جلسه هشتم از دوره چهل و چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی دیده بان محترم مسافر احمد و نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر منصور، با دستور جلسه " نقش سی دی ونوشتن آن در آموزش " شنبه 24 آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر. خداونم را شاکرهستم، توفیق حاصل شد در جمع شما عزیزان در این نمایندگی حضور پیدا کنم. امیدوارم که همه ما قدر کنگره را بدانیم و از همه خدمتگزاران در این نمایندگی تشکر وقدردانی می کنم. امیدوارم عزیزانی که خدمت می کنند بهره لازم را ببرند حتی آن رهجوی سفر اولی که در حال سفر کردن است و بزرگترین خدمت را به خودش انجام می دهد و بهره لازم را نسبت به عملکردش ببرد. تشکر ویژه از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را مهیا کردند تا ما به فرمان الهی به زندگی برگردیم و از زندگی مان لذت ببریم و تبدیل شویم به انسانی که مثمرثمر، قدردان و تاثیرگذار است وبه نوعی حرکت کنیم که نه در درون خودمان و نه بیرون تخریب ایجاد نکنیم. انسان یک موجودی است که شروع و پایانش مشخص نیست و همه این موارد برای انسان هایی که شروع به فکر کردن می کنند اهمیت پیدا می کند. ما خیلی از انسان هایی را داریم که شاید نسبت به بسیاری ازعمل هایی که انجام می دهند، فکر نمی کنند، که این موارد را در جامعه بسیار زیاد شاهد هستیم. آیا این کار که من انجام می دهم درست هست یا نیست، آیا برای کسی مشکلی بوجود می آورد یا خیر؟ زیرا محوریت فرد است و هیج چیز دیگری اهمیت ندارد. ما می گوییم پناه می بریم به خدا از جهل و ناآگاهی خودمان. جهل و ناآگاهی با انسان چه کار می کند؟ هرگونه تخریبی که در بیرون از خود انسان بوجود می آورد، دهها و هزاران برابر آن را در درون خود بوجود آورده است و همه اینها را با تفکر، اندیشه و عملکرد خودش برای خود بیماری ایجاد می کند. اگر کسی در صور آشکار خودزنی کند شما چه قضاوتی نسبت به او خواهید داشت. در سالیان اول کنگره آقای مهندس پیامی داشتند که فرمودند: غیبت شمشیری است که تیغه آن کند وقبضه آن بران است و قبضه آن به غیبت کننده آسیب می رساند یا فردی که سفر خود را خراب می کند، گریز نزده است بلکه حماقت انجام داده است.

در سال 1380 که آقای مهندس دستور تشکیل لژیون ها را دادند، من صحبت های مهندس امین یا مهندس دژاکام را مکتوب می کردم ویا ضبط می کردم و سپس آنها را مکتوب می کردم تا سال 1383 که من به صرافت افتادم که به طور منظم صدای مهندس را ضبط کنم و وقتی این موضوع را به آقای مهندس گفتم، ایشان گفتند برای چه؟ و من گفتم صدای شما برای آیندگان باید بماند و یک دستگاه پرتابلی تهیه شد تا نوارهای کاست ضبط شوند. در جلسه ای که روی من خیلی تاثیر گذاشته بود، می خواستم آن قسمت را که دوست داشتم از روی کاست پیدا کنم و نتوانستم به همین دلیل تصمیم گرفتم تا کل کاست را بنویسم. وقتی نوشتن کاست به اتمام رسید احساس می کردم کل مطالب گفته شده آقای مهندس را درک کرده ام و پر از شور وشعف شده بودم. سرتان را درد نیاورم من هرچه آقای مهندس گفته اند را نوشته ام. ارزش یک کتاب به مطالبی است که در آن گنجانده شده است. 54 جلسه یا یک سال آقای مهندس درباره جهان بینی کاربردی 1و2 صحبت کردند. این نوشتن به من خیلی کمک کرد و وقتی طرف مشورت دوستان قرار می گرفتم، پیشنهاد می دادم تا از روی کاست ها بنویسند و نوشته های خود را چند بار بخوانند. ما پذیرفته ایم که نیاز به آموزش داریم و نتایج کارهای ماست که درست و اشتباه بودن آنها را مشخص می کند. در کنگره اجازه صادر می شود تا ما وارد کنگره شویم و اجازه دانستن به ما داده شده است تا این آموزش ها را جذب کنیم و بکار ببندیم تا بتوانیم جایگاه درونی و بیرونی مان را تبدیل کنیم و این محقق نخواهد شد مگر اینکه ما باسواد شویم. سواد به معنای علم زندگی می باشد، زیرا تمام مشکلاتی که یک فرد با آن مواجه است برای این است که با علم زندگی آشنا نیست. تمام هستی بر پایه قانون بنا شده است و هیچ ذره بی قانونی پیدا نمی کنیم مثل اجرام سماوی و زمین که با این دقت و ظرافت در حال چرخش دور خورشید است وما چگونگی صبح شدن و شب شدن را هرگز متوجه نمی شویم، بر روی این سنگ بزرگ زندگی می کنیم ولی اصلا به این موضوع که انرژی گردش به دور خورشید را از کجا می آورد، فکر نمی کنیم. در ماشین جسم مان رانندگی می کنیم ولی به طور دقیق به آن نگاه می کنیم.
.jpeg)
برای نگاه کردن نیاز به ابزار داریم. یکی از ابزار هایی که ما نیاز داریم تا علم زندگی را نگاه کنیم، نوشتن است. بنویسید، نترسید، کار سختی است ولی بنویسید. همیشه کار سخت را انجام بدهید. همه اینها رحمت الهی است که به من وشما اذن داده شده تا از این تاریکی به روشنایی وتوانمندی برسیم. توانمندی در اداره نمایندگی ها و برگزاری جشن های کنگره و جشن گلریزان. وقتی انسان در دام مواد مخدر می افتد، آرام آرام توانمندی هایش را از دست می دهد. کار نیروهای تخریبی بسیار آرام و تدریجی می باشد. ما تاریخ شروع تخریب خود را نمی دانیم، خیلی قبل تر ها اتفاق افتاده است و وقتی به این موضوع فکر می کنم به عظمت روش DST بیشتر پی می برم و ایمانم به آن قوی تر می شود زیرا حیات انسان بدون حساب و کتاب نیست. اگر می خواهیم در درونمان آرام باشیم باید انجامش دهیم و بنویسیم. باید کنگره را به عنوان یک تفکر بپذیریم و این تفکر در همه لحظات همراه ما باشد نه اینکه فقط در مکان کنگره کارهای ارزشی انجام دهیم بلکه در خانواده و جامعه جاری باشیم. صحن اجرایی اصلی ما دربیرون از کنگره است. همه خدمتگزاران کنگره در همه لحظات باید خدمتگزار باشند نه فقط برای کنگره بلکه برای خودشان، خانواده و جامعه. پس باید مشق زندگی کنیم. باید تمام تمرکز ما به درون خودمان باشد و بیرون را رها کنیم. همه جایگاههای خدمتی در کنگره برای خود شناسی ماست و برای اینکه از تعادل خارج نشویم همواره نیازبه آموزش داریم و آموزش با نوشتن به دست می آید. شاکر خداوند هستیم که رحمت الهی شامل حال ما شده است و یک معلم راستین وجود دارد و به ما آموزش می دهد. قدرش را بدانیم. هفته گلریزان را پشت سر گذاشته ایم و همه اعضا در حد توان خود خدمت کرده اند و در این خدمت دست خود را دراز کرده اند تا دست انسانی را بگیرند تا او را از وضعیت ناگواری که در آن هست، خارج کنند. و خوش به حال همه ما که این اجازه به ما داده شده است تا بتوانیم در صور پنهان، کاشتی برای خود داشته باشیم، حالا آن واریزی حساب و اینکه چگونه به شما بر می گردد، بیشتر برای آینده و برای ترخیص می باشد و چیزهایی است که در کوله انسان قرار می گیرد. مگر بخشش راحت است، مگر گذشتن از پول راحت است، بسیار کار سختی است. پس خوش به حال ما که شامل رحمت و بخشایش خداوند شده ایم. انشاالله در این راه همه ما موفق و پیروز و سربلند باشیم. از اینکه توجه کردید سپاسگزارم.
در ضمن تیم باستانی پارک طالقانی تهران، مقام اول کشوری را به دست آورده است و سرپرست این تیم مرزبان محترم مسافر حسن می باشد.
.jpeg)
به اعضاء تیم باستانی، مرزبان محترم مسافر حسن، ایجنت محترم مسافر ناصر و تمامی اعضاء نمایندگی ستارخان تبریک عرض می نماییم.
تایپ: مسافر حمیدرضا
عکس و بارگزاری: مسافر طاها
مرزبان خبری: مسافر ماهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2871