دوازدهمین جلسه از دوره اول لژیون کاهش و افزایش وزن با دستور جلسه وادی هفتم ( رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه دوم آنچه برداشت میکنید) و تولد یک سال رهایی مسافر کاهش وزن رضا از نمایندگی گیلان به راهنمای مسافر کاهش وزن رضا در تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۱ ساعت ۷:۳۰ شروع به کار نمود

سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر. خدای را شاکرم که امروز در کنار هم گرد آمدهایم تا بیاموزیم و رشد کنیم.
امروز دستور جلسه، جشن تولد آقای رضا از نمایندگی گیلان است. صادقانه بگویم، روز اولی که آقای رضا را دیدم، هرگز تصور نمیکردم که خواستهای چنین قوی داشته باشد و بتواند تغییر کند. اما وقتی برای بار دوم او را ملاقات کردم، با ۲۰ کیلو کاهش وزن بازگشته بود! او با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکرد؛ مجروح شیمیایی بود و جسمش تخریبهای زیادی را متحمل شده بود. حتی راه رفتن ساده برایش دشوار بود، آسم داشت و دردهای بیشماری.
اما معجزه اینجا رقم خورد: با همین برنامه سادهی تغذیه سالم که در کنگره ۶۰ ارائه میشود، و با بالا بردن تدریجی نقطه تحمل، او آرامآرام پیادهروی را آغاز کرد و با برنامه همراه شد. ارتباط مداومش با من (حداقل هفتهای یک بار تماس تلفنی) نشان از تعهد بینظیرش داشت. کمکم دوچرخهسواری را نیز شروع کرد و با وجود فاصله مکانی زیاد، با بهکارگیری نکات مثبت و ارزشمند و آموزشهای بیبدیل آقای مهندس، توانست به نتیجهای مطلوب دست یابد.
پس از رهایی از بند اضافه وزن، او موفق شد در استان گیلان لژیون خود را تشکیل دهد و آموزشهای کنگره را ادامه دهد. او در نمایندگی گیلان خدمت راهنمای تغذیه سالم را با موفقیت انجام داده و تا امروز، حدود دو نفر به رهایی از چاقی دست یافتهاند. به او خدا قوت میگویم و از آقای مهندس بینهایت سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم آوردند تا فرصت آموزش و انتقال آن را داشته باشیم.
دستور جلسه دوم، وادی هفتم است. امروز صبح، در حال گوش دادن به صحبتهای پربار استاد امین در مورد وادی هفتم بودم که در شعبه ستارخان ایراد شده بود. ایشان فرمودند که انسانها همیشه در پی “کلمه اعظم” بودهاند، به دنبال “شو شود” و “غول چراغ جادو” میگشتند. این راز در کنگره برای ما مکشوف شده است: این همان “فرمان عقل” است که میتوانیم با شیوه DST به آن دست یابیم. اما تاکید میکنم، صرف گفتن “DST” ما را به این امتیاز نمیرساند.
در درمان اعتیاد، ما مثلث DOD را داریم که رمز و راز درمان اعتیاد در آن نهفته است. اما آیا صرفاً با گفتن DOD به درمان میرسیم؟ خیر! باید مو به مو از قوانینی که وضع شدهاند، پیروی کنیم و به آنها عمل کنیم. یعنی داروی OT را سر ساعت و به اندازه مطلوب مصرف کنیم و تیپر را دقیقاً انجام دهیم. تنها پس از گذشت مدت زمان مشخص، به درمان خواهیم رسید.
دقیقاً همین موضوع درباره رضای عزیز هم صدق میکند. او “کلمه اعظم” را برای کاهش وزن در کائنات کشف کرد: تخممرغ، ترازو، سالاد قبل از غذا و پیادهروی. و پس از گذشت پارامتر زمان، به تعادل رسید و به درمان واقعی دست یافت. خدا را شکر که مشکلات جسمیاش، مشکلاتی که سالهای سال گریبانگیرش بودند، مرتفع شد.
در کنگره، رازهای بسیاری برای من به عنوان یک رهجو کشف شده است. و تنها پیمودن راه و عملی نمودن این قوانین ارزشمند است که مرا به نتیجه خواهد رساند. امیدوارم با مشارکتهای شما عزیزان، بیشتر بیاموزم و با اشتیاق به سخنان شما گوش میسپارم.

سلام دوستان، من رضا هستم، یک مسافر. قلبم سرشار از شکرگزاری است که امروز در جمع پرمهر شما حضور دارم. عمیقترین سپاسها نثار جناب مهندس و خانواده محترمشان باد که با ایجاد این بستر بینظیر، مسیر رهایی و رسیدن به حال خوش را برای ما هموار ساختند.
پس از درمان مواد مخدر و سیگار، افتخار آشنایی با “تغذیه سالم” در کنگره ۶۰ نصیبم شد. از راهنمای عزیزم، آقا رضا، که با صبوری و درک عمیق، سختیهای مرا پذیرفتند و مرا در این مسیر همراهی کردند، بینهایت سپاسگزارم. روزهایی بود که به دلیل سرمای زمستان، یخبندان یا مشکلات دیگر، امکان مراجعه حضوری برایم نبود، اما ایشان با همراهی بیدریغشان، به من کمک کردند تا این راه را تا انتها بپیمایم. همچنین از ایجنت محترم شعبه، آقا مجتبی، که همراه همیشگی من بودند، و از آقا اسماعیل، راهنمای سفر اول و دومم، که هرگز تنهایم نگذاشتند، و تمام دوستانی که در گیلان در این سفر همراه و همیار من بودند، کمال تشکر را دارم.
پیش از ورود به کنگره، وضعیت جسمانی من وخیم بود. تخریب ناشی از مصرف بالای مواد (حدود ۸ تا ۱۲ گرم شیره در روز) و جراحات شیمیایی از سال ۶۶، زندگیام را به جهنمی بدل کرده بود. کپسول اکسیژن، یار همیشگیام بود؛ یکی روی تخت، یکی در صندلی ماشین و دیگری در کیفی که همه تصور میکردند کیف سامسونت من است! پیادهروی حتی برای ۵ قدم نیز برایم طاقتفرسا بود. برای انجام اموری عادی مانند مراجعه به بانک، باید به دنبال نزدیکترین جای پارک میگشتم تا کمترین مسافت را پیاده طی کنم. پوشیدن کفش و جوراب نیز برایم چالشی بزرگ بود.
اما در دل این تاریکی، خواستهای قوی در من زنده بود. دستور جلسه این هفته، وادی هفتم، گویی شرح حال من بود. و من راه را در کنگره ۶۰ یافتم. آشنایی با آقا رضا، دریافت دفترچه و آغاز نوشتن سیدیهای مهندس، نقطه آغاز سفر من بود. اگرچه در مصرف مواد مخدر به این حد از تخریب نرسیده بودم، اما اضافه وزن و تخریبهای جسمانی ناشی از آن، امانم را بریده بود. روزانه ۵۰ قرص میخوردم و چهار اسپری آلمانی، که تهیه آنها برای بچههایم در نیمه ماه چالشبرانگیز بود، جزئی از برنامه درمانی من بود. حتی برای تهیه برخی داروها، مجبور بودم به داروخانه ویژه ۱۳ آبان مراجعه کنم. سه مدل اکسیژن همزمان، تنها راه ادامه دادن زندگی بود؛ زندگیای که به سختی و با اختلالات فراوان سپری میشد.
امروز، با آموزشهای ناب آقای مهندس و هدایتهای دلسوزانه راهنمایم، به وضعیتی رسیدهام که میتوانم مسافتهای طولانی را پیادهروی کنم. دوستان نزدیکم شاهد این تحول شگرف در زندگی من هستند. روش دیژاکام، روشی است که با عمل به قوانینش، میتوانیم به تعادل واقعی در زندگی و وزن دست یابیم، بدون هیچگونه فشار طاقتفرسا. زبان بدن ما گویای احوال ماست و این روش به ما میآموزد که چگونه آن را بفهمیم.
حتی خانوادهام نیز مشتاق این روش شدهاند. نوهام، آرتین، که ۱۵ کیلو اضافه وزن داشت، با همین روش، علیرغم سن رشدش، هم رشد جسمی خوبی داشت و هم به تعادل وزن رسید.
همانطور که در سفر DST، سر خود را با سر راهنما عوض میکنیم، رمز پیروزی در سفر تغذیه سالم نیز در “گوش به فرمان بودن” و “عمل به قوانین” نهفته است.

تنظیم:راهنمای تغذیه مسافر رضا
بارگذاری:همسفرامید
- تعداد بازدید از این مطلب :
382