موضوع: وادی هشتم «با حرکت، راه نمایان میشود.»
فهرست:
۱- مقدمه
۲- چکیده
۳- عدم زایش در سکون
۴- تحرک؛ اولین پله برای نمایانشدن راه
۵- نقش اختیار در انتخاب مسیر
۶- مهمترین ویژگیهای خواسته برای رسیدن به آن
۷- ارزشمندترین هدف پس از رسیدن به خواستهها
۸- جبران خسارت از خود، خانواده و جامعه
۹- سخن آخر
مقدمه:
دیر زمانی است که بشر برای رسیدن به آرزوهای دور و دراز خود، خیالپردازانه در میان جنگلی انبوه از چالشها، آگاهانه یا ناآگاهانه در ذهن و خاطر خویش قدم برمیدارد. همیشه از یک شاخه به شاخهای دیگر در جهان ذهنیاش پریده و مأیوس از هر نتیجهای، بهجای اول خودش بازمیگردد.
در ذهن هر انسانیکه مشتاق پیشرفت و رشد در مسیر زندگی است، همواره این پرسش وجود دارد؛ چرا هدفی که شاید سالها برای رسیدن به آن در ذهن خود برنامهریزی کرده، در دنیای بیرون به تحقق نپیوسته است؟ یا چرا در مسیر دستیابی به آن، با چالشهای فراوانی روبهرو شدهاست؟
جهان ذهنی چنین پاسخ میدهد:
من در طراحی آنچه تو میخواستی، تمام مقدمات را فراهم کردم و دنیایی زیبا از رسیدن به آن هدف را برایت به تصویر کشیدم؛ اما ادامه راه در گرو قدمبرداشتن آگاهانه تو است و باید حرکت کرد؛ سکون چیزی جزء بلاتکلیفی برای تو به ارمغان نمیآورد.
سکون، میوه تلخ جهالت است که شاخههای ناامیدی، منیت و ترس از آن منشأ گرفتهاند؛ پس برخیز و جهان ذهنیات را آرام و آگاهانه بهسوی جهان عملی و اجرایی حرکت بده. برای رسیدن به هدف خویش، شاخههای ترس، منیت و ناامیدی را از وجودت هرس کن؛ آنگاه با هر قدم، شیرینی این حرکت را در سراسر وجودت احساس خواهیکرد و هستی تو، سرشار از لذت لحظههای تلاش و پویایی خواهد شد.
چکیده:
از سکون، هیچ زایش و تولیدی حاصل نمیشود؛ چنانکه وادی هشتم به زیبایی بیان میکند: «با حرکت، راه نمایان میشود.»
اگر دست روی دست بگذاریم، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ بلکه در حرکت و قدمبرداشتن است که مسائل زندگی چهره واقعی خود را نشان میدهند و میتوان برای حل آنها اقدام کرد؛ زیرا در تحرک، آنچه در ذهن تصور کردهایم، به مرحله عمل درمیآید و در همان قدم اول، مسیرهای گوناگون و چالشهای فراوانی در جهت رسیدن به خواسته، نمایان میشود.
انسان در مسیر حرکت، بر سر دوراهیها یا چندراهیهایی قرار میگیرد که باید با بهرهگیری از قدرت تفکر، دستیابی به دانایی و درنهایت دانایی مؤثر و بر پایه قدرت اختیار خود، یکی از مسیرها را انتخاب کرده و در آن قدم بردارد.
در این مسیر یا تجربه همراه با پیروزی بهدست میآید یا تجربهای از دل شکست؛ همانگونه که در کنگره۶۰ گفته میشود: «یا میبریم یا میآموزیم.» بنابراین، در هرصورت، حرکت، میوه شیرین خود را از باتلاق سکون باز پسمیگیرد.
از آنجا که انسان موجودی با اختیار کامل است، مفهوم حرکت، تنها در پرتو جریان اختیار معنا مییابد؛ چون اگر جبر حاکم باشد، هیچکدام از این محاسبات درمورد انسان، صادق نخواهد بود و درنتیجه، او نه میتواند و نه، باید پاسخگوی نتایج اعمال خود باشد.
انسان در هنگام حرکت است که بهصورت همزمان تحتتأثیر دو نیرو قرار میگیرد و با گامنهادن در هر یک از این مسیرها، میتواند به دنیای تاریکیها یا روشناییها وارد شود. فرد تا زمانیکه قدم در راهی نگذارد، نمیتواند چالشهای رسیدن به هدف را پیشبینی کند. حرکت، مهمترین اصل برای رهایی از سکون است؛ اما نه هر حرکتی؛ بلکه حرکتی که بر اساس دانایی و آگاهی باشد؛ بهعبارت دیگر، هر فرد برای حرکت درست در صراط مستقیم، باید پیش از اجرای وادی هشتم، هفت وادی گذشته را به خوبی آموخته باشد.
در اینجا یک پرسش مطرح میشود: چرا فرد تا زمانیکه حرکت نکرده است، نمیتواند چالشهای رسیدن به هدف را پیشبینی کند؟ پاسخ روشن است؛ اگر فردی برای رسیدن به هدف، مقدمات را بهطور کامل فراهم کند و سپس شروع به حرکت در مسیر موردنظر نماید، در طول راه با مسائلی روبهرو میشود که پیشتر درنظر نگرفته بود و درنتیجه بر سر چندراهیهایی قرار میگیرد؛ در چنین شرایطی ممکن است، دلسرد شده و از ادامه مسیر بازماند؛ بنابراین برای شروع حرکت، دانستن جزئیات ضرورتی ندارد؛ بلکه آگاهیهای تکمیلی در طول مسیر بهدست میآیند؛ ازاینرو، درنظرگرفتن جزئیات حرکت، چندان اهمیت ندارد و دانستن اطلاعات کلی میتواند گامها را برای حرکت در مسیر موردنظر آماده سازد. آنگاه انسان با شجاعت، میتواند از سکونی که همچون تارهای عنکبوت، سالها دستوپای او را بسته است، عبور کند.
عدم زایش در سکون:
شاید واژه سکون از همان خواستههایی سرچشمه گرفته باشد که در جهان ذهنی انسان، همچون مردابی لانه کردهاند و پای رفتن او را درخت جهالت با شاخههای ترس، منیت و ناامیدی کاملاً بسته است. تصور کنید اگر آبی که مایه حیات است، در جایی بماند و امکان جاریشدن نداشته باشد، در همانجا باتلاقی شکل میگیرد که مملو از حشرات مرده، بوی آزاردهنده و لجنهایی است که ته آن را پوشاندهاند. چنین مردابی حال خوش و منظرهای زیبا را از هر عابری که از آنجا میگذرد، دریغ میکند و بوی آزاردهنده آن تا دوردستها، هر جنبندهای را آگاه میسازد تا مسیر خود را تغییر داده و حتی از نزدیکی آن نیز عبور نکند.
این حقیقت درمورد انسانها نیز صادق است؛ زمانیکه خواستهها تنها در زندان جهان ذهنی باقی بمانند و هیچ تلاش یا حرکت آگاهانهای برای تحقق آنها صورت نگیرد، فرد به انسانی سردرگم، آزرده و طلبکار تبدیل میشود. چنین فردی برای رسیدن به آرزوهایش همواره درگیر چالشهای ذهنی است و بهتدریج با جسمی خسته و روانی افسرده، در گوشهای کز کرده و از ادامه زندگی بازمیماند؛ درنتیجه این دسته از افراد، هدف آفرینش خود را پوچ و بیهوده میپندارند. درمقابل، انسانهایی که حرکت میکنند؛ البته حرکتی آگاهانه و درست بهسوی مقصد موردنظر که همان صراط مستقیم است، شور و هیجانی را تجربه میکنند که چهره زندگی را برای آنان دوباره زیبا و دلپذیر میسازد.
تحرک؛ اولین پله برای نمایانشدن راه:
تمام انسانهایی که برای رسیدن به خواستههای خود سالها برنامهریزی کردهاند و تمام جزئیات مسیر حرکت را در جهان ذهنی خود مو بهمو درنظر گرفتهاند، شاید کار را تمامشده تصور کرده و حتی برای خود جشن گرفته باشند؛ اما زمانیکه خواستهاند در مسیر هدف حرکت کنند، با موانع و چالشهایی روبهرو شدهاند که هرگز انتظار آن را نداشتند. ماجرا در همینجا پایان نمییابد؛ زیرا پس از مرحله تصور در جهان ذهنی، لازم است فرد بهصورت آگاهانه وارد جهان اجرایی و عملیاتی شود؛ بنابراین تصور خواستهها تنها بخشی از مسیر است و بخش اصلی، همان حرکت در جهت تحقق آنها میباشد؛ درنتیجه برای آغاز حرکت، ضرورتی ندارد مدتها زمان خود را صرف بررسی جزئیات کنیم؛ دانستن اطلاعات کلی، برای برداشتن اولین قدم کفایت میکند.
نقش اختیار در انتخاب مسیر حرکت:
همانطور که میدانید، برای هر حرکت و جنبشی، باید نیرویی وجود داشته باشد تا امکان حرکت فراهم شود؛ این نیرو در انسان چیزی نیست جزء اختیار؛ هدیهای که منحصر به انسان است و به او اجازه میدهد با تصمیم خود، در مواجهه با دوراهیها یا چندراهیهایی که پیش رو دارد، یکی از مسیرها را بر اساس دانایی، آگاهی و خردمندی یا کمخردی خود انتخاب کند و از جهان ذهنی فاصله گرفته و وارد جهان اجرایی شود.
این مسیرها به دو دسته ارزشی و ضدارزشی تقسیم میشوند؛ راههای ارزشی همان حرکت در صراط مستقیم و راههای ضدارزشی، حرکت در خلاف جهت صراط مستقیم است. انتخاب مسیر به میزان آگاهی فرد، مثلث دانایی و درنهایت به دانایی مؤثر او بستگی دارد. هر فرد با توجه به خردمندی یا کمخردی خود، مسیر را انتخاب کرده و ادامه میدهد؛ بنابراین، اختیار تنها کلیدی است که هر شخص باید بهصورت آگاهانه از آن بهره گیرد تا بتواند مسیر درست را برگزیده و به سرمنزل مقصود نزدیک شود.
مهمترین ویژگیهای یک خواسته برای رسیدن به آن:
۱- مشخص بودن خواستهها: بسیاری از افراد در زندگی حتی نمیدانند چه خواستهای دارند. آیا این خواستهای که دارند، واقعاً همان خواستهای است که شب و روز برای رسیدن به آن وقت گذاشتهاند و ساعتها در جهان ذهنی خود برای تحققش برنامهها و طرحهایی را بررسی کردهاند؟
برخی افراد زمانیکه به خواستههایشان میرسند، برایشان اهمیتی ندارد و شوق بسیار در آنها، پیش از رسیدن به آن خواسته، همچون شعلهای در برابر باد خاموش میشود و خود نیز از این امر تعجب میکنند، بدون آنکه دلیلش را بدانند. دلیل این پدیده روشن است؛ آنها دقیقاً خواسته خود را مشخص نکردهاند.
۲- تمرکز و تلاش برای دستیابی به خواسته: دومین گامی که برای رسیدن به خواسته باید درنظر گرفت، علاوه بر مشخصبودن آن (که اولین و مهمترین گام است) تمرکز بر خواسته و به کارگیری تمام تلاش و کوشش برای دستیابی به آن است. مشخصبودن خواسته بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه باید تلاش مستمر انجام شود تا به هدف موردنظر رسید.
۳- آگاهی و خردمندی در مسیر حرکت: در مسیر حرکت بهسوی خواستهها، بر اساس اختیاری که انسان دارد، دو راه ارزشی و ضدارزشی وجود دارد که هر فرد با توجه به خردمندی یا کمخردی خود مسیر را انتخاب میکند. میزان خردمندی یا کمخردی نیز به سطح آگاهی، تفکر و دانایی فرد بستگی دارد؛ بنابراین هر انسانی باید پیش از شروع حرکت، به آگاهی و تفکر لازم دست یافته باشد.
ارزشمندترین هدف پس از رسیدن به خواستهها:
رسیدن به صلح و آرامش، مطمئناً هدف نهایی هر انسانی از تحقق خواستههایش است؛ زیرا هر فرد برای دستیابی به صلح و آرامش، خواستهای را در مسیر زندگی خود درنظر میگیرد و آرزوی بهدستآوردن آن را در سر میپروراند. او آگاه است که برای رسیدن به صلح و آرامش، باید در مسیر ارزشها حرکت کند یا بهعبارت دیگر، در مسیر صراط مستقیم گام بردارد؛ البته در صراط مستقیم نیز راههای انحرافی وجود دارد که فرد باید بر اساس دانایی که بهدست آورده، از مسیر منحرف نشود تا به سرمنزل مقصود برسد. اگر فرد در مسیر صراط مستقیم سر از بیراهه درآورد، باید توبه کند؛ یعنی بازگشت از ضدارزشها و جبران آن، که شرط اصلی ادامهدادن در صراط مستقیم است.
جبران خسارت از خود، خانواده و جامعه:
الف) خسارت به خود: این خسارت شامل مواردی میشود که بهطور خواسته یا ناخواسته به جسم و روان خود آسیب رساندهایم.
ب) خسارت به خانواده: هرگاه فرد از برعهدهگرفتن مسئولیتهای خود شانه خالی کرده، قصور داشته باشد و بار مسئولیتهای خود را بر دوش دیگران بگذارد که این امر میتواند شامل جایگاه همسر، والدین یا فرزندان باشد و باید در این زمینه نیز جبران خسارت صورت گیرد.
ج) جبران خسارت از جامعه: زمانیکه فرد از اموال عمومی مراقبت نمیکند؛ این امر از انداختن آشغال در خیابان آغاز میشود و تا دستدرازی به اموال عمومی و بیتالمال ادامه مییابد. این خسارتها، کوچک یا بزرگ، فرقی ندارند؛ مهم آن است که با این رفتارها به افراد بهصورت جمعی یا فردی آسیب رساندهایم؛ بنابراین برای اولین قدم، باید این خسارتها جبران شود و از ادامه خسارتهای بعدی به جامعه خودداری کنیم که در هر سه مورد، واژه توبه مطرح میشود.
توبه؛ یعنی بازگشت از ضدارزشها و پیمانبستن برای عدم انجام اعمال ضدارزشی و جبران گذشته.
سخن آخر:
حرکت؛ بهمعنای رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر است. حرکت میتواند درست باشد و رسیدن به مقصد مناسب، نتیجه آن باشد یا برعکس، به مقصد نامناسب ختم شود. هر جزء در هستی درحال حرکت و پویش بهسمتی است که فرمان آن از پیش صادر شدهاست.
حرکت در حلقههای آفرینش را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱- حرکت بیرونی: رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر که همه موجودات تحت فرمان الهی آن را انجام میدهند.
۲- حرکت درونی: حرکتی است که در صور باطن صورت میگیرد و شامل شناخت خود و بهعبارتی تزکیه و پالایش است.
۳- حرکت خنثی: شخص درجا زده و حول محور خود سرگردان است و کار مفیدی انجام نمیدهد.
برای رسیدن به جایگاههای بالاتر، باید حرکت روبهجلو داشت؛ زیرا سکون باعث از دست رفتن جایگاهها میشود؛ همچنین اگر حرکت روبهعقب داشته باشیم، جایگاهی را که درنظر گرفته و برای آن برنامهریزی کردهایم، از دست خواهیم داد. در سفرهای درونی، آرامش مهمترین عنصر است. همسفر ما در سفر درونی، میتواند جن یا روح باشد و این همسفر بستگی به میزان آگاهی و دانایی ما دارد. هر انسانی میتواند با خروج از سکون و قدمگذاشتن در صراط مستقیم، هرچند دشوار و طاقتفرسا، نیروهای الهام و القاء را به کمک خود داشته باشد که مسیر را برای او هموار میکنند؛ درنتیجه انسانیکه در مسیر هدف خود، حرکت آگاهانه و درست دارد، میتواند به هدف نهایی دست یابد.
منابع: وادی هشتم، اجرای پیمان وادی هشتم و سیدی تحرک
رابط خبری: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
نویسنده و ویرایش: همسفر لیلا. ق رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
180