English Version
This Site Is Available In English

نیروهای منفی به نرمی و آرامی وارد می‌شوند.

نیروهای منفی به نرمی و آرامی وارد می‌شوند.

سلام دوستان، محمدرضا هستم؛ یک مسافر. در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۴ با بیست‌و‌پنج سال تخریب وارد کنگره شدم.مصرف من تریاک کشیدنی بود. در کنگره 10 ماه و 6 روز سفر کردم. سفرم منظم و بسیار خوب پیش رفت؛ تمام نکاتی را که راهنمایم به من می‌گفت مو‌به‌مو اجرا می‌کردم. در نهایت پس از 10 ماه و 6 روز، لحظه موعود فرا رسید ،به همراه راهنمایم و دو نفر از هم‌ لژیونی هایم، برای رهایی به خدمت جناب مهندس رفتیم؛ و آن روز بهترین روز زندگی‌ام بود. در مراسم رهایی، گل رهایی را از دستان سخاوتمند آقای مهندس دریافت کردم. حال بسیار خوبی داشتم، و این حال روز به روز بهتر می‌شد؛ تا جایی که احساس می‌کردم بیست سال جوان‌تر شده‌ام.

هفت سال از رهایی من گذشت و من همچنان بدون هیچ کمبودی، در آرامش و حال خوش زندگی می‌کردم ، تا این‌که یک شب یکی از فرزندانم از سر کار برگشت و بسته‌ای را برایم آورد که محتوای بسته قهوه گانودرما بود ، به من گفت: این قهوه فوق‌العاده است، برای رفع خستگی معجزه می‌کند ،من که در تمام عمرم قهوه نخورده بودم، صبح روز بعد یکی از بسته‌ها را دم کردم و خوردم، حس خیلی خوبی داشتم؛ انرژی زیادی گرفتم، تا حدی که شک کردم شاید این قهوه چیزی در خود داشته باشد.

خلاصه، از آن قهوه بسته‌هایی خریدم و مصرف کردم،اما بعد از حدود یک سال، دیگر آن قهوه تأثیر سابق را نداشت و من را مانند قبل سرحال نمی‌کرد تا این‌که یک روز، در یک مجلس عروسی، تکه‌ای تریاک طبق عادت قدیم به من تعارف شد،من آن تکه تریاک را داخل قهوه انداختم، دم کردم و خوردم و این‌گونه بود که سقوط و بازگشت من به تاریکی‌ها آغاز شد، بله، نیروهای منفی به همین نرمی و آرامی وارد می‌شوند.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .