«آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق، به اثبات برساند.»
در درون انسان قدرت درونی قرار داده شده تا بتواند با این گنجینهای که خداوند در وجودش قرار داده و آن چیزی جز اختیار نیست، هر نیرو یا القایی که میخواهد را جذب کند.
اهریمن هم همانند نیروهای مثبت نیروها و یارانی را در هستی دارد که به کمک آنها میتواند بر انسان تسلط پیدا کند.
در وجود آدمی روح و جن وجود دارد و روح القاهای مثبت را دریافت میکند و جن که از اقوام و نیروهای اهریمنی است، القاهای منفی را جذب میکند تا بتواند این القاها را در انسان به اجرا در بیاورد.
اهریمن در زمان خلقت انسان کبر ورزید و حاضر به سجده آدمی نشد و این کبر و غرور توسط جنی که در درون انسان وجود دارد هر روز در حال القا شدن به انسان است تا انسان را از راه مستقیم منحرف کند و به راه اهریمنی سوق دهد.
حال رهجویی را در نظر بگیرید که در گذر زمان به سمت اعتیاد کشیده شده است و اهریمن از قویترین ابزار خود یعنی اعتیاد در درون او استفاده کرده است؛ حال که این فرد از اعتیاد به تنگ آمده و در جستجوی راهی برای خروج از این ظلمت است براحتی نخواهد گذاشت تا راه درست را بیابد و رستگار شود.
ولی خداوند به انسانهایی که در راه مستقیم حرکت می کنند و در این راه اقدام و تلاش میکنند کمک و یاری میرساند.
راهنمایان عزیز کنگره ۶۰ و روش درمان کنگره ۶۰ از جمله این یاری رسانیهایی هستند که خداوند مقرر فرموده است و در اختیار فردی که در جستجوی راهی برای خروج از جهان تاریک اعتیاد است، قرار داده است.
در این بین نیروهای اهریمنی باز هم بیکار ننشسته است و با یاری نیروهای خود که جن درون انسان هم شامل این نیروها است درصدد کج کردن مسیر انسان است تا برتری خود را نسبت به انسان نشان دهد و این برتری بینی را به اثبات برساند.
وقتی فردی جهت درمان اعتیاد خود در مسیر کنگره شروع حرکت میکند، نیروی اهریمنی سعی میکند در درون انسان کبر ورزی و خود برتر بینی را به جریان بیندازد و تلاش میکند هر روز داستان سجده نکردن و کبر خود را از طریق انسان تکرار کند.
زمانی که راهنما دستورات و فرمان هایی را برای به درمان رساندن رهجو صادر میکند، اهریمن به رهجو القا میکند که خودت از راهنما بیشتر میدانی و نباید دستورات راهنما را اجرا کنی و تو برتر از راهنمایت هستی.
یقیناً رهجویی میتواند موفق باشد و در مسیر درمان اعتیاد خود حرکت کند که اسیر این القای خودبرتربینی نشود و فقط و فقط با تسلیم شدن در برابر راهنما و اجرای کامل رهنمودهای راهنمای خود است که میتواند اسیر این القاها و تلههای اهریمن نشود و داستان کبر ورزی و غرور شیطان را بشکند و تسلیم مطلق راه حق شود.
یکی از بزرگترین چیزهایی که ما ازدستداده بودیم همین فرماندهی جسم خودمان بود. یک شخص مصرف کننده توسط اعتیاد راهبری میشود، که کجا برود و چهکاری انجام بدهد و با چه کسی معاشرت کند و خیلی کارهای دیگر.
وقتی یک شخصی تازه وارد کنگره میشود، شاید چند روز اول نافرمان باشد و خیلی هم طبیعی است چون این شخص تحت نیروهای اهریمنی است، اما اگر صبر کند و تحت فرمان راهنمایش باشد خودش را دلباخته اینجا میبیند، نیروهای شیطانی میگویند این شخص را شوری گرفته و بعد از چند وقت مجددا برمیگردد، ولی بعد از چند ماه وقتی میبینند که واقعاً تصمیم جدی گرفته است دستبهکار میشوند و به همین دلیل است که از سه ماه به بعد کار کمی سختتر میشود.
یک مسافر زمانی موفق میشود که بتواند فرمانبردار خوبی در صراط مستقیم باشد، من باید بدانم و قبول کنم که راه من اشتباه بوده و هر چه که راهنما میگوید را قبول کنم. وقتی یک نفر در کنگره، راهنما یا مرزبان یا نگهبان یا حتی دبیر میشود، راه سختی را طی کرده تا به این جایگاه رسیده است، کسی که وارد نظام میشود اول یک سرباز صفر است، اگر مسیر خودش را خوب طی کرد، میتواند به درجات بالاتر برسد.
وقتی من کارهایم را درست انجام بدهم، یک فرمانبردار خوب میشوم و خداوند هم در ادامه مسیر به من کمک میکند.
من بارها و بارها ترک کردم و برگشت خوردم، حاضر بودم همهچیزم را بدهم تا به درمان برسم، امیدوارم که درک کنیم که در کجای کار قرار داریم و در کنگره ۶۰ فقط تماشاگر نباشیم و خودمان را درگیر کنیم و برای بهبودی کنگره تلاش کنیم.
نگارش: مسافر عبدالکریم (لژیون یکم)
ویرایش: مسافر علیاکبر (لژیون یکم)
ارسال: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
160