جلسه نهم از دوره سی و هفتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰، نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی پهلوان مسافر آرش و نگهبانی پهلوان مسافر محمد و دبیری پهلوان مسافر حمید با دستور جلسه «جشن گلریزان» در روز سهشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، آرش هستم یک مسافر
خدا را هزاران بار شکر میکنم که یک بار دیگر توفیق حضور در این جایگاه و بهرهمندی از آموزشها نصیبم شد. امروز به مناسبت «جشن گلریزان» گرد هم آمدهایم. یکی از کارهای بنیادین کنگره ۶۰، گلریزان است؛ زیرا هر سازمانی برای استمرار نیاز به یک پایه مالی مستحکم دارد؛ چرا که بدون این پایه، حرکت رو به جلو در هیچ شرایطی میسر نخواهد بود.
نخستین نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم، آشنایی با «واژهها و بازیهایی» است که در این مسیر با آنها روبرو میشویم.
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
چقدر این شعر زیباست و چقدر در کنگره۶۰ آموختهایم؛ به نام خداوند بخشنده و مهربان. اگر کسی با مفهوم بخشندگی و فعل ندا آشنا شود، بهترینها برایش رقم خواهد خورد و چه جایی بهتر از اینجا برای این یادگیری؟
یاد روز اولی افتادم که به کنگره ۶۰ وارد شدم. آن زمان من پیراهن سفید نداشتم؛ با پیراهن مشکی و با خشم، منیّت و حال خراب وارد شدم؛ اما اکنون لذت، عشق و حس خوب را تجربه میکنم. امروز این لذت، عشق و حس خوب را مدیون آموزشهای کنگره ۶۰ هستم؛ آموزشی که شاید به نظر من یک اتفاق تصادفی بود؛ اما در واقع، قضا و قدر در آن نقش داشت. اینکه قضای من چه بود و چه اندازهای برایم مقدر شده بود، موضوعی بسیار زیباست.
همانطور که در آموزشهای کنگره آموختهایم، باید اسب سرکش نفس را به مرحله آرامش، عشق و اطمینان برسانیم. ما از نفس اماره به نفس لوامه و سپس به نفس مطمئنه حرکت میکنیم تا آموزش ببینیم و لذت ببریم. هر یک از شما عزیزان که امروز بر روی صندلی نشستهاید، انتخاب شدهاید. شما همچون اسب و سوارکاری هستید که آقای مهندس به آن اشاره کردند. هر کدام از شما اسب منحصربهفرد خود را دارید؛ یعنی هر کس ویژگیهای متمایزی دارد. جسمی که در اختیار شماست، باید از دیگران متفاوت، سرکشتر و قویتر باشد. شما هر یک به تنهایی توانایی تغییر یک دنیا را دارید. حضور شما در اینجا نشان میدهد چقدر ارزشمند هستید؛ چرا که اهریمن هرگز افراد کمارزش را انتخاب نمیکند.
شما فوقالعاده بااستعداد و ارزشمند هستید که مورد توجه شیطان قرار گرفتهاید، زیرا افراد خاصی بودهاید. حال آقای مهندس چه شاهکار بزرگی انجام دادهاند که فردی مانند شما را که شیطان به زیباترین شکل ممکن به سمت خود برده بود را با آموزشهای کنگره۶۰ دوباره به یک انسان خاص تبدیل کردهاند. رام کردن این اسب سرکش، کار هر کسی نیست؛ پس به خود ببالید، زیرا با این آموزشها واقعاً به نیکویی خواهید رسید. هنگامی که شما به فردی استثنایی تبدیل میشوید، هزاران نفر در کنار شما احساس امنیت و آرامش میکنند. اهمیت این موضوع چقدر بالاست؟ اگر اهمیت نداشت، کنگره ۶۰ چنین رشدی نمیکرد.
اینجاست که باید با واژههایی مانند بخشندگی و محبت آشنا شویم. بخشندگی چقدر زیباست! «به نام خداوند بخشنده و مهربان» یعنی کسی که هم بخشنده و هم مهربان است. نعمتهایی که در دستان ماست، همه امانت خداوند هستند و هیچ چیز متعلق به ما نیست که خودمان آن را خلق کرده یا به دست آورده باشیم. این نعمتها به ما داده شدهاند تا بیازماییم که آیا لیاقت خرج کردن آنها را داریم یا خیر.
آیا شکرَفروشی که به دیگران شکر میدهد، خود ممکن است بیشکر بماند؟ آیا فردی که محبت میکند، روزی بیمحبت خواهد شد؟ آیا کسی که میخنداند، ممکن است خود نخندد؟ چقدر این بازی که در حال آموختن آن هستیم، زیباست! در اینجا هیچکس برای دیگری سفرهای پهن نکرده و دیگری را فریب نمیدهد. اگر چنین بود، آقای مهندس به همه اجازه پهلوانی میدادند. کسانی هستند که با التماس کنار میز آقای مهندس مینشینند و درخواست «پهلوانی» و «نشانی در بینشانی» دارند؛ اما جناب مهندس نمیپذیرند.
آیا تا به حال دقت کردهاید که آقای مهندس این پولها را برای چه میخواهد؟ آیا برای سفر به خارج یا تفریح خود و خانوادهاش است؟ خود ایشان و خانوادهشان از صبح تا شب فقط برای ما زحمت میکشند. این حال خوب و حس زیباست که به ما کمک میکند تا خود و خانوادهمان را از اعتیاد نجات دهیم.
وقتی میگوییم «این جهان کوه است و فعل ما ندا»، واقعاً یک حقیقت است. هرچه بکاری، همان را برداشت میکنی. وقتی گندم میکاریم، هفتاد برابر آن به ما بازمیگردد؛ در طبیعت اینگونه است. قانون زندگی همین است؛ هر بذری که میکاری، قبل از همه به خودت بازمیگردد. ما آمدهایم تا قاعده بازی را به زیباترین شکل بیاموزیم. چه زیباست که اجازه داریم با واژه بخشندگی آشنا شویم و بیاموزیم که در کنار یکدیگر چقدر میتوانیم رشد کنیم.
ما چقدر مدیون کنگره ۶۰ هستیم! در هر مسئلهای که وارد شویم، میبینیم که کنگره ۶۰ راه را روشن کرده است. اضافه وزن، اعتیاد و سرطان سه معضل جهانی و سه حکم اصلی که جهان درگیر آن است؛ ما اینجا به طور کاملاً رایگان، بهترین آموزشها را برای حل آنها میبینیم. اگر یک جلسه مشاوره خصوصی در بیرون برویم، هزینه زیادی از ما میگیرند و تازه ممکن است مسیر غلطی را به ما نشان دهند؛ با کلی واژهها و اصطلاحات پیچیده میگویند فلان شخص این نوع بیماری را دارد و باید تحمل کند در نهایت هم حالش خوب نمیشود؛ اما اینجا، علم، آگاهی و دانایی آنقدر بالا میرود که انسان روزبهروز حالش بهتر میشود.
یخها و حسهای درونی باز میشوند. یاد میگیریم که «صوت، حس و نور» حال انسان را بهبود میدهند. وقتی آهنگ (صوت) شاد میشنوی، حالت خوب میشود؛ وقتی آهنگ نامناسب باشد، حالت بد میشود. انسان به همان اندازه که قدرتمند است، ضعیف هم است؛ وقتی صوت یا حتی خمیازه کشیدن یک نفر یا گفتن واژه خمیازه میتواند روی حال انسان اثر بگذارد، آیا انسان ضعیف نیست؟ آیا به دانایی خاصی احتیاج ندارد؟ مرکز صوت، حس و نور «قلب» است. کسی که با بخشندگی آشنا میشود، حسش باز میشود؛ عشق و قلبش روشن میشود و به حال خوش میرسد. این را در کنگره۶۰ به تدریج و با تمرین یاد میگیریم.
بخشش در کنگره۶۰ از سبد قانون یازده شروع میشود، بعد سردار، دنور، پهلوان و تا جایی پیش میرود که انسان به «نشانی در بینشانی» میرسد؛ یعنی دیگر نیازی به نشانی ندارد. ظاهر برایش معنا ندارد و آن عشق در باطن شکل میگیرد. باید قدر این سرزمین و این مکان را بدانیم و ببینیم در چه جایگاهی قرار گرفتهایم. آیا اگر من شال پهلوانی یا نشانی در بینشانی بگیرم؛ اما برادرم، خانوادهام یا اعضاء مجموعهای که در آن هستم حال خوبی نداشته باشند، من واقعاً خوشحال میشوم؟ خیر.
گلریزان میخواهد به ما یاد بدهد که اگر حالمان خوب است، باید بخشش داشته باشیم تا حال دیگران هم خوب شود. اگر حال دیگران خوب شد، آن وقت کنار هم به حال خوش میرسیم. اینطور نیست که حال یک نفر به تنهایی خوب باشد و بتواند از زندگی لذت ببرد؛ چنین چیزی غیرممکن است. در مسافرت هم محال است حال تو خوب باشد؛ ولی حال همسرت یا فرزندت خوب نباشد.
ما انسانها گروهی و اجتماعی زندگی میکنیم، نه انفرادی. اگر اینجا نشستهایم و از زندگی لذت میبریم و جهانبینی میآموزیم، باید دقت کنیم داستان چیست. کسی که مطلب را بفهمد، لذت میبرد و عشق را تجربه میکند. او به نقطهای از حال خوش میرسد که تمامی سنسورها و حسهایش باز میشوند و حتی وزش باد بر صورتش برایش لذتبخش است؛ اما باید اصول بازی را بیاموزیم. به همین دلیل ما انسانها گروهی و اجتماعی هستیم و در کنار همدیگر میتوانیم لذت ببریم؛ این لذت را با گلریزان میتوانیم به دیگران هدیه دهیم؛ همانطور که دیگران پیش از ما گلریزان کردند و بخشیدند تا ما امروز از صندلی، آموزش و امکانات کنگره۶۰ استفاده کنیم و به تدریج حالمان خوب شود.
چقدر زیباست که امروز گرد هم آمدهایم تا لذت ببریم، سپاسگزاری کنیم و خدا را شکر کنیم که چنین روزی فراهم شده است؛ روزی که آموزههای خود را به مرحله اجرا برسانیم و بابت هر لحظه از این مسیر زیبا، شکرگزار باشیم.










تایپ: مسافر محمدجواد (لژیون۴)، مسافر علی (لژیون۱۰)، مسافر مرتضی (لژیون۵)، مسافر امیرحسین (لژیون۲۰)، مسافر امیر (لژیون۵)، مسافر محمد (لژیون۲۶)
ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)
سیستم صوتی: مسافر مهدی (لژیون۲۵)
دیتاشو: مسافر محمدحسین (لژیون۱۹)
تنظیم مطلب: مسافر رضا (لژیون۱۶) دبیر سایت
مرزبان خبری: مسافر محسن
تهیه و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1677