به نام قدرت مطلق الله
جلسه سوم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی شوشتر، با استادی راهنمای محترم آقا علیرضا بیات، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» در روز یکشنبه ۱۴۰۴/۰۹/۱۶ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا امروز در خدمت عزیزان باشم و بتوانم بهترین بهره را از این جلسه ببرم. بسیار خوشحالم که شاهد اتفاقات خوب و پیشرفتهایی هستیم که در نمایندگی شوشتر رخ میدهد و امیدوارم در کنار یکدیگر مسیر را بهخوبی ادامه دهیم. هفته بنیان را در رأس به جناب مهندس، خانواده محترم ایشان، دیدهبانهای عزیز و تمامی خدمتگزاران تبریک عرض میکنم. همچنین لازم میدانم تبریک ویژهای به آقا علی بگویم و از ایشان تشکر کنم. یادم هست زمانی که برای درمان به اهواز آمده بودند، عزم و اراده قوی ایشان کاملاً مشهود بود؛ هدفگذاری صحیح، پشتکار عالی و روحیه خدمتگزاری که امیدوارم در آینده بتوانند در خدمت دیگر عزیزان هم قرار بگیرند. خدا را شکر که امروز شاهد ثمرات آن تلاشها هستیم.
تشکر ویژهای هم از آقا فرشید تفرشی دارم بابت تمام زحماتی که طی این سالها در خوزستان کشیدند. ما امروز حاصل همان تلاشها و خدمتها را میبینیم و همیشه دعاگوی این عزیزان هستیم.
من اکنون هجده سال است که در سفر دوم هستم اما هنوز هم درک بزرگیِ این نعمت عظیم برایم دشوار است. روزی که برای درمان وارد آکادمی شدم، در اوج ناامیدی و یأس بودم؛ راههای بسیاری را طی کرده بودم و هیچکدام به نتیجه نرسیده بود، چون مسیرها اشتباه و تفکرات غلط بود. اما در همان مشاوره اولیه، لطف و رحمت خداوند شامل حالم شد و مسیر زندگیام تغییر کرد. هرچه امروز دارم، به برکت وجود جناب مهندس و کنگره ۶۰ است.

سالهای پایانی اعتیادم را به یاد دارم که چگونه به خوزستان میآمدم؛ شبانه وارد میشدم و شبانه خارج، فقط برای اینکه کسی مرا نبیند. اما امروز با افتخار و سربلندی در هر نقطه از خوزستان قدم میگذارم و این تفاوت عظیم، تنها نتیجه کنگره و زحمات بزرگان آن است. روزهایی را فراموش نمیکنم که حتی جرات نگاه کردن به چهره خودم در آینه را نداشتم؛ تخریبها، شرمساری و فرار از خود. اما امروز اگر کسی ما را تحویل میگیرد، همه به برکت کنگره، جناب مهندس، دیدهبانها و خدمتگزارانی است که این مسیر را برای ما مهیا کردند. در جلسهای، خانم آنی بزرگوار نکتهای فرمودند که همیشه در ذهنم مانده است. ایشان گفتند: «اگر حضور من بتواند از فروپاشی حتی یک خانواده جلوگیری کند، بدون تردید میآیم.» این جمله برای من، درسی بزرگ درباره مسئولیتمان در قبال خانوادهها بود. بزرگترین وظیفه ما حفظ خانوادههاست؛ اینکه بتوانیم آرامش، محبت و پیوند خانوادهها را دوباره زنده کنیم.
خارج از کنگره، معمولاً به خانواده مصرفکننده توصیه میکنند که «جدا شو، وقتت را تلف نکن!» اما در کنگره، مسیر کاملاً متفاوت است. اینجا خانوادهها احیا میشوند، آرامش بازمیگردد و بسیاری از خانوادههایی که در آستانه فروپاشی بودند، امروز در کنار هم و در آرامش زندگی میکنند. برخی از آنها امروز جزو خدمتگزاران کنگرهاند و همین موضوع برای بسیاری در بیرون، جای تعجب و تحسین است.
ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که چه چیزهایی در اختیار ما قرار گرفته است؛ اینکه چگونه جهنم زندگیمان تبدیل به بهشت شد و این نعمت عظیم نتیجه زحمات جناب مهندس و خانواده بزرگ ایشان است. آنان تمام آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا ما امروز در صلح و آرامش زندگی کنیم.
آقای مهندس همیشه میفرمایند: «حداقل هفتهای یکبار با خانواده سر یک سفره بنشینید.» این آموزشها به ما یادآوری میکند که مهمترین بخش زندگی، حفظ بنیان خانواده است؛ چیزی که بیرون از کنگره غالباً فراموش شده است.
از خداوند سپاسگزارم که ما را در زمانی قرار داد که بتوانیم از محبت، نور و آموزشهای جناب مهندس بهره ببریم و امیدوارم همه ما قدردان این نعمت عظیم باشیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
71