English Version
This Site Is Available In English

تنها راه رهایی از این دام قرار گرفتن در مسیر آموزش است

تنها راه رهایی از این دام قرار گرفتن در مسیر آموزش است

سلام دوستان فاطمه(ج) هستم یک همسفر؛

دررابطه با معرکه‌گیری و یادگیری بایستی بگویم که ما یک مسئله یادگیری داریم که به صورت آموختن مطرح می‌شود. آموختن تنها مربوط به تکلیف، امتحان یا وادی‌ها نیست، زندگی کردن نیز یادگیری است. فریضه خلقت انسان و موجودات، همه بر پایه و اصول یادگیری شکل گرفته است و تنها درس خواندن نیست، بلکه در تمام سطوح زندگی جریان دارد؛ مانند یاد گرفتن موسیقی، هنرهای رزمی، انواع ورزش‌ها، زبان‌های خارجی، انواع برخوردها و ایجاد ارتباطات صمیمانه با هم‌نوع‌های خود و همچنین یادگیریِ آداب معاشرت در جامعه است.

اگر به همه این موارد توجه کنیم، درمی‌یابیم که فضا یادگیری بسیار وسیع است و همه ما هر روز در حال یادگیری هستیم و به اطلاعات ما افزوده می‌شود باتوجه به موارد ذکر شده کنگره۶۰ مکانی است که سراسر یادگیری و آموزش در آن جاری است. از مرزبان‌ها و راهنماها گرفته تا مسافران و تازه‌واردها، همه در حال یادگیری و مشغول سی‌دی نوشتن هستند؛ چراکه در کنگره آموختیم که جاری باشیم، هر روز بهتر از دیروز باشیم و اطلاعات به‌روز بیاموزیم، رو به جلو حرکت کرده تا پیشرفت کنیم و بتوانیم با مسائل و مشکلات زندگی بهترین برخورد را داشته‌باشیم. یکی از اضلاع مثلث دانایی، آموزش است که بسیار مهم بوده و از طریق سی‌دی نوشتن، شرکت در لژیون‌ها و مشارکت در جلسات، این آموزش و یادگیری محقق می‌شود.

گاهی اوقات زمان خود را به بطالت می‌گذرانیم؛ اما حتی یک ساعت برای سی‌دی نوشتن زمان نمی‌گذاریم. اگر سی‌دی ننویسیم از راه مستقیم خارج می‌شویم به بیرون از مسیر اصلی، پرتاب می‌شویم. کنگره مانند گردبادی است که هر چه به مرکز آن نزدیک‌تر شویم، رو به بالا حرکت می‌کنیم، یعنی با درست سفر کردن و خدمت کردن در کنگره، به حال خوب می‌رسیم؛ اما هرچه از مرکز دور شویم و به حاشیه برویم، فرد شروع به معرکه‌گیری می‌کند؛ چراکه شخصی که وارد معرکه‌گیری می‌شود از آموزش صحیح بازمی‌ماند و شروع به نقش‌بازی کردن می‌کند.

موضوعی که در معرکه‌گیری بسیار به چشم می‌آید، پنهان کردن اصل موضوع است ما نقش‌بازی می‌کنیم تا واقعیت را بپوشانیم. یک رهجو هرچه بیشتر در مسیر معرکه‌گیری باقی بماند، بیشتر به پنهان‌کاری روی می‌آورد، در اینجاست که نیرو منفی وارد عمل می‌شود و او را به سمت تاریکی‌ها می‌کشاند و خود را بیشتر به پرتگاه سقوط، نزدیک می‌کند. تنها راه رهایی از این دام، قرار گرفتن در مسیر آموزش، اجرا قوانین کنگره و فرمانبرداری از راهنما است.

سلام دوستان شهلا هستم یک همسفر؛
یادگیری در کنگره۶۰ یکی از اصول بنیادین در مسیر درمان اعتیاد و بازسازی شخصیت انسان است. انسان با ورود به کنگره از تاریکی‌ها به سمت روشنایی حرکت می‌کند و این حرکت جز با یادگیری صحیح، تفکر سالم و عمل به دانایی، امکان‌پذیر نیست؛ اما در مسیر یادگیری یک آفت بزرگ وجود دارد که می‌تواند مانع رشد انسان شود و آن معرکه‌گیری است. یادگیری در کنگره، تنها به‌معنا جمع‌آوری اطلاعات یا حفظ مطالب نیست؛ بلکه به‌معنا تغییر درونی در نگرش، گفتار و رفتار که نتیجه‌ درک و تجربه‌ واقعی است. انسان زمانی یاد می‌گیرد که بتواند آن‌چه را می‌داند در زندگی خود عملی و اجرا کند. دانایی یعنی دانستن، خواستن و توانستن است؛ اگر انسان تنها بداند؛ اما دانسته‌هایش را عملی نکند در حقیقت هنوز یاد نگرفته است.

یادگیری واقعی با تواضع، آرامش و گوش دادن فعال به راهنما و آموزش‌ همراه است. کسی که صددرصد می‌خواهد یاد بگیرد، ابتدا ظرف‌ وجودی‌ خود را خالی و آماده پذیرش آموزش می‌کند؛ اما کسی که دچار معرکه‌گیری است نه می‌خواهد بشنود و نه بپذیرد و تنها به دنبال اثبات خود است. معرکه‌گیری یعنی ایجاد هیاهو، پرحرفی، جدال بی‌ثمر و تلاش برای اثبات حقانیت خویش بدون عمل، بدون تفکر و بدون نیت اصلاح است.

افراد معرکه‌گیر اکثراوقات که وارد جمع می‌شوند، به‌جای اینکه با سکوت و دقت به آموزش‌ها گوش دهند، با کلام و رفتار خود فضا را به هم می‌ریزند، مسائل را به سمت حاشیه می‌برند و از یادگیری خود و دیگران جلوگیری می‌کنند.

یادگیری و معرکه‌گیری دو مسیر صددرصد متضاد هستند و نمی‌توانند هم‌زمان در انسان وجود داشته باشند. جایی‌که معرکه برپاست، یادگیری تعطیل می‌شود و هر جا یادگیری جاری است معرکه‌گیری از بین می‌رود؛ در‌واقع معرکه‌گیری نشانه‌ ناآرامی درون و ضعف یادگیری است. انسانِ دانا نیازی به جدال و اثبات ندارد؛ زیرا آموخته است که حقیقت با عمل آشکار می‌شود.

یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که فرد در جایگاه شاگرد قرار گیرد، به خود اجازه اشتباه بدهد، از نقد نهراسد و برای اصلاح خود تلاش کند؛ اما معرکه‌گیری از غرور، جهل و ترس ناشی می‌شود؛ ترس از پذیرش نادانی و تغییر خویش. کنگره جایی است که انسان‌ها یاد می‌گیرند گوش شنوا داشته باشند. در جلسات، زمان مشخصی برای مشارکت وجود دارد تا نظم و احترام حفظ شود و این نظم مقدمه یادگیری است. کسی‌که نظم را رعایت نمی‌کند یا گفتار خود را بر جمع تحمیل می‌کند، در حقیقت فرصت یادگیری را از خود می‌گیرد. همچنین انسان زمانی در لژیون پیشرفت می‌کند که روی خودش کار کند.

شخص معرکه‌گیر معمولاً با تمرکز بر رفتار دیگران از مسئولیت خود فرار می‌کند؛ اما یادگیرنده مسئول خویشتن است. در مسیر درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل، انسان باید هر روز بیاموزد و هر روز بخشی از تاریکی‌های درون خود را بشناسد، برای این کار لازم است آینه‌ ذهن و قلب خود را از گرد معرکه و جدال پاک کند تا نور معرفت در آن بتابد. کسی‌که در مسیر یادگیری گام برمی‌دارد، به‌تدریج می‌فهمد که آرامش نه در گفتار زیاد، بلکه در دانستن و عمل کردن به دانسته‌هاست؛ بنابراین یاد بگیریم به‌جای معرکه گرفتن، آموزش بگیریم، تمرین کنیم و خود را تغییر دهیم؛ چرا‌که در کنگره۶۰ تنها کسانی به رهایی و تعادل می‌رسند که یاد گرفته‌اند که با عشق، فروتنی و نظم در مسیر دانایی حرکت کنند.

سلام دوستان فاطمه(ب) هستم همسفر؛

یادگیری و معرکه‌گیری، دو نیرو متضاد در درون و زندگی ما هستند. در کنگره۶۰، مسیر صحیح از طریق یادگیری و مسیر سقوط از طریق معرکه‌گیری مشخص می‌شود؛ چراکه این دو، میزان پیشرفت ما را تعیین می‌کنند.

یادگیری در کنگره۶۰ فراتر از خواندن و نوشتن است و مستقیم به آموزش و در نهایت، به دانایی منجر می‌شود. هرکس آموزش‌پذیر باشد، در‌واقع سطح آگاهی خود را بالا می‌برد. منِ فاطمه که در مسیر یادگیری گام برداشته، می‌دانم که باید جایگاه خود را با آموزش صحیح ارتقا دهم. در کنگره آموختم که یادگیری واقعی، تنها به معنا دانستن نیست؛ بلکه توانایی به کار بستن آموزش‌ها در زندگی روزمره است.

در نقطه مقابل، معرکه‌گیری ریشه در جهل، ناآگاهی و عدم پذیرش حقیقت دارد. این رفتار زمانی پدید می‌آید که منِ همسفر، به جا پذیرش اشتباهاتم، دیگران را مقصر بدانم و با تغییر دادن موضوع اصلی و تبدیل آن به یک مسئله فرعی، حقیقت را پنهان کنم. معرکه‌گیری مانع رشد است و تمرکز و انرژی ما را از آموزش منحرف می‌سازد. در این حالت، انرژی‌ای که باید صرف تفکر و تجربه‌های مفید شود، صرف دفاع از نفس و حاشیه‌سازی خواهد شد.

کسی که حسش آلوده باشد، تنها بدی‌ها را می‌بیند و به دنبال بهانه برای معرکه‌گیری می‌گردد. اگر پیش از این در خانه یا کنگره اهل معرکه‌گیری بودیم، نمی‌توانیم این خصلت را تغییر دهیم، مگر این‌که حس خود را دگرگون کنیم و با تزکیه و پالایش درون، نگرشمان را نسبت به سیستم کنگره، راهنما و مرزبان بهبود بخشیم تا در دام معرکه‌گیری نیفتیم.
رابطه یادگیری و معرکه‌گیری دقیقاً، مانند رابطه نور و تاریکی است. هر کجا نور یادگیری بتابد، تاریکی معرکه‌گیری از میان می‌رود و هرگاه درگیر معرکه شویم، نور یادگیری در وجودمان خاموش می‌شود. یک همسفر بایستی همواره آگاه باشد که اگر از آموزش و خدمت فاصله بگیرد، ناخواسته به سمت معرکه‌گیری، نق زدن و حاشیه‌سازی کشیده خواهد شد.

نويسندگان: همسفران لژیون هشتم
ویرایش و رابط خبری: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر زکیه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: مرزبان خبری، همسفر میترا
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .