English Version
This Site Is Available In English

کنگره، سرشار از حال خوب است

کنگره، سرشار از حال خوب است

یکی برای همه و همه برای یکی، با عزم تمام بکوشیم در ایجاد مکان‌های متعدد و آرام که همه در دسترس آن از یاد رفتگان باشد. می‌دانیم توان خود را به کار می‌برید اما بدانیم که این راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست، بلکه در آتش و خار است را هموار نمودن چندان آسان نیست.

خدمت مرزبانی با وجود سختی‌های خود حس و حال بسیار عالی دارد، اما در مرزبانی این سخت است که چه تصمیمی بگیری و چه کاری انجام بدهی و همه چیز باید بر مبنای عدالت معرفت و عمل سالم باشد. مرزبانی شغلی است که در آن فقط حال خوب به انسان هدیه می‌دهند.

وقتی تازه واردینی را بغل می‌کنم یه حال خوب سراغم می‌آید و از ته دلم برای او ماندن در کنگره آرزو می‌کنم. من عاشق خدمت مرزبانی هستم چون بزرگترین چیزی که در آن به دست آوردم نقطه تحمل بالا بود. من می‌گویم هر خدمتی بسته به حال خود رهجو دارد و من نقطه تحملم صفر بود و خدا این خدمت را به من عطا کرد تا بدانم چه جایی خدمت می‌کنم و خدمتم برای چیست.

تنها چیزی که برای من مهم است حال خوش است، آنقدر خوشحالم که لبخند را به همه هدیه می‌دهم و کلی انرژی خوب از آنها می‌گیرم من در دوره مرزبانی با یک ایجنت بسیار عالی سر و کار دارم، ایجنتی که مثل یک بزرگتر، مثل مادر مهربان در کنارم است و مرا هدایت می‌کند و و در کارم نظارت می‌کند تا مبادا بی‌عدالتی پیش بیاید.

مرزبانی انسان را بزرگتر می‌کند، روحش را، روانش را. در مرزبانی با همه سر و کار داری و باید همه را با محبت راهنمایی کنی، در کنگره در کنار راهنمایم یاد گرفتم اگر جایگاه بالایی هم داشته باشم، باز چشم بگویم و این چشم گفتن نشانه ادب و احترام است.

من بهترین دوره را داشتم، در کنار مرزبان خبری ما دو نفر همدیگر را کامل کردیم من همیشه سعی می‌کنم مواظب باشم تا منیت نگیرم و هیچ وقت خودم را بالاتر از بقیه نبینم چون در این صورت فقط کافیست یه نیم نگاهی به گذشته داشته باشم، من تمام ساعاتی را که در مرزبانی می‌گذرانم بسیار زود می‌گذرد و این یعنی من عاشق خدمتم هستم و هیچگاه خسته نمی‌شوم.

می‌گویند مرزبانی راه رفتن با پای برهنه روی گداخته‌های آتش است به این یعنی سختی این ۱۴ ماه ولی من اصلاً سختی ندیدم چون تنها سختی من قبل از کنگره بود من می‌گویم مرزبانی یعنی راه رفتن در گلستان در   میان گل‌هایی که هر کدام بوی خاص خودشان را دارند.

لبخند رهجوها برای من اندازه دنیاها ارزش دارد. کنگره، سرشار از حال خوب است، در کنگره خدمت کردن لیاقت خاص می‌خواهد، باید قبلاً خدا اجازه آن را صادر کند. من بسیار خوشحالم که در این دوره همه چیز طبق عدالت، معرفت و عمل سالم انجام می‌گیرد و من شرمنده کسی نمی‌شوم. 

در ابتدا خیلی برایم سخت بود چون چیزی یا اطلاعاتی از مرزبانی نداشتم و خودم را در این راه ناتوان می‌دیدم ولی بعداً فهمیدم که این خدمت قبلاً برای من نوشته شده است چون به این خدمت نیاز داشتم در ضمن خدمت مرزبانی آنقدر  بار آموزشی بالایی دارد که یک رهجو را پخته و آماده خدمت‌های جدید می‌کند.

من در پایان از  راهنمای خوبم ایجنت محترم خانم مهین تشکر می‌کنم و از مرزبان محترم همسفر فاطمه تشکر می‌کنم و اما تشکر ویژه از آقای مهندس دارم که جایی را برای من فراهم کردند که به آرامش برسم و بتوانم به چیزی که می‌خواهم دست پیدا کنم، تنها چیزی که من می‌خواهم یک آرامش، یک حال خوب و تن سالم می‌باشد، اگر من این ستاره داشته باشم می‌توانم به مسیرم ادامه دهم و خدا را شکر که  یک زندگی آرام از آقای مهندس و کنگره هدیه گرفته‌ام.

نویسنده و تایپ: مرزبان همسفر لیلا
ویرایش: مرزبان همسفر فاطمه رابط خبری (لژیون مرزبانی)
ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .