سومین جلسه از دوره چهل و هشتم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی دیدهبان محترم مسافر احمد نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه "بنیان کنگره ۶۰" در روز پنجشنبه 20 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛
خیلی خرسندم که در خدمت شما مسافران و همسفران عزیز هستم و تشکر میکنم از خدمتگزاران این نمایندگی، تشکر میکنم از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر را برای ما فراهم کردند و لطف خدا شامل حال ما شد. روز اولی که وارد کنگره شدم اولین چیزی که نظر من را جلب کرد الله بالای کتاب ۶۰ درجه بود و با اینکه آموزشی در مورد این تصویر نداشتم خیلی به آن فکر کردم و دیدم که همه ما انسانها در زندگی روزمره خود از مسیرهایی استفاده میکنیم، ولی انسانی که مصرف کننده میشود در صور پنهان خود از مسیر خارج شده و به مسیر تکاملی که انسان باید طی کند نمیرسد و خودش را گم میکند و نمیتواند راه را از چاه تشخیص بدهد و حتی اگر انسان بخواهد راه را پیدا کند و در مسیر قرار بگیرد زمانی را طول میکشد و وقتی ناامید و خسته به انتهای راه میرسد افق را نگاه میکند و میبیند که شخصی به طرف او میآید یا کورسوی امیدی میبیند آن وقت است که امیدوار میشود، اگر واقعاً بپذیرد که گم شده است با دیدن آن نور امید میگیرد و این دقیقاً کاری است که کنگره انجام می دهد،آدرس خود انسان را به خودش میدهد و تمام نقشههای درونی انسان را به او میدهند و به او میگویند: این راه را به تو نشان میدهیم به شرطی که پا جای پای من بگذاری تا زمانی که روی پای خودت بایستی و این در کنگره اتفاق میافتد. نه اینکه تا ما یک آبادی از راه دور دیدیم راهمان را جدا کنیم و بگوییم خودمان بلدیم. خوب هفته بنیان است و کسی که کلید این راه را برای ما آورده و راه را برای ما باز کرده است. این راه انقدر بزرگ و عظیم است که حتی انتقال حس آن هم برای افراد کنگره ۶۰ راحت نیست و اگر میخواهیم انجام این عمل عظیم را حس کنیم باید باور کنیم که انسان همیشه هست و افرادی میتوانند از جهانبینی کنگره ۶۰ استفاده کنند و تغییر به وجود آورند که اعتقاد به جهان غیب داشته باشند و اعتقاد به جهان خواب و شناختن آن یعنی اعتقاد به غیب داشتن است. همین خوابیدن و بیدار شدن ما که دست خودمان نیست و ما فقط شرایط آن را فراهم میکنیم جهان غیب است، ما با باور داشتن اینکه انسان نیستی ندارد و همیشه هست، بوده و خواهد بود، به عقبه یک مصرف کننده و رنجهایی که کشیده پی میبریم مسئله اعتیاد مسئله شوخی نیست در جهان هستی و آخرین تیر ترکش نیروهای اهریمنی است، انسان هر کاری میخواهد انجام بدهد باید مبدأ آن را مشخص کند و با الهام گرفتن از قدرت مطلق و نیروهای الهی ما به مقصد خود میرسیم. مانند حرکت آقای مهندس که برای اینکه کنگره را راه اندازی کنند دو سال تحقیق میکردند و آقای مهندس در صور پنهان حرکت خود را آغاز کردند و با صبر و شکیبایی آن را در صور آشکار برای ما الگو قرار دادند و اینها همه زحمات آقای مهندس بود تا اینکه آمدند و کنگره را بستند و با فراز و نشیبهای بسیار و سختیهای بسیار بعد از ۵۰ روز دوباره کنگره باز شد. در سالهایی که مصرف کنندگان را از سطح شهر جمع میکردند آقای مهندس طرحی را دادند که با مصرف تریاک درمان مصرف مواد مخدر انجام میشد و خیلی ممانعت میکردند از اجرای این طرح تا اینکه روزی یکی از افراد مسئول کشور به کنگره آمد و گفت من از کنگره خیلی خوشم میآید و مجوز شما را خیلی قویتر از قبل برای شما صادر میکنم و در اینجا پس از یکی دو سال از افتتاح کنگره مجوز وزارت کشور صادر شد. پس ما باید قدر این صندلیها را بدانیم و مسئله رهایی از دام اعتیاد را سرسری نگیریم. خیلی کسان بودند که آمدند و رفتند تا این شعبات افتتاح شد، این شعبهها به همین راحتی افتتاح نشده ما باید قدردان این عزیزان باشیم و انسان مثمر ثمری باشیم، انسان مثمر ثمر کسی است که راهی یا کاری یا را یاد میگیرد و به دیگران آموزش میدهد در راه صراط مستقیم. چون بعضی از انسانها حتی با خودشان هم قهر هستند و جلوی آینه نمیروند که به خود نگاه کنند ولی اگر انسان بخواهد مثمر ثمر باشد اول باید از درون خود، خود را درست کند وقتی جلوی آینه میرود خودش را نگاه میکند کیف کند، آن وقت است که میتواند به دیگران کمک کند مهم نیست که انسان چه قیافهای دارد، مهم این است که از خودش راضی باشد. همانطور که خداوند گفته هر چیز که به ما انسانها میرسد از مخلوق به مخلوق میرسد از خود ماست که بر ماست. مانند این روزی که به ما میرسد، از مخلوق به مخلوق است یا درآمدمان و در جای دیگر خداوند میگوید اگر میخواهی از من تشکر کنی از مخلوقم تشکر کن. تمام علم جهانبینی کنگره ۶۰ شناخت خود انسان و علم زندگی است، چون اگر همه انسانها با هم هماهنگ باشند زندگیشان یک زندگی آرامش بخش میشود با تمام مشکلاتی که وجود دارد و تمام مشکلات ما از آنجایی شروع میشود که ما تبدیل به یک پدر مادر شدهایم ولی فرزندان خود را نمیتوانیم درست تربیت کنیم و جهان بینی یعنی علم تربیت و نگهداری فرزند، که اگر مابتوانیم این مشکل را حل کنیم، مانند پدر مادران خود که نتوانستند کاری برای ما انجام بدهند نمیشویم و اما مسئله سیگار که ما باید بعد از دو ماه وارد لژیون سیگار بشویم که بدترین مسئله بعد از قرص درمان سیگار است. که این یعنی صد رحمت به تریاک و صد رحمت به هروئین، انقدر این سیگار مسئله مهمی است همیشه ما از جایی ضربه میخوریم که آن را جدی نمیگیریم و به آن اهمیتی نمیدهیم و نیروهای اهریمن از همان جایی که ما جدی نمیگیریم وارد میشوند و بعد از اینکه ما توانستیم سیگار را هم درمان کنیم حالا به مسئله قهوه رسیدهایم که مسافران را دچار مشکل کرده است . افرادی به دنبال این قضایا میروند که حال طبیعی خود را دوست ندارند و فکر میکنند همیشه انسان باید حالش یه مدلی به غیر از طبیعی باشد، در صورتی که ما باید از درون و چشمههای خمر خود را به جوشش در بیاوریم. اندروفین و مورفین و انکفالین بدن خود را به جوشش در بیاوریم ولی شیر این چشمهها در دستان صراط مستقیم است. این مسئله قهوه را گفتم که بدانید هر چیزی که وارد کنگره میشود ما سریعاً آن را اعلام میکنیم که شما حواستان باشد. ما باید حواسمان باشد که در کنگره آموزش میگیریم و اجرای ما در خانه، محل کار و جامعه است و در آخر قدردان و شکرگزار خداوند بزرگ باشیم به خاطر این نعمتهایی که به ما عطا فرموده باران و برفی که آمده. میگوید به محیطی نعمت برسان که آن محیط قدر آن نعمتها را بداند و امروز را به همه همسفران تبریک میگویم. امروز روز بانوان است و چند روز دیگر هم روز پدر است که پیشاپیش به همه مسافران تبریک عرض میکنم. پدر و مادر مانند دو محور میمانند که هر دوی آنها مهم هستند و برای اینکه ما بتوانیم فرزندان صالح تربیت کنیم باید به آگاهی برسیم، باید آموزش ببینیم و به آگاهی برسیم موفق و پیروز و سربلند باشید و سپاسگزارم از اینکه توجه کردید.


تایپ مطلب: مسافر میلاد
ویرایش مطلب: مسافر میلاد
عکاس: راهنما مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
148