جلسه دوازدهم از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خمین به استادی راهنمای تازهواردین همسفر الهام، نگهبانی همسفر عفت و دبیری همسفر عاطفه با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» روز یکشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا خدمت کنم. از نگهبان جلسه، همسفر عفت و راهنمای جونز، همسفر ملیحه تشکر میکنم که فرصت این خدمت را در اختیار من گذاشتند تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. ابتدا تبریکاتم را بگویم دریافت شال راهنمایی را به تکتک راهنمایان تبریک میگویم، امیدوارم در این جایگاه بدرخشند. دریافت شال ویلیام را به همسفر عاطفه عزیز تبریک میگویم، انشاءالله که موفق باشید. همچنین برد شیرین تیم والیبال را تبریک میگویم. واقعاً خیلی خوشحالم و به شما خدا قوت میگویم، عالی بودید و عالی درخشیدید.
در مورد دستور جلسه «جهانبینی در ورزش»، جهانبینی یعنی دیدگاه ما نسبت به خودمان و جهان اطرافمان که شامل ادراک، احساس و دریافت ما میشود چگونه است. ورزش هم به معنی تحرک جسم و روان ما است. جهانبینی در ورزش یعنی؟ رعایت ادب و احترام و اجرای قوانین. وقتی من همسفر صبح زود بیدار میشوم و در پارک ورزش میکنم و تحرک دارم و پر از انرژی و نشاط برمیگردم، این جهانبینی در ورزش میباشد.
آقای مهندس در لایو چهارشنبه فرمودند: «همسفری که در خانه بود و حالش خراب بود و با آن حال خرابش آشپزی و کار میکرد، انرژی منفی داشت، الآن صبح زود میآید و ورزش میکند و در مسابقات شرکت میکند؛ یا مسافری که درگیر اعتیاد بود و حالش خراب بود یا مدام در حال نشئگی و خماری بود و همیشه تا ظهر خواب بود، الآن میآید ورزش میکند و او هم در مسابقات شرکت میکند.» و باز آقای مهندس فرمودند: «بردوباخت مهم نیست، مهم این است که تو صبح زود بیدار میشوی، در ورزش حضور پیدا میکنی و اینکه به آن حال خوشدست پیدا میکنی.» باز فرمودند: «جهانبینی در ورزش یکی از واجبات ورزش است.» وقتی جهانبینی در ورزش باشد، من همسفر با آسایش و آرامش و امنیت میتوانم ورزش کنم.
حالا چرا ورزش میکنیم؟ چون ورزش برای سلامتی جسم و روان ما حتماً لازم است و به تقویت سیستم ایمنی بدن ما کمک میکند. برای تقویت قلب و عروق مفید است، استرس در ما کاهش پیدا میکند، با ورزش کردن هورمونهایی مثل اندورفین ترشح میشود و ما احساس شادی و نشاط میکنیم. همچنین ورزش کردن باعث میشود که زندگی سالم و شادی داشته باشیم و هرچقدر هم جسم انسان تحرک داشته باشد، روزبهروز قویتر میشود.
حالا ورزش کردن چه تأثیری در زندگی من الهام داشته است؟ اوایل که من وارد کنگره شدم، هنوز فعالیت ورزشی برای همسفران برقرار نبود. چند سال گذشت، من مرزبان شدم و توانستم همراه مسافرم روزهای جمعه به پارک بروم و ورزش کنم. آن زمان از ورزش کمتر استقبال میشد. یادم است یک روز برفی که هوا هم خیلی سرد بود و نتوانستیم سفره پهن کنیم و صبحانه بخوریم، همسفر سمیه یادش به خیر، آن موقع باهم آمدیم توی ماشین صبحانه خوردیم و تایمی که باید برای ورزش میبودیم را بودیم و برگشتیم تا اینکه کمکم به تعداد همسفران اضافه شد.
من تمام رشتههای ورزشی را تجربه کردم؛ اما هیچوقت به خاطر زانو دردم نتوانستم ادامه بدهم. ابتدا ورزش والیبال بود که خیلی پرانرژی بود و تحرک داشت، در ادامه ورزش بدمینتون که خودم خیلی عاشق بدمینتون هستم چون رشته ورزشی من از بچگی بدمینتون بود؛ خیلی علاقه داشتم ولی به خاطر شرایط پا دردم آن را هم کنار گذاشتم، ورزش دارت بود آنهم خیلی انرژی داشت مخصوصاً وقتی تیر را پرتاب میکردی و به هدف میخورد خیلی انرژی میگرفتم.
در حال حاضر ورزش شطرنج را انتخاب کردم. در ورزش شطرنج شاید تحرکی نداشتم؛ ولی ازنظر تفکری خیلی باید قوی باشی و خیلی دقت داشته باشی؛ باید تمرکز کنی تا بتوانی کیشومات را ببری و بتوانی به آن هدفت برسی. همه رشتههای ورزشی خیلی پرانرژی و بانشاط هستند و اما ورزش کردن باعث شد که من وارد لژیون جونز شدم؛ چون اگر ورزش نمیآمدم هیچوقت وارد لژیون جونز نمیشدم. یادم است که دو ماه منتظر لژیون جونز بودم؛ اما کمکم توانستم وارد این لژیون شوم.
حالا لژیون جونز با من چهکار کرد؟ علاوه بر اینکه کاهش وزن داشتم، تیروئیدم خوب شد، زانو دردم خوب شد. من برای زانودرد هرروز قرص میخوردم که خوب شود؛ حتی یکبار هم رفتم کورتون زدم که پاهای من درد نگیرد اما بازهم تأثیری نداشت؛ ولی وقتی وارد لژیون جونز شدم و کاهش وزن داشتم باعث شد درد زانوهای من کمکم بهبود پیدا کند و اینکه کمخونی من برطرف شد. تنگی نفس داشتم، وقتی از پلهها بالا میرفتم؛ خیلی تنگی نفس داشتم ولی با کاهش وزن توانستم تنگی نفسم را هم برطرف کنم.
ورزش کردن من باعث شد صبحها زود از خواب بیدار شوم؛ حتی خانواده من مخصوصاً دخترم هم به ورزش کردن علاقه پیدا کرد. صبحهای جمعه که من برای ورزش کردن میروم، دخترم هم دوست دارد که بیاید ورزشها را یکییکی امتحان کند و ببیند کدام بهتر است و ورزش کند. یا حتی موقعی که من میروم روی ترازو او هم میآید روی ترازو، یا نزدیک غذا خوردن میداند موقع سالاد خوردن من است. من همیشه یککاسه سالاد برای خودم درست میکردم؛ اما الآن حجم بیشتری سالاد درست میکنم به خاطر اینکه ما چهار نفر هستیم و چهار نفر ما از سالاد استفاده میکنیم.
ورزش و لژیون جونز باعث تغییر در برنامهریزی من شد. من پیادهروی را شروع کردم. هر وقت میخواستم جایی بروم یا کاری انجام بدهم باید تاکسی سوار میشدم یا آژانس میگرفتم؛ ولی الآن شاید مسیرم ۲۰ دقیقه یا نیم ساعت هم طول بکشد؛ اما پیادهروی میکنم و میتوانم کارهایم را انجام بدهم. همیشه یاد صحبتهای راهنمایم همسفر ملیحه میافتم که میگوید: من از شهرک تا بازار پیادهروی میکنم، راهی هم نیست، ۲۰ دقیقه بیشتر راه نیست. وقتی به صحبتهای او فکر را میکنم، میگویم از مدرسه تا بازار راهی نیست، میتوانم پیاده بروم و همهکارهایم را انجام بدهم.
تقدیر از مسئول حضوروغیاب همسفر معصومه و معرفی مسئول حضوروغیاب جدید همسفر الهام
مرزبان کشیک: همسفر ملیحه
تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
188