داشتم سیدی مینوشتم که یکهو به خودم آمدم دیدم لحظه هاست در فکر فرو رفته ام. یک جملهای در ذهنم مدام تکرار می شد، «کنگره۶۰ مکان مقدس و امنی می باشد!» مدام به این جمله فکر میکردم و برای خودم تحلیل میکردم؛ به راستی زمانی که یک تازه وارد برای اولین بار این جمله را میشنود ممکن است چه احساس یا برداشتی داشته باشد؟
برگشتم به قبل از ورودم به کنگره۶۰، به آن حال دگرگونی که داشتم و چقدر از خودم مطمئن بودم که همه کارها و تصمیماتم از روی فکر و منطق است؛ اما چرا آرامش درونی نداشتم؟ چرا حالم خوب و روبهراه نبود؟ چرا توپ را دائم در زمین دیگران میانداختم؟
کنگره۶۰ راهی است که انسان را پله پله و قدم به قدم به خود واقعیاش نزدیک میکند، بهت یاد میدهد توپ اعمال و تصمیماتت را دقیقا در زمین خودت بندازی! دنبال گرههای درونیات بگردی، منیت را در خودت حل کنی، ترس را محو کنی و شجاعت را در وجودت پر رنگ کنی، با تفکر و تعقل قدم برداری و آنقدر قدرتمند بشوی که توان پذیرش اشتباهاتت را داشته باشی و با آگاهی و قدمهایی محکم به دنبال جبران آن ها باشی.
مکانی که به من یاد داد قضاوت نکنم، خلا و گره های درونیام را در زندگی دیگران تجسس نکنم، برای هر قدمی که در جهت خیر بر میدارم دچار غرور و منیت نشوم، در هر لحظه از زندگی آینه خودم باشم و بدانم هر آنچه میشود انعکاس تفکر و عملکرد خودم است.
و اما امروز با دلی آسوده حتی در نابسامان ترین لحظات، از زندگی لذت میبرم؛ برای هر قدمی که میخواهم بردارم از هر زاویهای که باید به آن نگاه میکنم، گرههای زندگیام را همان معماهایی میدانم که گرچه تلخ هستند و شکننده؛ اما وقتی به راه حلشان برسم سبب رشد و تکامل من است.
نگاهی که امروز به زندگی و مشکلاتش دارم، خیال آسودهای که از گذران عمر دارم و لذتی که هر روز از زمان تابش طلوع آفتاب از پشت پنجره خانهام تا رسیدن رقص نوازی ستارگان در شب دارم را همگی مدیون آموزشهای کنگره۶۰ هستم که الفبای چگونه زیستن و چگونه دیدن را به من آموخت.
به من آموخت برای آنچه در طلب او هستی حرکت کن، تلاش کن به قاعده و در مسیر درست قدم بردار، اما تسلیم خواست و حکمت پروردگارت نیز باش، چرا که بعد از هر سختی آسانی است اگر آنچه باید را دریافت کنی آنوقت است که رهایی فرا خواهد رسید و چقدر برای حال امروزم هر لحظه شاکر خداوند هستم؛ برای احوالی که با هر وزش باد و طوفانی در هم نمیشکند و مرا قوی تر ساخته.
می خواهم محصول باغ وجودم پر بارتر شود پس تیشه بر می دارم و هرس میکنم تمام شاخ و برگهای خشکیده و اضافی را که فقط از درون من تغذیه میکنند و مانع رشد و کمال من میشوند، شاخه هایی همچون یاس و ناامیدی، حسد و قیاس، منیت و قضاوت و امثال آن.
کنگره۶۰ مکان مقدس و امنی میباشد؛ مسیری که سراسر خیر است و نیکی، برکت است و نور و انسان را از تاریکی و قهر به روشنایی و صلح میرساند جز این نمیتواند باشد.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنمای همسفر زینب (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهشید نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
77