در گذشته انگار با چشمان بسته زندگی می‌کردم

وقتی که این رو‌زها به خود و اطراف نگاه می‌کنم و هر از چندگاهی به گذشته برمی‌گردم ناگهان می‌گویم: آیا من با یک فرد مصرف کننده زندگی می‌کردم؟! حتّی یادآوری آن برای من زجرآور است و زمانی که با یک خانواده مصرف کننده برخورد می‌کنم، می‌دانم که زندگی‌شان در آرامش نیست. خدا را شاکرم که من را در این مسیر قرار داده و سپاس‌گزارم از بزرگ مردی ‌به نام جناب آقای مهندس دژاکام که با یک ایده مبتکرانه این بستر را برای من و هم‌نوعان من فراهم کرد.

در زمان مصرف هرچقدر من و مسافرم فکر می‌کردیم و تلاش می‌کردیم هیچ راهی برای ما وجود نداشت و هیچ کاری از دست ما بر نمی‌آمد و واقعاً در یک کوچه بن‌بست گرفتار شده بودیم؛ نه راه پیش وجود داشت و نه راه برگشت. دریک مدت کوتاه چند مسئله ناگوار برای ما اتفاق افتاد که  وجود این اتفاقات همانند راه نجاتی برای زندگی ما شد و راهی جلوی ما ظاهر شد و این راه معجزه آسا ما را به طرف کنگره‌ی ۶۰ هدایت کرد.

روز اولی که به کنگره آمدم به اصرار مسافرم بود، که می‌گفت تو فقط چند جلسه ای بیا و اگر دوست نداشتی دیگر نیا. از آن‌جا که مسافرم در مسیر حساس و امیدوار کننده‌ای قرار داشت نمی‌خواستم که خواسته‌اش را نادیده بگیرم و تصمیم گرفتم سه جلسه بروم. هر جلسه حضورم بیشتر از دفعه‌ی قبل به من انگیزه می‌داد. در روزهای اول حرف‌ها و صحبت‌ها برای من نامفهوم بود ولی آرام آرام آن‌قدر برایم لذت بخش شد که هر جلسه منتظر روزهای بعد برگزاری جلسات بودم؛ شاید باور نکنید ولی الان در شرایطی هستم که حتّی حاضر نیستم یک جلسه‌اش را غیبت کنم. چیزی که من در این مکان یاد گرفتم روش صحیح زندگی کردن و برخورد با همسر و فرزندان بود و مهم‌تر از آن یاد گرفتم از زندگی لذت ببرم و در حال زندگی کنم.

درگذشته انگار با چشمان بسته زندگی می‌کردم و زیبایی‌های اطرافم را نمی‌دیدم. هر وقت مشکلی داشتم، انگار دست و پایم بسته بود و هیچ کاری نمی‌توانستم انجام دهم اما بعد از ورودم به کنگره و آموزش‌های کنگره با مشکلات و کم و کاستی زندگی‌ خود راحت کنار می‌آیم و یا به دنبال راه حل هستم. امیدوارم این شرایط برای همه فراهم شود و از دنیای تاریک اعتیاد نجات پیدا کنند. من تلاش می‌کنم‌ همه آن چیزهایی که به من آموزش داده می‌شود را به درستی انجام دهم و سعی می‌کنم خود را در مسیر کنگره قرار دهم و از آموزش های ناب کنگره استفاده کنم.

نویسنده: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر راضیه ( لژیون سوم )
ویرایش و ارسال: همسفر شقایق رهجو راهنما همسفر وحیده ( لژیون پنجم )
همسفران نمایندگی دامغان