جلسه سیزدهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مرزبان محترم مسافر هاشم، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه "وادی هشتم" یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ ساعت راس ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از راهنمای لژیون یکم که اجازه دادند که دادند در این جایگاه باشم و آموزش ببینم و خداقوت عرض میکنم به ایجنت محترم و گروه مرزبانی و تمام خدمتگزاران شعبه و تشکر کنم از راهنمای سفر اولم آقا مهران که امروز در هر جایگاهی هستم مدیون ایشان هستم.
دستور جلسه وادی هشتم:
امروز خیلی در مورد موضوع دستور جلسه فکر می کردم، زمانیکه در این جایگاه قرار می گیرم چه آموزشی می خواهم بگیرم، قبل از جلسه وادی هشتم را مطالعه کردم و به سفر اولم مراجعه کردم و نگاهی به سفر دومم انداختم، خیلی جالب بود برایم، دستور جلسات در کنگره60 همه بر مبنای تفکرات و همه دقیق و حساب شده است، به طور مثال این نیست که این هفته دستور جلسه سیگار باشد و جلسه بعدی صورت مسئله اعتیاد باشد، همه دستور جلسات با تفکر پشت سر هم و قرار گرفتهاند. یادتان باشد شش ماهه دوم که اولین دستور صورت مسئله اعتیاد بود و بعد شد نظم وانظباط، حالا شد وادی هشتم یعنی اگر نظم و انظباط را متوجه شدم و اگر صورت مسئله اعتیاد را متوجه شدهام حالا باید حرکت بکنم و اگر حرکت بکنم راه برایم نمایان میشود.
در وادی ها هفت وادی فرمان و هفت وادی قانون است و یکسری قوانین الهی است، وادی هشتم هم وادی الهی است دقیقاً وقتی وادی هشتم شروع می شود با کلمه فرمان آغاز می گردد، امواج و گردباد بر زمین فرود میآید و این فرمان است.
برداشت من در سفر اول یعنی فرمان همان فرمانبرداری است، تسلیم بودن در مقابل فرمان راهنما، چرا من باید تسلیم باشم؟ چون من هیچی نمیدانم و یک عمر از سوراخ یک کلید درب اتاق اعتیاد نگاه کردهام و با نگاه به اتاق فقط گوشه اتاق را میدیدم، اما راهنما ها به همه اتاق واقف هستند و می دانند کجای اتاق گچبری چقدر است و کجای سفر رهجو چه حالی دارد و نیاز به چه پله ای دارد و کجای سفر نیاز به سفر سیگار دارید و راهنماها کاملاً بر این قضیه واقف هستند.
در این وادی اشاره به رکود میکند و میگوید رکود بر هیچ موجودی جایز نیست، رکود بینظمی و گوش به فرمان نبودن است.
آقای مهندس میفرمایند وقتی شما گوش به فرمان هستید خواه یا ناخواه در مسیر خودتان در کنگره قرار میگیرید و به آن مقصدی که میخواهید میرسید. یک نفر در امواج رودخانه قرار میگیرد، ایستادن در مقابل آن امواج بسیار سخت است و اگر بخواهی خلاف جهت شنا بکنی یک دیوار بر روی سرت خراب میشود و تمام انرژی را از تو میگیرد.
بنده از تجربه خودم بخواهم بگویم در زمان سفر اولم از همه چیز ایراد میگرفتم و در لژیون میگفتم راهنما چرا با من اینگونه برخورد میکرد و یا چرا مرزبان فلان چیز را به من گوش زد کرد، آقا مهران به من گفتند مگر تو که هستی که میگویی چرا با من اینگونه برخورد میکنند، آنجا متوجه شدم که کسی نیستم و آمدهام اعتیادم را درمان بکنم و اگر من بدانم کسی نیستم خیلی راحتتر در مسیر رودخانه قرار میگیرم و به آن نتیجهای که میخواهم میرسم.
آقای مهندس فرمودند هر کس در جایگاه خودش میتواند بهترین خودش باشد و اگر من هاشم در سفر دوم در جایگاهی که هستم بهترین خودم باشم یعنی خدمتی که انجام میدهم با عشق باشد بعد از خروج از درب کنگره حالم خوب است و اگر خدمت را با نمایش انجام دهم حالم بد است و به آن چیزی که میخواهم نمیرسم.
از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید متشکرم.

تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم و مسافر بهزاد لژیون هفتم و مسافر علی اصغر لژیون پنجم
عکاس: همسفر امیرمحمد
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
782