دلنوشته مسافر حمید از لژیون چهاردهم با موضوع رابطه یادگیری و معرکه‌گیری

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره خوراکی و کشیدنی، مدت سفر ۱۴۰ روز به روش DST، نام راهنما آقای هادی ثالثیان، از لژیون ۱۴ شعبه بنیان مشهد، مقدار داروی در حال مصرف ۳ سی‌سی در هر وعده، ورزش در کنگره شنا

در نگاه اول هر کدام از این واژگان، مفهوم و معنای جدا از هم دارد. ولی در آموزش‌های کنگره، این دو در کنار هم آمده است. راستی چرا؟ آیا این دو، توجه به یک مفهوم واحدی که می‌رسانند، مکمل همدیگر هستند؟ بزرگ‌ترهای ما، توجه به شناختی که از معرکه‌گیرها دارند، درک کردند، چگونه آنها برای به نمایش گذاشتن و واقعی جلوه‌دادن قدرتشان، با بازوانشان زنجیری را پاره و یا با بازی گرفتن آن مارهای سمی و کشنده، وارد معرکه می‌شدند که در حقیقت آن مارها زهر نداشتن و زنجیر هم قلابی بود. آنها با ترفندهای مختلف و معرکه‌گرفتن، حواس عموم را به بیراهه می‌بردند و قدرت کذب خود را واقعی جلوه می‌دادند تا از آن راه درآمدی حاصل کنند. معرکه‌گیرها، نوعی یاد گرفته‌اند، چطور ذهن مردم را از واقعیت دور کنند، تا افکار باطل خود را در جای حق بنشانند، تا دیگران را متقاعد کنند. توجه به اینکه این‌گونه یادگیری در کنار معرکه‌گیری، به مفهومی خاص و واحد، اشاره دارد. غلط بوده و این‌گونه افراد، تنها دیگران را متقاعد نمی‌کنند، بلکه جهالت و نادانی خود را آشکارتر می‌نمایند. صورتی که یادگیری؛ مفهومی کاملاً متفاوت دارد و هدف از یادگیری، آموزش‌های صحیح، با تعقل در رفتار مناسب انسان شکل می‌گیرد. هم اکنون با مثالی از زمان تاریک یک مصرف‌کننده مواد مخدر، به سخن خود پایان می‌دهم. اگر از یک مصرف‌کننده دلیل مصرف موادش را بپرسی؟ با توجیهاتی چون مشکلات خانوادگی، ژنتیکی، شرایط نامساعد زندگی و تعدد در توجیهات دیگر وارد معرکه‌گیری می‌شود. از اینکه مشارکت مکتوب من را خواندید متشکرم.

مرزبان خبری: مسافر وحید
ویرایش: مسافر مصطفی لژیون سوم
ارسال: مسافر نوید نگهبان سایت