English Version
This Site Is Available In English

اولین موضوعی که در صورت مسئله اعتیاد مطرح می‌شود درمان است

اولین موضوعی که در صورت مسئله اعتیاد مطرح می‌شود درمان است

جلسه سیزدهم از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پرند با استادی راهنما همسفر اشرف، نگهبانی همسفر زلیخا و دبیری همسفر سمیرا با دستور جلسه: «صورت مسئله اعتیاد» در تاریخ ۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که در جمع شما دوستان عزیزم هستم که اکثر شما را می‌شناسم و فکر می‌کنم که دوباره در نمایندگی ابن‌سینا هستم؛ چون سیستم کنگره60 به گونه‌ای رقم زده شده است که وقتی ما یکدیگر را می‌بینیم انگار سالیان سال است که همدیگر را می‌شناسیم و احساس غربت و غریبی نداریم و این خیلی خوب است. تشکر می‌کنم از نگهبان جلسه همسفر زلیخا برای این‌که من را دعوت کردند، از گروه مرزبانی و ایجت محترم شعبه که قبول کردند که من در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم سپاسگزارم و یک تشکر ویژه می‌کنم از راهنما همسفر مرضیه که من هر چه در زندگی دارم اول از لطف خداوند و بعد از لطف راهنما همسفر مرضیه است که من در این جایگاه قرار گرفتم و از او اجازه می‌خواهم که صحبت خودم را شروع کنم.

تبریک می‌گویم خدمت همسفرانی که از نمایندگی پرند شال زیبای راهنمایی را دریافت کردند. امیدوار هستم که در این زمینه موفق باشند و لژیون پرباری داشته باشند. ان‌شاءالله در لژیون‌های خود رهجوهایی مثل خودشان پرورش دهند تا در این سیستم به دیگران کمک کنند. دستور جلسه این هفته راجع به صورت مسئله اعتیاد است که برای شروع درمان اعتیاد یکی از مهمترین و کلیدی‌ترین دستور جلسات در کنگره60 است. در این سیستم در یک زمان مقرر که اول مهرماه مدرسه‌ها باز می‌شود آموزش‌های کنگره هم شروع می‌شود. این دستور جلسه در این ماه قرار داده شده است تا ما بفهمیم که شروع سیستم آموزشی از همین فصل پاییز است. بدن ما هم در این فصل باید یک خودسازی انجام دهد.

حالا ما در این دستور جلسه اعتیاد را حذف می‌کنیم و در مورد صورت مسئله صحبت می‌کنیم. صورت مسئله به معنی چیست؟ در کنگره60 همه افراد باسواد هستند و می‌دانیم که صورت مسئله به چه معنی است. ما در تمام لحظه‌لحظه زندگی‌های خودمان باید از صورت مسئله به خوبی استفاده کنیم؛ اگر صورت مسئله‌های بدی را مطرح کنیم مطمئن باشید که به جواب درستی نمی‌رسیم. متأسفانه در حوزه اعتیاد بیرون از کنگره60 و در تمام نقاط جهان و دنیا نتوانستند یک صورت مسئله درست درمانی برای اعتیاد پیدا کنند. خوشبختانه از طرف آقای مهندس دژاکام این صورت مسئله به درستی طرح شد و وقتی مطرح شد یک‌سری سوال‌ پشت سر آن آمد. در واقع وقتی صورت مسئله درست نباشد سوالی هم پیش نمی‌آید.

در گذشته می‌گفتند اعتیاد درمان ندارد و هیچ کاری نمی‌شود انجام داد و این یک صورت مسئله بود؛ اما در حال حاضر وقتی در کنگره60 می‌گویند اعتیاد درمان دارد ادامه پیدا می‌کند تا این درمان به درستی طی شود. اولین موضوعی که در صورت مسئله اعتیاد مطرح می‌شود درمان است. آیا ما می‌دانستیم درمان چیست؟ آیا در مورد آن فکر کرده بودیم؟ ما فکر می‌کردیم درمان برای بیماری‌هایی شایع است و اعتیاد یک فاجعه است؛ ولی بعد از ورود به کنگره آموختیم که اعتیاد هم مانند بیماری‌های دیگر است فقط ممکن است فراتر و بزرگتر باشد. در این‌جا سوال مطرح می‌شود که چرا بیماری اعتیاد بزرگتر از سایر بیماری‌ها است؟ برای این‌که اگر یک بیماری مثل سرطان یک عضو از بدن را درگیر می‌کند و اگر به موقع به آن رسیدگی نشود ممکن است عضوهای دیگر را هم درگیر کند؛ ولی اعتیاد با تمام وجود من سروکار دارد و از نوک انگشتان پا تا سر همه چیز را درگیر می‌کند.

یک مسئله‌ای را که راهنماهای تازه‌واردین به افراد تازه‌وارد‌ها می‌گویند این است که جسم تو مانند یک شهر وجودی است و فرد مصرف کننده این شهر را با مواد مخدری که ضد سیستم ایکس و ضد سیستم بدن او است بمباران می‌کند و با وارد کردم مواد مخدر بیرونی یک جایگزینی انجام می‌شود که این سیستم را مختل می‌کند. کاری که مواد مخدر با این شهر می‌کند درست مثل یک شهری است که زلزله چند ریشتری در آن آمده و تمام زیرساخت‌ها و روساخت‌های خانه‌ها را خراب کرده است. آیا این شهری را که توسط زلزله خراب و ویران شده، می‌شود ظرف 1 یا 2 روز درست کرد؟ راه غلط ما برای درمان اعتیاد چه بود؟ راه غلط ما این بود که یک مصرف کننده را در یک اتاق زندانی می‌کردیم و به تخت می‌بستیم، او را آواره می‌کردیم، به او مرتب مواد غذایی نمی‌دادیم و از دارو هم خبری نبود و آن فرد از خماری و درد 3 روز می‌سوخت و می‌ساخت به امید این‌که بعد از این چند روز به حال خوب برسد.

بعد از گذشت 3 روز به او اجازه می‌دادیم از اتاق خارج شود و بعد به او می‌گفتیم تولدت مبارک و الان حال تو خوب شده است. ما اصلاً نمی‌دانستیم با این کار چه اتفاق عجیبی در جسم این فرد مصرف‌ کننده رخ می‌دهد. همه این‌ موضوع‌ها برای این بود که صورت مسئله غلط بود و نتوانستیم درست آن‌را طرح کنیم؛ ولی وقتی در کنگره60 صورت مسئله را مطرح کردیم متوجه شدیم که با سم‌زدایی، کمپ، شلاق درمانی، آب درمانی و ابوالفضل درمانی اعتیاد درمان نمی‌شود. در کنگره آموختیم که برای درمان اعتیاد زمان لازم است و باید به فرد مصرف کننده زمان بدهیم. شهری را که با یک زلزله 10 ریشتری خراب شده است را نمی‌شود ظرف مدت زمان کوتاه درست کرد.

جسم انسان هم مانند یک شهر با چندین هزار میلیارد سلول است. چرا من باید با این سلول‌ها بدرفتاری کنم؟ باید حواسم باشد چگونه آن‌ها را بازسازی کنم. برای بازسازی این شهر در ابتدا باید آن چیزهایی را که باعث خرابی این شهر شده است را از شهر خارج کنیم و شهر را خالی و تخلیه کنیم. بعد شروع کنیم یک‌سری مهندس‌های حرفه‌ای را بیاوریم و وارد شهر کنیم تا یک برنامه‌ریزی کنند که این شهر دوباره سرحال شود. این مهندس‌ها شروع می‌کنند به ترسیم یک نقشه‌ برای این شهر و عملیات را شروع می‌کنند. برای شروع این عملیات مهمترین وسیله‌ای که لازم دارند مصالح است؛ پس برای ساختن دوباره این شهر مصالح را می‌آورند. در واقع به مهندس‌هایی احتیاج داریم که بتوانند یک ساختمانی را به ما بدهند که با هر چیزی خراب نشود.

مهندس‌ها نقشه ساختمان را ترسیم می‌کنند و برای ساخت و ساز به کارگران می‌دهند. این‌ موضوعاتی که من مطرح می‌کنم شاید 2 دقیقه زمان ببرد؛ ولی اگر بخواهیم به صورت اجرایی آن‌را با زمان حساب کنیم 1 یا 2 سال طول می‌کشد تا این شهر سالم شود. این شهر باید به چه شهری تبدیل شود؟ به یک شهر مقاوم که با زلزله خراب نشود. در کنگره60 ما این کار را با جسم خودمان می‌کنیم. یک مصرف کننده با دنیایی از حال خراب وارد کنگره می‌شود و میزان تخریب همسفر ی که با او همراه می‌شود را هم خدا می‌داند؛ چون او هم در این شهر خراب زندگی می‌کرده است. مسافر بعد از ورود به کنگره سفر خود را شروع و دارو دریافت می‌کند و با چشم گفتن و فرمانبرداری از راهنما سفر خود را ادامه می‌دهد. مسافر با خوردن مرتب داروی خود در زمان مشخص با مقدار مشخص و متد مشخص و مرتب به مرور زمان این سیستم را راه اندازی می‌کند و ما همسفرها در کنار مسافران خود هستیم که حال آن‌ها را خوب کنیم.

یک نکته‌ای که خیلی مهم است این است که من همسفر زمانی‌که قبول می‌کنم در کنار یک مصرف کننده این سفر را شروع کنم و قول می‌دهم که او را تنها نگذارم، دور از انصاف است که آموزش‌های کنگره60 را جدی نگیرم و وقتی جلسه شروع شده است من تازه تصمیم بگیرم از خانه حرکت کنم. کسی که خواهان آسایش و آرامش در زندگی خود است خیلی زودتر از این‌ها باید تکان بخورد. مگر تو همسفر به دنبال حال خوب نبودی، مگر شب تا صبح برای این‌که مسافر تو مواد مخدر را کنار بگذارد گریه نمی‌کردی؟ مگر با یک مسافر که حال خراب بود زندگی نمی‌کردی؟ با مسافری زندگی می‌کردی که تمام فکر و ذکر او مواد مخدر شده بود و تو و فرزندان خود را اصلاً نمی‌دید. الان که راه را پیدا کرده‌ای چرا حرکت نمی‌کنی؟ چرا بعد از این‌که 20 دقیقه از شروع جلسه گذشت در شعبه حضور پیدا می‌کنی؟ وظیفه من همسفر این است که سر ساعت در این مکان حضور داشته باشم، از صحبت‌های استاد و از مشارکت‌ها استفاده کنم تا معلومات خودم را بالا ببرم. من وقتی وارد کنگره شدم بعد از مشاوره راهنما همسفر مرضیه را انتخاب کردم.

در آن زمان خیلی تلاش می‌کردم که مسافرم به کنگره60 راه پیدا کند و بعد از 13 سال موفق شدم که او را به کنگره بی‌آورم؛ ولی من 2 هفته یک بار یا 3 هفته یک بار یا هر زمان که می‌خواستم می‌آمدم. در آن زمان روزهای دوشنبه کارگاه‌ آموزشی همسفران و روزهای پنجشنبه کارگاه آموزشی عمومی بود. یک روز راهنما همسفر مرضیه به من گفت که اگر می‌خواهی به مسافر و به زندگی خودت کمک کنی؛ باید روزهای دوشنبه را هم حضور داشته باشی و اگر نمی‌خواهی روزهای دوشنبه‌ در کنگره حضور داشته باشی اصلاً نیا؛ شاید اگر هر همسفری به جای من بود وقتی راهنما به او می‌گفت نیا با خود می‌گفت که وقتی راهنما به من می‌گوید نیا؛ پس دیگر نمی‌روم؛ ولی این تلنگر من را به این‌جا رساند و ممنون راهنما همسفر مرضیه هستم که من را بیدار کرد.

معرفی ورزشبان جدید رشته‌ ورزشی بدمینتون

مرزبان کشیک: همسفر آرزو و مسافر مجید
تایپیست: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .