شرکت در کارگاه آموزشی یعنی به دست آوردن تجربه، تخصص و علم که در کنگره۶۰ آموزش داده میشود. انسان برای رسیدن به جایگاه فرماندهی، ابتدا باید فرمانبرداری را بیاموزد. فرمانبرداری یعنی پذیرش قوانین، انجام درست وظایف و حرکت در مسیری که عقل و آموزشها نشان میدهند و این مقدمهای است برای رسیدن به فرماندهی؛ یعنی تسلط بر افکار، احساسات و اعمال خود، کسی که فرمانبرداری را تجربه نکند، نمیتواند فرمانده خوبی باشد.
در مورد دستور جلسه این هفته گفتگویی صمیمانه با همسفر معصومه داریم که توجه شما را به ادامه آن جلب مینمایم.
همسفر معصومه و مسافرشان با ۱۸ سال تخریب آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر حقی از لژیون چهارم نمایندگی فردوسی مشهد و همسفر مرضیه از لژیون سوم نمایندگی فردوسی مشهد سفر کردند. هر دو در رشته ورزشی بدمینتون فعالیت دارند. با کمک آقای مهندس و یاری خداوند مدت ۷ ماه است که آزاد و رها هستند.
چرا در کنگره از لغت فرماندهی به جای رهبری، ریاست یا مدیریت استفاده میشود؟
برای پاسخ دادن به این سؤال اول باید معنی کلمهها بررسی شود. کلمات رهبری، ریاست یا مدیریت در کل به معنای کارگردانی است؛ ولی کلمه فرماندهی به معنای تجربه و تخصص هر فرد به او اطلاق میگردد. به نظر من بهترین عنوان برای آقای مهندس همین کلمه فرمانده است.
چه.قدر این جمله را قبول دارید، «فرمانبرداری، کارگاه آموزشی فرماندهی است.»؟
شرکت در کارگاه آموزشی یعنی به دست آوردن تجربه، تخصص و علم که تمام این موارد برای نزدیک شدن به فرماندهی نیاز است. بخشی از علم و آموزش کنگره در سخنان استاد، نوشتارها و مشارکت دوستان گنجانده شده است؛ زیرا آنان همچون ما این مسیر را طی کرده و تجربه خود را با ما به اشتراک میگذارند.
اگر سر وقت در کارگاههای آموزشی حاضر میشوید به ما بگویید قفل مسئله تأخیر با چه کلیدی باز میشود؟
سپاس از شما که به سؤال مهمی اشاره کردید، ما در کنگره هر راهی را با پیدا کردن کلیدِ قفل طی میکنیم، قفل این راه با تفکر و با فرمانبرداری باز میشود. وقتی من با تفکر ببینم، آیا میخواهم به علم و حال خوش دست پیدا کنم؛ پس در کارگاه حضور پیدا میکنم. وقتی راهنمای من میگوید، باید به موقع در کارگاه آموزشی حضور پیدا کنم تا به حال خوش برسم؛ پس حتماً فرمانبردار هستم تا به جایگاههای بالاتر دست یابم. علمی که در کارگاه نهفته است با گوش دادن به سخنان استاد و مشارکت دوستان به دست میآید، لذا آنان مانند من این مسیر را طی کردند.

اولین بار در چه شرایطی متوجه شدید که پذیرش آموزشها یا فرمانبرداری میتواند تغییر بزرگی در زندگی شما ایجاد کند؟
وقتی مسافر من با فرمانبرداری از استاد خود تمام پلههای DST را با دقت طی میکرد و هر روز به حال خوش نزدیکتر میشد، لیکن من هم با دیدن او به این نتیجه رسیدم که باید به فرمان استاد خویش گوش دهم تا به حال خوش دست پیدا کنم.
از دیدگاه شما چه عواملی باعث میشود یک رهجو یا همسفر مسیر خود را با استقامت بیشتری ادامه دهد؟
وقتی من میبینم هر روز بر تعداد رهایافتگان افزوده میشود، افرادی با شرایطی مشابه من مشاهده میکنم و اکنون به حال خوش دست پیدا کردهاند؛ پس من هم مصمم میشوم با شوق و تلاش بیشتر برای رسیدن به مقصد بکوشم.
مصاحبهکننده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)
مصاحبهشونده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر کوثر رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون پنجم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
259