English Version
This Site Is Available In English

افتخار می‌کنم جزئی از خانواده‌ی بزرگ کنگره۶۰ هستم

افتخار می‌کنم جزئی از خانواده‌ی بزرگ کنگره۶۰ هستم

شما شمع و ما همه پروانه‌ایم.

در ۱۵ آذرماه سال ۱۳۷۶ در چنین روزی جناب مهندس دژاکام پس از هفده سال مصرف مواد مخدر، به رهایی رسیدند.

اول اینکه بنیان یعنی ریشه؛ و اگر ساختار کنگره را به درخت تشبیه کنیم کار ریشه رساندن آب و املاح به تمام درخت و یا ساختار کنگره می‌باشد؛ که هدف از این دستور جلسه یک نقطه تفکر برای تمام زحماتی که تا بحال بنیان کنگره برای تغذیه این درخت تنومند کشیده‌اند و وظیفه منِ همسفر، سپاسگزاری با زبان، تفکر و خدمت صادقانه می باشد. در واقع این دستور جلسه یادآوری از زحمات تمام خدمتگزارانی می‌باشد؛ که به هر نحوی خدمت کردند و در بین ما نیستند و بیان سختی‌های مسیری است که آقای مهندس برای تشکیل کنگره ۶۰ کشیده است؛ که هر شخص مصرف کننده (مسافر) که امروز قرار است به رهایی برسد باید بداند که چگونه این سیستم عظیم و با نظم توسط یک شخص تشکیل گردیده است. من در این هفته آموختم و متوجه شدم که با چه مشقت‌ها و دلسوزی‌های شبانه‌روزی و درایت، جناب آقای مهندس دژاکام این کنگره ۶۰ بنا شده است؛ و کار ساده‌ای نیست، اداره این مجموعه عظیم که با نظم و انضباط برقرار شده است و همه این‌ها را مدیون یک نفر هستم و من بعضی موقع‌ها فکر می‌کنم این شخص فرستاده خداوند است وگرنه به زبان ساده است که چنین ساختار بزرگی را بدون نقص اداره شود؛ زمانی که تصور می‌کردم در اوج ظلمت فرو خواهم رفت و همه چیز به پایان خواهد رسید، این شما بودی که مانند نوری غیر منتظره نمایان شدید و جاده‌ رهایی را نشانم دادید. شما مانند پنجره‌ای به سوی باغ عشق و امید؛ که در اتاق ناامیدی گشوده شده، هوای دلپذیر بهاری را به وزش در آوردی؛ تا عطر خوشِ خدا را نفس بکشم. حال هر روز لباس خوشبختی بر تن می‌کنم و به چهره‌ زیبای خورشید لبخند می‌زنم و همیشه در دل دعا می‌کنم که باشید و ببینید عروج شاگردانت را؛ حال این من هستم که استاد خود را می‌ستایم. شما را سپاس که مرا یاری کردید تا از تمامی وابستگی‌ها عبور کنم. ترس از دست دادن را از من دور نمودید و چنان روحم را بزرگ کردید که دلبسته باشم نه وابسته، هفته‌ بنیان را به جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک می‌گویم. افتخار می‌کنم جزئی از خانواده‌ کنگره‌۶۰ هستم. فقط می‌توانم قدردان لطف خداوند باشم که با کنگره آشنا شدم و در کنار افرادی قرار گرفتم که یکدیگر را درک می‌کنند. من زندگی‌ام را مدیون جناب مهندس هستم که چنین مسیر زیبایی را محیا کردند؛ تا بتوانم درس درست زندگی کردن را بیاموزم. از خداوند برای آقای مهندس زندگی سرشار از عشق و سلامتی را خواستارم، انشاءالله همه قدردان این همه زحمت و نیز موهبت الهی باشیم. امیدوارم هرچه زودتر به آرزوی خود که جهانی شدن کنگره۶۰ می‌باشد، برسند. آمین

نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)

ویراستار: همسفر سیده هما رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)

ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم ) نگهبان سایت 

همسفران نمایندگی گرگان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .