English Version
This Site Is Available In English

برای مادیات خیلی زحمت کشیده بودم

برای مادیات خیلی زحمت کشیده بودم

سلام دوستان، بهروز هستم، مسافر
آنتی‌ایکس مصرفی: شیشه
مدت سفر اول: ده ماه و پنج روز
راهنمای محترم: آقا جواد سلطان‌خواه
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
ورزش: بدمینتون
مدت رهایی از مواد: یک سال و ده ماه
مدت رهایی از سیگار با راهنمایی آقا جواد سلطان‌خواه: یک سال و هشت ماه
در حال حاضر در سفر جونز هستم با راهنمایی حمید آقا، و توانستم ۱۰ کیلو کاهش وزن داشته باشم.

خدا را شکر می‌کنم که در کنگره حضور دارم، نفس می‌کشم و زندگی خوبی دارم.
سال گذشته به بیماری قلبی شدیدی دچار شدم؛ تا جایی که تمام دکترهای تهران و قزوین از من قطع امید کرده بودند. خودم هم ناامید شده بودم و در بیمارستان بستری بودم.
در آن حال، به راهنمای خودم، آقا جواد، زنگ زدم و گفتم: «آقا جواد، من دیگه رفتنی‌ام.»
ایشان با آرامش گفتند: «خدایا شکرت که داری میری، برو و خدا را شکر کن که درمان شدی، هم سیگار و هم مواد.»
همین جمله به من انرژی زیادی داد. به خودم فکر کردم و دیدم من در زندگی همه‌چیز دارم؛ خانه، ماشین، باغ، دو دختر خوب، خانواده‌ای مهربان… اما از هیچ‌کدام لذت نبرده بودم.
بزرگ‌ترین حس خرابی من از همین بود؛ برای مادیات خیلی زحمت کشیده بودم، اما بهره‌ای از آن‌ها نبرده بودم.

آن شب، در بیمارستان روی تخت دراز کشیده بودم تا فردا مرا به اتاق عمل ببرند. در خواب به دنیای دیگری رفتم؛ در سالنی منتظر بودم که در باز شود.
در آن لحظه هیچ‌کدام از مال و اموال دنیایی را با خود نداشتم، فقط یک لوح تقدیر در دستم بود؛ همان لوحی که بابت بخشش یک آب‌سردکن به کنگره الوند از آقای مهندس دژاکام دریافت کرده بودم.
از این بابت خیلی خوشحال بودم و از خدا خواستم فرصتی دوباره به من بدهد تا بتوانم زندگی کنم و خدمت مالی انجام دهم.

صبح که بیدار شدم و منتظر بودم به اتاق عمل بروم، دکتر آمد، آزمایش‌هایم را دید و گفت: «همه‌چیز نرمال است، نیازی به عمل نداری.»
و امروز، خدا را شکر، توانستم نذرم را ادا کنم و برای جایگاه دنوری خدمت مالی انجام دهم.

از آقای مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و راهنمای عزیزم آقا جواد صمیمانه تشکر می‌کنم.

تایپ: مسافر مصطفی
تنظیم: مسافر سعید ل ۲۳

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .