شکرگزار این نعمت بزرگ هستم که در اختیار من و مسافرم قرار گرفت و هزاران بار شکرگزار خواهم ماند.از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر و قدردانی میکنم، و از راهنمای خوبم همسفر اعظم بسیار سپاسگزارم و همیشه برای خودشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و سربلندی دارم.
نمیدانم از کجا شروع کنم و چگونه بیان کنم؛ در حال نابودی بودم و امروز نگاه میکنم که کجا قرار گرفتهام. همیشه از خداوند گله و شکایت داشتم؛ اما به خودم میگویم: «دیدی صبرت بینتیجه نبود؟ دیدی شد؟»
خداوند راهی سرِ راه من قرارداد؛ در میان خواستههایم نوری روشن شد و آن نور، راه کنگره ۶۰ بود. الان بعد از یک سال که همراه با مسافرم وارد کنگره شدیم، امروز تولد اولین سال رهایی ماست.
به مسافرم افتخار میکنم که هیچوقت ناامید نشد و به من همسفر امید داد. تولدی که هیچوقت روز رهایی مسافرم را فراموش نخواهم کرد.قبل از کنگره ۶۰، تنها راه کمک به یک مصرفکننده را کمپ میدانستم؛ فکر میکردم فرد باید اراده، غیرت و کمی تحمل داشته باشد.
اما این متد به من آگاه ساخت که با مصرف مواد مخدر، جسم از حالت تعادل طبیعی خارج میشود و برای بازگشت به حالت اولیه نیاز به زمان دارد. یاد آن روز زیبا که میافتم، اشک در چشمانم جمع میشود؛ روزی بود که من متولد شدم.
فراموش نکنم که در کجا قرار گرفتم، هیچوقت امیدم را از دست ندهم، در کنگره ماندگار باشم، آموزش بگیرم و خدمت کنم.
نویسنده: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)
تایپ ویرایش:همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم نگهبان سایت (لژیون اول)
عکاس:همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفراعظم(لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر اعظم دبیر سایت ( لژیون اول)
- تعداد بازدید از این مطلب :
123