن‌جا فهمیدم که برای رهایی مسافرم، باید ابتدا خودم آموزش بگیرم و آرامش را درون خودم پیدا کنم.

در مسیر آموزش‌ها آموختم که قدردانی فقط گفتن «متشکرم» نیست. قدردانی یعنی شناختن نعمتی که در اختیار دارم و پاسخ دادن به آن با عمل، یعنی درک آنچه از کنگره۶۰ گرفته‌ام و به‌کار بستن آن در زندگی‌ام.

کنگره۶۰ به من یاد داد که سپاس‌گزاری واقعی در حرکت معنا دارد، نه در سکون، یعنی هر بار که آموزش می‌گیرم، خدمت می‌کنم، حرمت‌ها را رعایت می‌کنم و عشق را در رفتارم جاری می‌سازم، درواقع در حال قدردانی‌ هستم.

امروز خدا را شکر می‌کنم که پس از سال‌ها آموزش و تجربه، توفیق یافتم شال راهنمایی ویلیام و شال راهنمای تازه‌واردین را بر گردن بیندازم. لحظه‌ای که شال را گرفتم، اشک در چشمانم جمع شد؛ چون آن لحظه برای من فقط دریافت یک شال نبود؛ بلکه دریافت مسئولیت عشق و خدمت بود.

از همان لحظه‌ای که شال را گرفتم، حس کردم که قلبم بزرگ‌تر و مسئول‌تر شده است. می‌دانم این جایگاه پاداش نیست؛ بلکه امتحانی است از ایمان، عشق و دانایی. امتحانی که باید در آن ثابت کنم آموخته‌هایم فقط در کلام نیست؛ بلکه در عمل است.

برای من قدردانی، یعنی این‌که شالم را نه به‌عنوان نشانه‌ای از مقام، بلکه یادآور مسئولیتی بزرگ بدانم؛ یعنی هر روز با رفتار و گفتارم طوری باشم که اگر کسی از بیرون من را دید، بگوید: «این فرد از کنگره۶۰ آمده است».

قدردانی یعنی هر بار که به کنگره۶۰ می‌آیم با عشق و احترام وارد شوم، با آموزش و نوری بیش‌تر برگردم؛ یعنی به‌یاد داشته باشم که این آرامش، حاصل زحمات انسان‌هایی است که با عشق و ایمان این سیستم الهی را بنا کرده‌اند.

وقتی تازه‌واردی را می‌بینم که با نگرانی و اشک وارد می‌شود، یاد خودم می‌افتم. یاد روزهایی که راهنمایم با صبر و محبت، حرف‌هایم را شنید و من را به آرامش رساند. حالا نوبت من است که همان عشق را ادامه دهم و نوری باشم برای دیگران.

کنگره۶۰ به من آموخت که اگر می‌خواهم از نعمتی محافظت کنم؛ باید آن را در جریان گذارم؛ یعنی عشقی را که گرفتم، به دیگران ببخشم و دانشی را که آموختم، منتقل کنم. این زیباترین شکل قدردانی است.

قدردانی فقط مخصوص روزهای خاص یا هفته خاصی نیست؛ بلکه در تمام لحظات زندگی معنا دارد. وقتی در خانه آرام هستم، در جامعه احترام می‌گذارم و در برابر سختی‌ها صبور هستم، در واقع در حال قدردانی از کنگره۶۰ هستم.

امروز می‌دانم که هر چه دارم از برکت آموزش‌ها و محبت‌های این مکان مقدس است. برای همین با تمام وجودم از بنیان کنگره‌۶۰ سپاس‌گزارم‌، آقای مهندس که با عشق، علم و تفکر الهی‌شان راه نجات هزاران انسان را هموار کردند؛ اگر ایشان نبودند، شاید من و خانواده‌ام هنوز در تاریکی و ناامیدی زندگی می‌کردیم.

با تمام عشق از راهنماهای مهربانم همسفر نسرین و همسفر مریم سپاس‌گزارم، کسانی‌که با صبر، دلسوزی و مهربانی، در تمام لحظات کنارم بودند، خطاهایم را با عشق یادآوری کردند و راه درست را به من آموختند؛ اگر امروز در این جایگاه هستم، به‌واسطه آموزش‌ها و محبت‌های آنان است.

کنگره‌۶۰ برای من فقط یک مکان نیست؛ بلکه دانشگاهی است که در آن انسان بودن را آموختم و من تصمیم دارم قدردانی‌ام را نه با کلمات، بلکه با عمل نشان دهم، با حضور منظم، خدمت عاشقانه، آموزش پیوسته و عشق به دیگران.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فهیمه(لژیون ششم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کوروش آذرپور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .