سلام دوستان، اصغر هستم یک مسافر.
تخریب: ۱۷ سال
آخرین آنتیایکس مصرفی: شیشه
مدت سفر اول: ۱۴ ماه و ۱۵ روز
روش درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
راهنما: آقای کاوه، لژیون هفتم، شعبه لویی پاستور
مدت رهایی: ۵ ماه و ۱۶ روز، به لطف و عنایت خداوند.
عرض سلام و خستهنباشید دارم خدمت تمام عزیزان در کنگره ۶۰.
واژهای که انسان همواره با آن درگیر است، واژهی ترس میباشد. بزرگترین نقص و ایراد آن، ترس از آینده است. زمانی که انسان از آینده میترسد، همهچیز تحتالشعاع قرار میگیرد و هیچ چیز در زندگیاش ثابت و پابرجا نمیماند.
من، اصغر، سالهای زیادی از عمرم را با ترس زندگی کردم. از زمانی که با مواد مخدر آشنا شدم، ترس در وجودم رخنه کرد. در ابتدا بهصورت پراکنده مواد مصرف میکردم و همیشه از این میترسیدم که مبادا مصرفکنندهی دائمی شوم؛ غافل از آنکه عنکبوت اعتیاد آرامآرام تارهایش را در وجود من تنیده بود و من قادر به درک این موضوع نبودم، چراکه تمام حسهایم بسته شده بود.
با گذشت زمان، سیستم بدنم دیگر بدون مصرف مواد قادر به انجام فعالیتهای روزانهاش نبود. در حقیقت، من مجبور و معتاد به مصرف اجباری مواد شده بودم. از این اتفاق بسیار ناراحت بودم و احساس پوچی و بیارزشی میکردم. هر روز آرزو داشتم بتوانم باقی عمرم را بدون مصرف مواد ادامه دهم. چندین بار با مشکلات بسیار سعی در ترک مواد داشتم، اما هر بار شکست خوردم و دوباره به مصرف بازمیگشتم.
به لطف خداوند و از طریق مادرم با کنگره ۶۰ آشنا شدم.
زمانی که برای اولینبار وارد این مکان مقدس شدم، احساسی از آرامش و راحتی سراپای وجودم را فرا گرفت و در ضمیر ناخودآگاهم دانستم که در مسیر درستی قدم گذاشتهام. پس از انتخاب لژیون، با راهنمای مهربان و دلسوزم، آقای کاوه آشنا شدم. سخنان ایشان برای من بسیار آرامشبخش بود و به منِ مسافر آموختند که چگونه سالیان سال با مصرف مواد، شهر وجودی خود را ویران کردهام. با کمک و راهنمایی ایشان توانستم خودم را از تاریکی و ظلمت بیرون بکشم و در مسیر صراط مستقیم گام بردارم.
اکنون که در سفر دوم قرار دارم، تلاش میکنم در این مکان مقدس، خدمت کنم تا دیگر عزیزان نیز به حال خوش برسند و من نیز بتوانم الگوی خوبی برای خانواده و جامعهام باشم.
با سپاس از توجه شما 🌹
- تعداد بازدید از این مطلب :
56