یازدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، نمایندگی اسلامشهر، با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر فرهاد با دستورجلسه "وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است"و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر علی، شنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که امروز به بنده اجازه داد بتوانم برای آموزش و تجربهای دیگر در خدمت شما عزیزان باشم، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی برای این فرصت تشکر میکنم؛ دستور جلسه امروز وادی دهم میباشد، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است؛ انسان، موجودات و تمام هستی جاری است و تنها قوانین است که جاری نخواهد بود، در عین حال فرامین میتوانند جاری باشند، به طور مثال زمانی که چراغ راهنما به رنگ قرمز است، باید توقف نمود اما زمانی که برای سهولت عبور آمبولانس یا ماشین آتش نشانی، مامور راهنمایی و رانندگی فرمان عبور میدهد، فرمان بر قانون مقدم است و باید اجرا شود، اگر خداوند بخواهد قوانین را برای ما تغییر میدهد البته این امر بستگی به حرکت و شرایط خاص من دارد؛ این مسأله که صفات در کجای وجود من قرار میگیرد و چه چیزی موجب بد یا خوب بودن صفات من میشود مسئله قابل توجهی است، به اعتقاد بنده این صفات مربوط به نفس ما میشود و با امر نفس رفتار و صفات ما جهت مییابد.
اولین چیزی که نفس دارد، خواسته است و بعد از خواسته تصور آن به وجود میآید و این تصویرسازی به عهده ذهن میباشد، حس تصویر را به سوی عقل میبرد، اگر دانایی، تفکر، تجربه و آموزش کافی وجود داشته باشد عقل با اطمینان کامل رمان به اجرای خواسته میدهد، به عنوان مثال پوشش سفید برای جلسات نیازی به تفکر ندارد زیرا به طور یقین میدانیم که باید با لباس سفید در جلسات حاضر بشویم و یا صبح زود بیدار شدن و صرف صبحانه یک دانایی است و نیازی به تعقل نمیباشد؛ لازم به ذکر است که روح و جن در کنار عقل حضور دارند و القائات خود را انجام میدهند.

زمانی که من در تاریکی باشم ذهن تصوری منفی خواهد داشت و تمام نیروها در خدمت نفس خواهد بود و تصمیم نهایی را فس به تنهایی میگیرد، در این شرایط ذهن تصور منفی دارد، حس آلوده میباشد و دانایی وجود ندارد، در اینجا عقل تنها میماند و صدای روح نیز به او نمیرسد، در نتیجه باید صفت من تغییر یابد.
در کتاب آسمانی گفته میشود که کفار در آتش میسوزند، این تا زمانی مصداق دارد که صفت کفر در فرد وجود داشته باشد و زمانی که افکار و اندیشه تغییر یابد و از تاریکی به سوی روشنایی حرکت کند، صفت فرد تغییر کرده و از آتش کفر رها خواهد شد، مانند من که از اعتیاد و تاریکی در حال سفر به سوی روشنایی میباشم و از صفت معتاد به صفت مسافر تغییر صفت دادهام، البته بدون اذن خداوند هیچ فردی از بند تاریکی رهایی نخواهد یافت و اگر امروز همه ما در این جایگاه ارزشمند قرار داریم، قطعاً فرمان خداوند پشت آن بوده است و تفاوتی ندارد که مسافر یا همسفر باشم، تا زمانی که آموزشها را دریافت نکنیم دربند تاریکی خواهیم ماند، این نکته بیان میکند که تاریکی میتواند استراحتگاهی باشد برای دریافت نیروی مجدد در جهت شروع حرکتی دوباره به سوی روشنایی، گاهی مقدر شده است که فرد در تاریکی فرو برود تا برای ورود به روشنایی قوت بگیرد، بنابراین یک نیروی ناب الهی ما را در این سفر همراهی میکند؛ امیدوارم در این مسیر تغییر صفت سربلند باشیم.
در قسمت دوم جلسه و در رابطه با تولد اولین سال رهایی مسافر علی عزیز باید بگویم او در واحد ot خدمتگزاری منضبط و متعهد میباشد و بسیار تابع و فرمانبردار است به همین دلیل تا این لحظه هیچ شکایتی از هیچکس در روند خدمت خود نداشته است و همیشه در راستای خدمت سالم حر کت میکند، من برای علی عزیز تصویر خوبی از خدمت در ذهن دارم و همیشه به دور گردن او شال میبینم، این تولد ارزشمند را به خانواده او، اعضای کنگره۶۰ و همه شما عزیزان تبریک میگویم.

خواسته مسافر علی:
آرزو میکنم که تمام شعب کنگره۶۰ مالک ساختمان خود باشند.

خلاصه صحبتهای مسافر علی:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. خدای خود را شاکرم که این جایگاه را تجربه میکنم و از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار سپاسگزارم که چنین بستر ارزشمندی را فراهم نمودهاند تا افرادی مثل من بتوانیم در این بستر به حال خوش برسیم، از راهنمای عزیزم آقا مجتبی بسیار سپاسگزارم که همواره در این مسیر بنده را همراهی نموده و آموزش داده است.
همچنین از راهنمای درمان نیکوتین آقا محمد بسیار تشکر میکنم که درمان بنده را تکمیل نموده و امروز در سفر دوم افتخار حضور در کنار ایشان را دارم، در شعبه اسلامشهر و در کنار برادران لژیونی و همچنین راهنمایان محترم آموزشهای زیادی دریافت کردم و اصلیترین نکتهای که آموختم این بوده که باید برای خودم سفر کنم نه برای راضی نگه داشتن اطرافیانم رهجویی به رهایی میرسد که برای سلامتی و حال خوش سفر میکند و نباید مسافر به دنبال دریافت تایید خانواده و یا خریدن زمان برای مصرف باشد، باید صفت گذشته را در خود تغییر بدهیم و از مصرف کننده به مسافر تغییر یابیم، خداوند را شاکرم که از حال خوش و رهایی برخوردار شدم و از همه شما عزیزان سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.
متن و عکس: مسافر محسن
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
68