جلسه چهاردهم از دوره پنجاه و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی البرز (کرج)؛ با استادی مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافر ابوالفضل و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه "نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش" در روز یکشنبه بیست و پنجم آبانماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، امیرحسین هستم، یک مسافر.پیش از هر چیز خداوند را شکر میکنم که همیشه محبتاش شامل حال من بوده و امروز نیز این توفیق را داد تا در این جایگاه خدمت کنم.
اما درباره دستور جلسه سیدی، نوشتن آن و نقش آن در درمان، لازم میدانم ابتدا اشارهای داشته باشم به لژیون تازهواردین. چرا که بهنظر من بهترین زمان برای روشنسازی این موضوع است.
زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم، هیچکس در همان ابتدا درباره نوشتن سیدی با من صحبت نکرد و اگر صحبت میکردند، احتمالاً همان روز اول برمیگشتم و سفرم را شروع نمیکردم. من بیش از پانزده سال خودکار دست نگرفته بودم جز برای پر کردن فرمها. بنابراین نمیشود از یک تازهوارد توقع داشت که در قدم اول بنشیند و سیدی بنویسد. ما در کنگره یاد گرفتهایم که درمان امری پلکانی و تدریجی است و این موضوع نتیجه تجربه و دانشی است که در کنگره شکل گرفته است.
در یکی از جلسات راهنمایان تازهواردین در شعبه زنجان، یکی از عزیزان شعبه ارومیه میگفت تازهواردی به جلسه آمده بود که از قبل سیدی هم نوشته بود. وقتی از او پرسیده بودند چرا نوشتی گفته بود: گفته بودند کنگره سیدی مینویسند. این یک ضعف در مسیر معرفی بود. شاید آن فرد خواسته قوی داشت و درمان هم شد اما این روش برای همه جواب نمیدهد.
راهنمای تازهواردین هیچگاه بیرون از کنگره به کسی مشاوره نمیدهد. اگر آشنایی نیازمند کمک باشد فقط مسیر شعبه را نشان میدهد. زیرا تازهوارد باید به کنگره بیاید، محبت اعضا را لمس کند، انرژی بگیرد، فضا را تجربه کند و بعد بر اساس همین حال خوش، راهنمایش را انتخاب کند. این حس بیرون از کنگره ایجاد نمیشود.
اما برویم سر اصل دستور جلسه.
تازهوارد ابتدا نشانه پذیرش را پیدا میکند یعنی میپذیرد وارد درمان شود، راهنما انتخاب کند و سفرش را آغاز کند. راهنمای تازهواردین معجزه نمیکند فقط همان دانشی را منتقل میکند که از سیدیها فراگرفته است. او خارج از چهارچوب آموزشهای مهندس صحبت نمیکند. تازهوارد ذهنی آشفته دارد و بهدنبال پیدا کردن کوچکترین روزنهای است تا بگوید: این حرف سندیت ندارد. اما چون صحبتهای مهندس بسیار دقیق است راهنمای آموزشدیده اجازه نمیدهد این روزنه برای تازهوارد ایجاد شود.
وقتی تازهوارد وارد لژیون میشود هزار مشکل در زندگیاش دارد و با ذهنی خراب و افکاری آشفته نزد راهنما میآید. راهنما به او آرامش میدهد و درمان آغاز میشود. چرا؟ چون راهنما ابزار دارد. جهانبینیاش بالا رفته و میداند چگونه با او صحبت کند تا باور تازهوارد شکل بگیرد و حرکت ادامه پیدا کند.
در کنگره در همه بخشها خدمتگزاران عاشقانه فعالیت میکنند. این عشق از کجا میآید؟ از همان آموزشهایی که از سیدیها دریافت کردهاند. همان جهانبینی بالا. مهندس همیشه میفرمایند: برای روان آرام، جهانبینی بالا و جسم سالم لازم است.
کتابهای کنگره، ۶۰ درجه زیر صفر، عشق، جهابینی 1و2، همه ارزشمندند اما محدود. اما سیدیها تنها منبع نامحدود آموزش هستند. هر هفته یک سیدی از مهندس منتشر میشود و این یعنی جریان دائمی علم و آگاهی.
بعضی دوستان میگویند: نمیتوانم بنویسم. اما واقعیت این است که نمیخواهم است، نه نمیتوانم. ما زمانی مصرفکننده بودیم و ساعتها وقت و انرژی صرف تهیه مواد میکردیم. حالا برای نوشتن یک سیدی بیست دقیقه وقت نداریم؟
وقتی فقط گوش میدهیم، ذهنمان ممکن است ده دقیقه به جای دیگری برود؛ تلفن، صدا، رفتوآمد. اما وقتی مینویسیم، همزمان شنوایی، بینایی، لامسه و تمرکز درگیر میشود. گفتار مهندس تبدیل به نوشتار میشود و چون باید دقیق بنویسیم، ناچاریم عمیقاً وارد مفهوم شویم.
این تمرکز باعث افزایش نقطهتحمل میشود و وقتی نقطهتحمل بالا برود، ظرفیت بالا میرود و پذیرش ایجاد میشود. این همان پلهپله رشد کردن است.
موقع نوشتن، از جایی به بعد دستخط سنگین میشود و ذهن خسته؛ همین جاست که نقطهتحمل مشخص میشود. وقتی این تمرین ادامه پیدا کند، آرامش میآید؛ و وقتی آرامش باشد، تفکر شکل میگیرد. همان وادی اول: با تفکر، ساختارها آغاز میشود.تفکر درست که باشد، حرکت هم درست میشود؛ «با حرکت، راه نمایان میشود.
و در نهایت، به قول مهندس نوشتن خودِ مدیتیشن است. چون آرامش میآورد و با آرامش، الهامات و القائات بهتر جاری میشود.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ متن: مسافر محمد
عکاس: مسافر محمد
ویرایشمتنوبارگزاری: مسافروحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
126