در باب دستورجلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» باید گفت که انسان تنها زمانی میتواند به فرماندهی برسد که فرمانبرداری خوب و شایستهای باشد. زیرا این فرمانبرداری است که تجربه میآفریند و انسان را به فهم و درایتی عمیقتر میرساند. تنها کسانی شایستگی رسیدن به فرماندهی را دارند که در ابتدا فرمانبرداری را به درستی آموخته باشند. با توجه به سخنان آقای مهندس، کسی که فرمانبردار نباشد؛ یعنی گرفتار منیت و خودخواهی است. اگر فرمانبرداری را یاد نگیریم ریشه آن در جهل و نادانی ماست؛ زیرا در تاریکی جهل و در مسیر نفس اماره، قدرت تفکر از ما سلب میشود. شاید به همین دلیل است که در وادی اول آمده است؛ باید تفکر کرد تا در مسیر فرمان قرار گرفت. تنها موجودی که مقامی بالاتر از خود ندارد خداوند است و غیر از او همه انسانها در هر جایگاهی که باشند، مقامی بالاتر از خود دارند که باید از آن فرمانبرداری کنند تا از آن مقام بیاموزند، تجربه کسب کنند و در نهایت خود به مقام فرماندهی برسند.
در کنگره۶۰ کسانی به جایگاههای بالاتر و خدمتهای بزرگتر میرسند که ابتدا فرمانبردار راهنمای خود بودهاند به جایگاهها احترام گذاشتهاند و قوانین و حرمتها را رعایت و اجرا کردهاند. در وادی چهاردهم آمده است، کسانی که حال خوش ندارند تنها دو راه پیش رویشان است یا به نیروهای راستین که خواهان حق و حقیقتاند بپیوندند و یا در مسیر نیروهای بازدارنده و مخرب قرار گیرند تا آنها را با گردبادهای سهمگین به عمق ظلمت بکشاند. در کنگره، این نیروهای راستین همان راهنماها، قوانین و فرامین الهی هستند. پس فرمانها در کنگره۶۰ برای آسایش و آرامش خود ماست تا فرماندهی وجودمان را از نیروهای منفی و تخریبی بازپس بگیریم.
برای ما در کنگره در هر لحظه فرمانهایی وجود دارد که باید آنها را بشناسیم تا بدانیم در هر زمان کدام یک را اجرا کنیم. حرکت در مسیر این فرامین؛ یعنی فرمانبرداری واقعی. شناخت فرمان بخشی از دانایی است؛ اما زمانی که آن را به اجرا درآوریم، به دانایی مؤثر میرسیم. اجرای فرمان باید از کارهای کوچک آغاز شود تا بهتدریج به کارهای بزرگتر و نهایتاً فرمان عقل منتهی گردد. بر اساس وادی ششم، باید «حکم عقل را در قالب فرمانده بپذیریم.» یکی از بزرگترین موانع این مسیر، منیت است. منیت فرماندهی عقل را ضعیف یا حتی متوقف میکند. منیت در نقطه مقابل آموزش قرار دارد و اجازه نمیدهد دانایی رشد کند. وقتی دانایی رشد نکند، نفس اماره جایگزین عقل میشود و زمام فرماندهی را به دست میگیرد. بنابراین برای رسیدن به فرماندهی عقل، باید آموزشپذیر باشیم، بر نیروهای درونی خود مسلط گردیم و نیروهای منفی را از شهر وجودی خویش دور کنیم تا به فرمانروایی لایق برای وجود خود تبدیل شویم.
استاد امین در سیدی «فرمانبرداری تا فرماندهی» میگویند فرماندهی خواست درونی هر انسانی است؛ یعنی هر انسانی در هر جایگاهی که باشد، فرمانده بودن یکی از خواستههای اوست. اما باید دانست که تنها یک راه برای رسیدن به این خواست وجود دارد و آن، فرمانبرداری است. خداوند را شاکریم که ما را در مسیر کنگره قرار داد، چرا که در این مسیر باید از آموزشها و تجربیات یک استاد و راهنمای دانا بهره بگیریم. به قول کنگره۶۰، سرمان را با سر راهنما عوض کنیم؛ زیرا راهنما هم روزی فرمانبردار بوده و این مسیر را طی کرده تا امروز به روشنایی برسد. به امید آنکه همه ما در کنگره در مسیر فرامین قرار بگیریم، فرمانبرداری را بیاموزیم، آموزش ببینیم و خدمت کنیم تا به فرماندهی واقعی برسیم.
نویسنده: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)، رشته ورزشی ایروبیک
رابط خبری: همسفر اعظم مرزبان خبری پارک هنر بیهقی سبزوار
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهه از نمایندگی صالحی، دبیر سایت، رشته ورزشی دارت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
89