سلام دوستان مهناز هستم همسفر
من در گذشته شخصی بودم که هیچگاه ورزش کردن را دوست نداشتم؛ تنها در دوران تحصیل، صرفاً به خاطر گرفتن نمره مجبور بودم ورزش کنم و هرگاه هم باشگاه میرفتم، نصفونیمه رها میکردم؛ زیرا به جای اینکه از ورزش کردن لذت ببرم، دچار استرس و اضطراب میشدم؛ چون که همیشه نتیجه بازی و ورزش برای من مهم بود.
چند سال پیش وقتی برای اولین بار، همراه مسافرم به پارک شهدای شهرداری آمدم، ابتدا طرز فکری مثل سابق داشتم و فقط به خاطر اینکه شنیده بودم حضور در پارک و انتخاب رشته ورزشی در کنگره الزامی است، در پارک حضور داشتم. هنوز روز اول را به خاطر دارم که همسفران را در حال ورزش کردن میدیدم که چهقدر شاد و خوشحال هستند.
برای ورود به هر رشته ورزشی ابتدا تا چند جلسه آموزش میگرفتیم و بعد وارد رشته ورزشی مورد علاقه خود میشدیم؛ کمکم با حضور در لژیون و آموزش جهانبینی، دید و نگرش من نسبت به ورزش تغییر پیدا کرد. اولین سؤال که در ذهن من شکل گرفت، این بود که چرا باید ورزش کنیم؟ ورزش چه فایدهای دارد؟
ورزش همان فعالیت بدنی است که با انجام آن، میزان هیجان، احساسات و کل سیستم هورمونی و فیزیولوژی جسم تحریک و فعال میشود. از قدیم گفتهاند: عقل سالم در بدن سالم است. جهانبینی در ورزش میتواند به ما کمک کند تا مانند کودکی، از ورزش لذت ببریم و نتیجه برد و باخت، رفاقت باشد نه رقابت.
جهانبینی؛ یعنی دیدن جهان اطراف خود، نگرش و عقاید ما نسبت به محیط، خانواده و اطرافیان است. جهانبینی در تمام مسائل زندگی ما نقش اساسی ایفا میکند؛ زیرا فهمیدیم مثلث دانایی چیست و مثلث جهالت کدام است.
ورزش کردن و انجام فعالیتهای جسمانی؛ باعث ترشح مواد شبهافیونی مانند: دوپامین، اندورفین و سروتونین در بدن ما میشود و اگر شخصی کنترل لازم برای اداره آنها را نداشته باشد، ممکن است بازی یا مسابقه ورزشی تبدیل به میدان جنگ شود؛ ولی ما در کنگره۶۰ به دلیل آموزشهای جهانبینی، یاد گرفتهایم که نگاه خود را تغییر دهیم و فقط برد یا باخت در مسابقه برای ما مهم نباشد؛ بلکه حال خوش، هیجان بازی، لذت بردن سالم، ورزش کردن، سلامتی و درنهایت آموزش گرفتن مهم است و اگر بازی هم به نفع ما تمام نشد، روی نقاط ضعف خود متمرکز شویم؛ وقتی فراگرفتن جهانبینی اتفاق میافتد که ما از موفقیت دیگران خوشحال شویم و من این را به عینه در پارک میبینم که چهطور افراد، تیم حریف را تشویق میکنند.
اینکه مسافرم هفتهای سه مرتبه به استخر میرود و هر هفته در پارک حضور دارد، باعث شادی وخوشحالی من است و این مهم، تنها با فراگرفتن جهانبینی میسر است. جناب مهندس حسین دژاکام میفرمایند: «اگر نمیخواهید، برای بیماری، درمانگاه و بیمارستان هزینه کنید؛ برای ورزش هزینه کرده و وقت بگذارید»؛ در صورتیکه ما در کنگره بدون هیچ هزینه و به صورت رایگان ورزش میکنیم.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
اولین درسی که ورزش به من آموخت، نه در مورد قدرت بدنی، بلکه درباره قدرت تعهد بود. ورزش در کنگره جایی بود که من خود را پیدا کردم.
قبل از اینکه در برنامه صبحگاهی شرکت کنم فکر میکردم زندگی ایدهآل و مرتبی دارم، اما بعد از مدتی متوجه تغییرات در حال و هوای روح و جسم خود شدم. در تلاطمهای دنیای امروز که ذهنم مدام درگیر استرس و اضطراب است، ورزش تبدیل به مکانی امن برای روح من شده و زمانی که بدمینتون بازی میکنم؛ دنیا ساکت میشود و دیگر خبری از مشغلههای روزمره و نگرانیهای فردا نیست؛ امید به زندگی و انگیزههای من روز به روز بیشتر میشود.
زمانی که صبحها به راحتی از رختخواب بلند میشوم؛ با شور، نشاط، امید و برنامهریزی، آماده رفتن به ورزش میشوم. من آموختم نمیتوانم به شانس تکیه کنم؛ بلکه باید به تلاش خود تکیه کرده و زمانی که این کار را انجام دادم، راه را پیدا کرده و مسیرم را یافتم.
ورزش نه تنها حال جسمانی مرا خوب میکند؛ بلکه سازنده شخصیتم است؛ شخصیتی که شاید به ظاهر خوب، ولی از درون اینطور نبود. این کار باعث افزایش قدرت ذهن من شده و تمرکزم بر مسائل چند برابر شده است. یاد گرفتم هیچ چیزی به راحتی و بدون تلاش به دست نمیآید و باید برای اینکه حال جسمی و روحی ما خوب باشد، هر روز در تلاش باشیم و هر آنچه را که عقل تأیید میکند، انجام دهیم و من در ورزش این حال خوب را بدست آوردم.

رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم) دبیر اول سایت
عکس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
150