خداوند منبع نور است

لژیون سردار باشگاه تیراندازی کنگره۶۰،با استادی پهلوان مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر منوچهر و دبیری مسافر علی با دستور جلسه « وادی ششم و تاثیر آن روی من » پنج شنبه ششم شهریور 1404 ساعت ۹:۰۰ صبح در محل سایت باشگاه آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر
دستور جلسه: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم» است.
تعدادی مفاهیم در کنگره۶۰ و یکسری در فرهنگ عرفانی و اسلامی تا حدودی ایرانی برای اولین بار بوده است؛ مانند جن درون یا مفهوم عقل که اولین بار در کنگره شنیدیم.

عقل چیزی خارج از انسان است و مربوط به انسان نیست و مولانا می‌فرماید: «که عقل جزئی از آن عقل کل است و آن عقل جزئی یا معاش یا عقل حسابگری که در انسان است ممکن است جزئی کوچک از عقل باشد که انسان دریافت می‌کند.» مفهوم عقل خیلی گسترده‌‌ است و من همواره به آن فکر می‌کنم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «خداوند نور آسمان و زمین است و عقل یکی از آن اجزای صور پنهان است» که به گفته‌ آقای مهندس واقعاً نمی‌دانیم از چه شکل گرفته و در مورد اجزائی که آن را شکل داده چیزی نمی‌دانیم. مثالی که برای آن وجود دارد، خداوند نور آسمان و زمین است و عقل را هم شبیه به نور می‌داند که به عنوان یک انسان ممکن است که هر چه قدر پنجره درونی من باز شود، دریافت بیشتری از آن نور داشته باشم و آن پنجره درونی، احساس ما است و هر قدر حس‌های انسان باز و پالایش شود، دریافت او از عقل بیشتر می‌شود. ما الآن در سایه نشسته‌ایم و تأثیرات روشنی که از طریق نور وجود دارد را می‌بینیم؛ اما منبع اصلی نور خورشید است را نمی‌بینیم به دلیل اینکه در سایه هستیم؛ ولی تأثیرات آن را می‌بینیم. این خیلی ویژگی جالب است که من در مورد خداوند که منبع نور است،  یعنی می‌گوید اگر انسان خداوند را خیلی کوچک ببیند؛ حتماً خداوند انسان را می‌بیند و این مثال خیلی جالبی برای من بود.

انسان زمانی که در سایه‌ها حرکت می‌کند، نمی‌تواند خود از منبع نور که خود برکت اصلی است، برخوردار باشد. انتخاب انسان است که بتواند در سایه‌ها و یا گوشه حرکت کند یا اینکه بتواند خود را در معرض آن قرار دهد.
من در کنگره می‌بینم که در شرایط سخت اقتصادی خیلی‌ها اوضاع خوبی ندارند؛ ولی مشاهده می‌کنم اعضاء کنگره برای گرفتن جایگاه پهلوانی‌ یا نشان بی‌نشانی از آقای مهندس اجازه ‌می‌گیرند، این‌ها نشان دهنده نزدیک شدن به فرمان عقل است و انسان از حسابگری عبور کرده‌ است. با این‌که این شرایط را می‌بیند می‌تواند هزینه‌اش را جای دیگری خرج کند. در پیام آقای مهندس شنیده‌ایم که می‌فرمایند: «خداوند به که فرصت دهد.» فرصتی که به او داده شده است را استفاده کرده، آمده و در حال استفاده از آن است. بعضی از فرصت‌ها امکان دارد دیگر تکرار نشود. من مدتی است خیلی به کلمه بی‌نیازی فکر می‌کنم و از نظر شخصی من، انسانی که ثروتمند می‌شود و به ثروت مادی می‌رسد، هیچ ارتباطی با میزان درآمد او ندارد. خیلی پذیرش این موضوع برای من سخت بود. اگر انسان همان وصول ساده بی‌نیازی مالی را رعایت کند با هر حقوق و در آمدی در هر جایگاهی بین پنج تا ده سال قطعاً به بی‌نیازی مالی می‌رسد. اول باید سوراخ‌های اضافه موش را بگیرد و بعد اتفاقی را رقم بزند. این‌که برای من اتفاق افتاده است که من یک حرکتی را انجام دهم؛ اما وقتی در آن نقطه نیستم تا یک تلنگری به من وارد شود نه تنها من رو به جلو نمی‌روم؛ حتی رو به عقب هم بر خواهم گشت. اصطلاحاً سنگ بزرگ نشانه دهنده نزدن است و طبیعتاً باید اندازه ظرفیت خود حرکت کنم و حالا یک مقدار بالاتر از توان، باعث رشد من خواهد شد. در نهایت همه افرادی که می‌گویند: «حکم عقل در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم» با شور حسینی فرق می‌کند و همه چیز به صورت اتومات در نظر گرفته شده است و انسان را به جلو حرکت می‌دهد‌ و مرز باریکی دارد.

آقای مهندس در کتابشان نوشته‌اند: «بین پادشاهی عقل و پادشاهی نفس اماره واقعاً یک تار مو فاصله است؛ اما از لحاظ زمانی هزاران سال فاصله است و طبیعتاً چیزی است که باید توسط انسان درک شود.»

تهیه و تنظیم: سایت تیراندازی با کمان کنگره 60