جلسه یازدهم از دوره هفدهم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران کنگره60 نمایندگی زاگرس به استادی ایجنت همسفر نرگس، نگهبانی همسفر نرگس و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن در آموزش» روز دوشنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ١۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر این فرصت و اجازه به من داده شد که در کنگره و در این جایگاه قرار بگیرم. در مورد دستور جلسه امروز «نقش سیدی نوشتن در آموزش» مشارکت کنم. همه ما وقتی وارد کنگره۶۰ میشویم به هر هدفی که وارد میشویم، دنبال تغییر هستیم و قرار است یک تغییر اتفاق بیفتد. ما به دنبال این هستیم که مسافرمان درمان شود و دیگر نیاز به مواد مخدر نداشته باشد این یک تغییر میشود، این تغییر بیرون از کنگره۶۰ امکانپذیر نیست، این تغییر که شاید کوچکترین هدفی است که ما به خاطر آن به کنگره میآیم. چهطور در کنگره۶۰ اتفاق میافتد؟ در ادامه چرا ما یک سری تغییرات را در خودمان احساس میکنیم؟ چرا حسهای درونیمان تغییر میکند؟ چرا فکر میکنیم در رفتارمان تغییراتی به وجود آمده است؟ همه اینها به خاطر یک سری مسیرها و ابزارها است که در کنگره۶۰ وجود دارد.
ما بیرون از کنگره هم خیلی تلاش کردیم که تغییر کنیم و دیدگاه و افکار منفیمان را کنار بگذاریم، شاید با خیلی از مسائل هم دست و پنجه نرم کردیم؛ ولی چرا بیرون از کنگره۶۰ نشد و اینجا به راحتی داریم این کار را انجام میدهیم؟ چون اینجا بهترین ابزار را در اختیار ما قرار داده است. از همان اول که وارد جلسه میشویم، شروع به حرکت میکنیم. وقتی در مسیر درست قرار بگیریم کمکم همه اینها کنار تو میآیند و با تو هم مسیر میشوند و در این مسیر تو را همراهی میکنند تا بتوانی آن تغییرات را به وجود بیاورید. خدمت کردن، مشارکت کردن، حضور در لژیون و جلسات و در راس همه اینها میتوانم بگویم سیدی نوشتن.
در اکثر سیدیها آقای مهندس اشاره میکنند که پایه و ریشه آموزشهای کنگره۶۰ سیدی نوشتن بود، یعنی آنقدر که آقای مهندس روی سیدی نوشتن تاکید میکنند شاید روی مشارکت کردن چنین تاکیدی نمیکنند. چرا؟ مگر آقای مهندس نمیداند که سیدی نوشتن برای ما چهقدر زمان میبرد. شاید اوایل همه ما این تصویر را داشتیم، برای چه سیدی بنویسم و شاید خیلیها هم به خاطر همین به کنگره نیامدند و گفتند من فقط سیدیها را گوش دهم. اگر صحبتهای خانم آنی را گوش کرده باشید یک مثلثی را برای ما مطرح میکنند که یک ضلع آن نوشتن، ضلع دیگرش گوش کردن و ضلع بعدی عمل کردن است. مگر ما نمیگوییم که جسم، روان و جهانبینی ما باید به تعادل برسد، پس چگونه با حذف کردن مهمترین قسمت آموزش که همان سیدی نوشتن، گوش کردن و عمل کردن به آن است را تغییر دهیم و بخواهیم به تعادل هم برسیم.
همه ما باور داریم که وقتی آقای مهندس از ما کاری خواستند فقط به صلاح خود ما بوده است و برای نیاز ما بوده است، پس اگر قرار است به آن آگاهی دست پیدا کنیم به این راحتی به دست نمیآید و حتی اگر بخواهیم در کنگره۶۰ دانایی، جهانبینی و جسم ما تغییر کند باید سیدی بنویسیم.
همه ما کمکم تغییراتی که در اثر سیدی نوشتن بوده را در خود دیدیم، پس وقتی خانم شانی مطرح میکنند که سه ضلع سیدی نوشتن برای ما اهمیت دارد، باید به آن عمل کنیم. گاهی بعضی افراد یکی از سه ضلع را حذف میکنند مثلاً فقط میگویند ما سیدی را گوش میدهیم یا خلاصه برداری میکنیم؛ ولی در صحبتهای خانم شانی اشاره شده است که برای تغییر باید واو به واو کلمات سی دی نوشته شود چرا؟ چون یکی از موضوعات که در سیدی نوشتن مطرح میشود همین بالا رفتن تمرکز است.
برای خود من چند بار اتفاق افتاده است که هنگام سیدی نوشتن از مسائل روزمره دور میشوم و یک لحظه به خودم میآیم انگار در آن مکان نبودم، چون آنقدر در سیدی نوشتن تمرکز کرده بودم که فقط متوجه حرفهای آقای مهندس شده بودم. مهمترین بخش آموزش ما سیدی نوشتن است. هر سیدی برای ما یک کتاب است؛ یعنی ما در طول هفته یک کتاب را نه تنها گوش میدهیم، بلکه واو به واو آن سیدی را مینویسیم و هم زندگی میکنیم. هرجا آقای مهندس در سیدیها به مشکلی اشاره میکنند انگار این مشکل خود ما هم بوده است. بارها در لژیون به بچهها گفتهام هرگاه احساس ناامیدی میکنید تنها چیزی که میتواند به شما کمک کند همین سیدیها هستند حالا چه نوشتن و چه گوش کردن.
زمانی که کنگره نمیآمدم وقتی ناراحتی یا مشکلی داشتم سیدی را اتفاقی گوش میکردم و دقیقاً همان مشکلم را آقای مهندس در آن سیدی بیان میکردند و این برای ما جای تفکر دارد که تمام موضوعات سیدیها به روز هستند درست است. آقای مهندس 40 سیدی را برای سفر اولی و 30 سیدی را برای سفر دومی مشخص کرده است؛ ولی نباید سفر اولی و سفر دومی از سیدیهای هفته غافل شوند، چون مطالب روز را مطرح میکنند، شاید خیلی از مطالب سیدیها تکراری باشد و ۱۰ سال پیش آقای مهندس به آنها اشاره کرده است؛ ولی من ۱۰ سال قبل آن آگاهی را نداشتم؛ ولی الان به آن آگاهی و دانایی رسیدهام و برداشتی را که از آن سیدی دارم میتوانم عملی کنم.
هدف از آموزش جهانبینی چیست؟ اینکه زندگی خوبی داشته باشم این موضوع در تکتک سیدیها وجود دارد و هر سیدی یک مسیری را برای ما مشخص کرده است و گرهای از گرههای زندگیمان را باز میکند. در هر سیدی که ما نگاه میکنیم یک مسیری برای ما مشخص میشود، یک گرهای از گره ما باز میشود برای کسی که این اتفاق میافتد که واقعاً جوینده باشد. من بارها شده ذهنم درگیر یک مسئلهای بوده است یا در طول هفته درگیر یک موضوعی بودم. وقتی اپلیکیشن آقای مهندس را میگذارم، دقیقاٌ همان مشکل من را آقای مهندس میگوید، برای خودم مثل یک معجزه است، اصلاً مسیر برایم مشخص میشود، قشنگ میدانم که چه کاری باید انجام دهم، پس اینکه برای من مفید است چرا نباید بنویسم؟ میگویم چه نیازی است که بنویسم یا کامل بنویسم اگر به کنگره۶۰ باور داری و دنبال یک تغییر هستید، پشت تمام آن نوشتن واو به واو که امیدی است.
صحبتهای خانم شانی را گوش کنید ببینید در مورد امواج سیستمهای عصبی کاملاً توضیح میدهند، در مورد سیدی نوشتن میگوید که چرا باید سیدی را واو به واو نوشت. شاید برای خود من سوال باشد؛ اما وقتی گوش کردم دیدم بیتأثیر نیست، پس کسی که به کنگره میآید مهمترین وظیفه آن سیدی نوشتن است، آنقدر مهم که برای آن قانون گذاشتهاند. کسی که سیدی ننویسد انضباطی میشود، مسافران وقتی یک دورهای سفرشان را گریز بزنند و خراب کنند انضباطی میشوند؛ باید یک مبلغی را پرداخت کنند، در قسمت همسفران این قانون جدید گذاشته شده است حق آمدن به لژیون را ندارند؛ باید به مرزبانی بروند و جلسه میگیرند.
پس ببینید چهقدر اهمیت دارد که آقای مهندس نه تنها برای مسافران بلکه برای همسفران هم انضباطی شده است. اگر دنبال آن تغییر و جهانبینی هستید. در سیدی «مثال» آقای مهندس صحبت کردند چیزی که برای ما مهم است روان، خلق و خوی ما است. چه چیز روی روان تاثیر میگذارد روان که جهانبینی را میسازد و چه چیز جسم را میسازد، همین سیدیها، خدمت کردن در کنگره۶۰، مشارکت کردن، آموزش گرفتن همه اینها جهانبینی میشود.
درست شدن سیستم ایکس مهم روی روان تاثیر میگذارد اگر روان تعادل داشته باشد میشود همان بهشت؛ پس از این ابزاری که در اختیار ما گذاشته شده است و با کمترین هزینه در اختیار ما است نهایت استفاده را کنیم تا در کنگره بهترین عملکرد را داشته باشیم، بلکه در بیرون هم بتوانیم عملکرد خوبی داشته باشیم.
دیدهبان مسافر احمد فرمودند: این نیست که ما فقط در کنگره الگو باشیم. من اگر این شال را گردنم گذاشتهام؛ ولی بیرون هیچ مسئولیتی ندارم اینطور نیست من بیرون هم باید همان عملکرد را داشته باشم. من یک الگو هستم نه تنها در کنگره بلکه بیرون هم یک الگو باید باشم، شاید بیرون ندانند که من کجا میآیم؛ ولی من که خودم میدانم که دارم کجا میآیم و چه آموزشهایی میگیرم. سیدی نوشتن، گوش کردن، عمل کردن این تغییرات را میتواند در ما به وجود بیاورد. در این فرصت ابزاری که در اختیار ما گذاشته شده است، مسیر زندگی به واسطه گرههای درونی خودمان را باز کنیم نه تنها خودمان، بلکه انسانهای دیگر هم بیاند و به این آرامش برسند.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر جواد
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) و همسفر زهرا رهجوی راهنما سمیه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
180