ششمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارگ کرمان به استادی راهنما همسفر سمیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر حمیده با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز دوشنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز هم میتوانم در کنار شما آموزش و حس خوب را دریافت کنم. از آقای مهندس و راهنمای خوبم تشکر میکنم و خدمت اسیستانت همسفر سحر خیر مقدم عرض میکنم. در مورد دستور جلسه «نوشتن سیدی و نقش آن در آموزش»؛ یکی از پایههای مهم آموزشی در کنگره۶۰ نوشتن سیدی است. آقای مهندس سیدیهایی که در اختیار منِ همسفر قرار دادند از طریق آنها من میتوانم چگونه رفتار کردن، چگونه حرف زدن، چگونه عمل کردن و راه و رسم درست زندگی کردن را یاد بگیرم.
یک سفر اولی برای اینکه بتواند به حال خوش و به درمان برسد؛ باید ذرهذره از اوایلی که وارد کنگره میشود شروع به نوشتن سیدیها کند و لیست ۴۰ سیدی را تکمیل کند. وقتی که شروع به نوشتن سیدی میکند شاید اوایل سفر یک خورده جبهه میگیرد؛ ولی وقتی کمکم مینویسد متوجه تغییرات درون خودش میشود و بعد به حال خوش و به آرامش نزدیک میشود. برای همین است که آقای مهندس در سفر اول لیست ۴۰ سیدی و در سفر دوم لیست ۳۰ سیدی را برای منِ همسفر گذاشتهاند که من بتوانم آموزش بگیرم و به آرامش برسم. در سیدی «زنجیره ارتباط» آقای مهندس مطرح میکنند که همینطور که یک میخ را باید دائماٌ با چکش بزنید تا این میخ به دیوار فرو برود در کنگره هم دقیقاً سیدیها حکم همین مطلب را برای من دارند.
من وقتی سیدی مینویسم ذرهذره آگاهیام بالا میرود و وقتی که ذرهذره علم و آگاهی با سیدیها بالا میرود مطالب در ذهنم بهتر حک میشوند. در سیدی «مثال» که سیدی هفته قبل بود آقای مهندس مطرح میکنند که پایه آموزش تکرار است و در مورد سیدی نوشتن صحبت میکنند و میگویند که من اگر بخواهم به حال خوش و آرامش برسم باید سیدیها را مرتب بنویسم؛ حتی آقای مهندس میگویند رهجویی که سیدی نمینویسد بزرگترین اشتباه را مرتکب میشود؛ اینکه حتی آقای مهندس در صحبتهای چهارشنبه هم مطرح کردند و گفتند در این دوره و زمانه که دیگر کسی کتاب نمیخرد یا حتی هزینهای بابت کتاب نمیدهد؛ منِ همسفر با استفاده از این سیدیها میتوانم راحت در کنگره۶۰ آموزش بگیرم و با هزینهای که شاید خیلی ناچیز و اندک است هر هفته یک کتاب مینویسم؛ حالا شاید اوایل که منِ همسفر به کنگره میآیم به خودم بگویم چرا نوشتن سیی؟
شاید بگویم من میتوانم گوش کنم و این خیلی زمان کمتری از من میگیرد و دیگر نیازی هم نیست سیدی را بنویسم و در کنار کارهای دیگر میتوانم راحت سیدی را گوش کنم؛ ولی وقتی که سیدی را مینویسم همزمان با گوش کردن به سیدی نوشتن را هم انجام میدهم؛ یعنی چند حس من با هم درگیر میشوند و این باعث میشود که قدرت تمرکز من بالا برود. از فواید سیدی نوشتن که آقای مهندس هم خیلی زیاد در صحبتهایشان مطرح میکنند؛ حتی در سیدیهای هفته و صحبتهای چهارشنبه مطرح کردند قدرت تمرکز را بالا میبرد، از آلزایمر جلوگیری میکند، ذرهذره باعث تقویت سیستم ایمنی میشود؛ حالا شاید برایم سؤال باشد که چگونه سیدیها باعث میشوند که سیستم ایمنی من تقویت شود و بیماریها از من دور شوند؟
شاید من زمانی که وارد کنگره شدم سرشار از ضد ارزشها و صفات ناپسندی بودم که در وادی دهم هم میگوید باید این صفات را تغییر بدهم؛ صفاتی مثل ترس، ناامیدی، منیت و بیخوابی، حالا ضد ارزشیهایی مثل غیبت کردن، تجسس کردن، دروغ گفتن و تکتک این صفات را اگر بخواهم از خودم دور کنم آقای مهندس عنوان میکنند که فقط یک راه وجود دارد و آن راه تزکیه و پالایش است؛ یعنی باید از ضد ارزشها فاصله بگیرم و به ارزشها نزدیک شوم. هر کدام از این صفات را هم داشته باشند باز مجدد آقای مهندس در سیدی «مثال» بیان میکنند که هر کدام برای خودش یک بیماری بهوجود میآورد؛ یعنی اینکه من هم نخواهم به دنبال منشأ بیماری در بیرون بگردم، منشاء هر بیماری که من دچارش میشوم درون خودم هست. شاید از همین ضد ارزشهایی است که انجام میدهم؛ ولی سیدیهای کنگره۶۰ به من کمک میکنند که تزکیه و پالایش شوم، سطح جهانبینیام بالا برود و هر چقدر که سطح جهانبینی من بالا میرود باعث میشود که به قدرت تشخیص نزدیک بشوم؛ یعنی اینکه تشخیص بدهم چه راهی درست است و چه راهی اشتباه یا اینکه بتوانم خوب را از بد تشخیص بدهم.
خیلی قشنگ است که آقای مهندس در کنگره۶۰ دارند برای تکتک ما برنامهریزی میکنند و به من یاد میدهد که راه خروج از تاریکیها فقط و فقط یک راه است و آن هم سیدی نوشتن است و هیچ راه دیگری نداریم که من بخواهم راه دیگری پیدا کنم. امروزه هم طوری شده است که من وقتی خودم به شخصه نگاه میکنم این تجربه خودم است، میتوانم بگویم تمام سؤالات را از دل سیدیهای آقای مهندس دریافت میکنم؛ هر سؤالی که شاید سالها ذهن من را درگیر کرده است. وقتی که در لژیون راهنما همسفر مهری بودم سیدی که به من معرفی میکردند من میتوانستم جواب سؤالم را از دل آن سیدی دریافت کنم و به آرامش نزدیک شوم.
سیدیهایی که در کنگره۶۰ هستند به من آداب معاشرت را یاد میدهند. آموزش آقای مهندس به من یاد میدهد که سطح دانایی و جهانبینی خودم را بالا ببرم. از طریق اپلیکیشن دژاکام که در دسترس است؛ چون هر جایی که هستم، گوشی همراه من است و خیلی راحت میتوانم از طریق برنامه سیدیها را دریافت کنم، سیدی را خریداری و گوش کنم و آموزشها را دریافت کنم. سیدیها یک انسان بیتعادل را به یک انسان متعادل تبدیل میکنند، به یک انسان پالایش یافته، یک انسانی که حالش خوب است و آرام است تبدیل میکنند.
من اگر بخواهم در این مورد صحبت کنم که فواید سیدی نوشتن برای خودم به شخصه چه بوده است؟ سیدیهای کنگره۶۰، سیدیهای آقای مهندس به من یاد دادهاند که باید دیدم نسبت به دنیا عوض شود، باید دیدم نسبت به اعتیاد عوض شود. آنها دید من نسبت به مسافرم و حتی نسبت به مصرفکننده را عوض کردند. آقای مهندس در سیدیها به من همسفر یاد دادند که دیدت باید نسبت به هستی مثبت باشد؛ یعنی باید همیشه بخش روشن و بخش زیبای هستی را ببینی، نه بخش منفی و تاریک را. همان صفحه سفیدی که آقای مهندس همیشه از آن صحبت میکنند و میگویند در صفحه سفید یک نقطه سیاه است. قبل از کنگره اصولاً همه ما فقط همان نقطه سیاه را میدیدیم و صفحه سفید را نمیدیدیم.
آقای مهندس برای من مطرح میکند که مشکلات و مسائل همیشه هستند؛ ولی تو یاد بگیر که مسئولیت زندگی را بپذیری، یاد بگیر که شاید مقصر مشکلات و مسائلی که در زندگیات داری خودت هستی و مشکلات رحمت خداوند هستند، لعنت خداوند نیستند؛ در کل در تمام سیدیهایی که در کنگره۶۰ هستند آقای مهندس روش حل مشکلات را به من آموزش دادهاند. آقای مهندس میگویند عادتهای خوب را زیاد کنید، چهقدر خوب است که من هر هفته سیدی نوشتن را تبدیل به یک عادت خوب، به یک عادت مثبت و یک سرگرمی مفید کنم. خودم به شخصه یادم نمیآید از زمانی که وارد کنگره شدهام یک هفته سیدی نداشته باشم؛ یعنی یادم هست هر هفته تمام تلاشم برای این بود که سیدی بنویسم و اگر چیزی نوشتم نه برای شخص راهنما بوده، نه برای شخص ایجنت بوده و نه شخص خاصی و فقط و فقط برای خودم بوده است؛ برای اینکه حالم خوب شود، آموزش بگیرم و بتوانم آن آرامش نسبی را در زندگیام داشته باشم.
امروز مراسم تجلیل است؛ میخواهم بگویم که شاکر خداوند هستم که ۴ سال به من توفیق خدمت به بندگانش و توفیق ارزشگذاری در کنگره۶۰ داده شد. شاکر آقای مهندس هستم زمانی که شاید خودم را قبول و باور نداشتم کنگره۶۰ به من باور و ارزش داد و واقعاً خوشحالم و خدا را شکر میکنم. امروز با خودم میگویم انشاءالله توانسته باشم و تمام تلاشم را در این ۴ سال انجام داده باشم و بر مبنای معرفت، عدالت و عمل سالم عمل کرده باشم و آنطوری که شایسته آقای مهندس و کنگره است توانسته باشم آموزشها را بهدرستی منتقل کرده باشم؛ یعنی به قول آقای مهندس انتقالدهنده خوبی بوده باشم. انشاءالله خداوند آقای مهندس، راهنمایان و راهنمای خودم از من راضی بوده باشند.

مراسم پیمان و اهداء شال مرزبانی دوره جدید شعبه ارگ کرمان با حضور اسیستانت رابط همسفر سحر







مراسم تجلیل از راهنما همسفر سمیه

مرزبانان کشیک: همسفر فرحناز و مسافر
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
221