English Version
This Site Is Available In English

مشارکت مکتوب

مشارکت مکتوب

مشارکت مکتوب از فرمانبرداری تا فرماندهی  

  در این دستورجلسه حکایت سفری نهفته است. از یک مبداء مشخص به مقصدی معلوم که لاجرم هدفی را دنبال میکند. این سفر سفری بی پایان است ، زیرا در آن مسافر به هر مرحله ای که برسد باز شرط بقای او همان فرمانبرداری است. آقای مهندس که بنیان کنگره بوده و اطاعت از او بر همه ما لازم است، خودش فرمانبرداری به تمام معنا از قدرت مطلق و اساتید خویش میباشد. پس معلوم میشود که راز یک فرمانده موفق ماندن, در این است که آن فرمانده هرگز از جایگاه فرمانبرداری خود انصراف ندهد و در عین حالیکه با قدرت فرمان میراند، جبین خود را بر خاک نهد و مطیع پروردگار باشد.  

 مولانا وقتی نردبانی تقاضا کرد تا به آسمان صعود کند ، به او گفته شد که سرِخود را به زیر پایت بگذار. این کنایه از آن بود که فرمانبردار باش ، نفس اماره را مهار کن و مطیعِ اوامر عقل شو، تا توان آنرا بیابی که مسافرِ ملکوت آسمانها باشی. مطیعِ یک قدرت سالم بودن است که نردبانی مطمئن برای صعود به جایگاه‌ فرماندهیست.

 در سفر اعتیاد یا جونز، رهجو وقتی بی قید و شرط به راهنما چشم میگوید، طبیعتا طی مدتی معین به فرماندهی جسم خود خواهد رسید و اعتیاد او درمان شده یا وزنش متعادل میگردد، اما اگر کسی در جایگاه فرمانبرداری اوامر را گزینشی اطاعت کند و بخواهد میلی رفتار نماید دور از انتظار نخواهد بود که به فرضِ محال چنانچه به جایگاه فرماندهی تکیه زد فرامین او نیز توسط دیگران بصورت گزینشی اطاعت شود و او فرماندهی نباشد که اوامرش مو به مو به اجرا در می آید. این عین عدالت خواهد بود چراکه بازتابِ‌ رفتارِ خود اوست. آنچه فرمانبرداری را گوارا میکند اعتمادِ به فرمانده است و آنچه آفاتِ فرماندهی را دفع میکند اطاعتی بی چون و چرا از قدرت مطلق - الله - در نهان و آشکار میباشد. 

از توجه شما متشکرم

همسفر عباس لژیون همسفران 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .