به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
فرمانبرداری وفرماندهی :برای ما مشخص میکند که ازکجا تاکجابرویم، یا همان مبدا ومقصد مارا مشخص میکند که به دوصورت است:یکی اشکار ،ویکی پنهان است .اگر انسان فرمانده ی خود باشد وفرمان بدهد مثلا: دستم بالا رود،راه بروم،بخابم،و...ولی درصور پنهان : اگر انسان بخواهد تصویری در ذهن خودبیادآورد اما تصویر دیگری نقش ببندد یعنی اینکه در فرماندهی انسان خللی ایجاد شده یامشگلی به وجود امده است، یا اینکه قدرت فرماندهی خود را از دست داده است. در انسانهای سالم فرمانها به درستی صادر میشود ،ولی درمورد کسانی که وارد چرخه ی اعتیاد میشوند:دیگر نقشی درفرماندهی خود ندارند وخیلی از فرامین راقادر به اجرا نیستند چنانچه بخاهند کاری انجام دهند ،شرطی دارد و آن هم مصرف مواد است وفرمانده ی آن اعتیاد است همان طور که مهندس در وادی ششم فرمودند :فرمانده باید عقل باشد چون عقل فرامین سالم ودرست،ودرسراط مستقیم(مثبت) را صادر میکند ولی ما بخاطر اعتیاد صدای آنرا نمیشنویم واگر بخاهم دوباره فرمانده ی خود بشویم یابتوانیم به صدای درون خود (عقل)برسیم باید فرمانبرداری کنیم مثلا:من به گنگره میام باید به فرامین رهنما،ایجنت،مرزبانها گوش کنم واین فرامین ماله همه ی بچهای گنگره است ولی وقتی راهنما توی دفترچه ام مقدار مصرف شربت را نوشته این فرامین فقط ماله خودمه ومن باید اجرا کنم اگر بخاهم به فرماندهی برسم .پس شرط اصلی فرماندهی فرمانبرداری کردن ،یا اطاعت کردن ازفرامین راهنما است تابتوانم درمان شوم ودوباره فرمانده ی جسم خود شوم تشکر از راهنمایی گرانقدر آقای حامد آقایی لژیون دوم شعبه دکتر علیرضا مبارکه
-------------------------------
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر
موضوع ؛ از فرمانبرداری تا فرماندهی
فرمانبرداری و فرماندهی در واقع مسیری را مشخص می کند که از کجا تا کجا باید حرکت را انجام دهیم . فرماندهی یک قانون کلی است که اگر انسان بخواهد در مسئله و مقوله ای صاحب نظر شود و بتواند کاری انجام دهد باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد ، شرط لازم آن این است که فرمانبرداری را کاملا انجام دهد .
این فرماندهی اینقدر دارای اهمیت و ارزشمند هست که ما حاظر هستیم خودمان را به خطر بیندازیم ، بهای سنگینی رو پرداخت بکنیم ولی این اتفاق بیفته . اصولا انسان وقتی که قادر میشه کار جدیدی رو انجام بده یعنی به انجام دادن کار جدیدی توانمند میشه این به آن مفهوم که دامنه فرماندهیش افزایش پیدا کرده ، یعنی قدرت فرماندهی افزایش پیدا کرده ، وقتی که توانایی ما افزایش پیدا کند قدرت ما زیاد شد دامنه فرماندهی ما افزایش پیدا می کند .
آن چیزی که در انسان نیروی ادامه را به وجود می آورد یا احساس خوشحالی رو به وجود میاره یا احساس خوبی بهش دست میده این هستش که به انجام دادن یک سری کارها توانا میشه یه به عبارت دیگر می تواند فرماندهی یکسری نیروهایی که خداوند در اختیارش قرار داده رو بدست بگیرد .
هر کاری که انسان انجام میده و یا هر کاری که از انجام دادنش احساس خوبی بهش دست میده درواقع این است که به اون نیروی خودش مسلط میشه و این یعنی فرماندهی ،
فرماندهی خیلی معنی عمیقی دارد ، کسی که دچار اعتیاد میشه فرماندهی رو از دست میده ، این انسان که شامل جسم و صور پنهان میشه فرماندهی ازش گرفته شده فرماندهی یعنی همان جایگاهی که به انسان ، اختیار می تونه معنی پیدا بکنه ،
از فرمانبرداری تا فرماندهی یعنی اگر بخواین اون نیروهایی که از دست شما خارج شده ، اعتیاد دراورده هر چی که از دست شما درآورده خارج کرده الان اختیارش در دست ما نیست اگر بخوایم این نیروها رو دوباره در اختیار ما قرار بگیرند که وقتی ما بگیم شو ، شود یا متمرکز شو ، اگر بخوایم این اتفاق بیفته باید فرمانبرداری کنیم ، هیچ راهی نداریم و از این چارچوب خارج نیست ،
اگر بخوایم فرماندهی قوی و خوب باشیم در وحله اول باید فرمانبردا خوب باشیم تا فرمانده قوی باشیم ،
انسان موقعه ای که در تاریکی قرار می گیرد در آن مسئله در نفس آماره قرار دارد ، حالا انسان وقتی که در نفس آماره است یعنی اینکه نفسش به او دستور می دهد و فرمان می دهد که این کار را باید انجام بدهی و باید این مواد را استفاده بکنی ، و باید هست پیشنهاد نیست . حالا انسانی که در این وضعیت هست چطور میخواهد به دیگران فرمان بدهد . حالا وقتی بخواهد از این اسارت خارج شود ، باید خوبی بیاید تا بدی برود و باید یک چیزی بیاید تا یک چیز برود.
دروازه ورود به تاریکی ها نقض فرمان و دروازه ورود به روشنایی ها فرمانبرداری است .
فرمانبرداری کار راحتی نیست ، انسان شاید به این نقطه برسد که من فرمانبرداری می کنم ولی در عمل کار راحتی نیست ، شرط اینکه من فرمانبرداری کنم این است مه من در مورد استادم قضاوت نکنم در مورد استادم که چه میداند و چه نمیداند نظر ندهم و در مورد علم استادم که ایا این حرفی که زده منطقی است یا غیر منطقی است ، این کارها را نکنم واین کار راحتی نیست ، من در مورد استادم نظر ندهم و نمره ندهم ، اگر انسان توانست این کارها را انجام بدهد تازه می تواند فرمانبرداری را به اجرا بیاورد و اینها مراتب خودش را دارد تا انسان به جایگاه خودش برسد .
در کنگره ۶۰ مهمترین کاری که یک مسافر باید انجام دهد ، فرمانبرداری است ، کسی که در کنگره فرمانبردار باشد قطعا به درمان اعتیاد و جایگاه های بالاتر خواهد رسید.
تشکر میکنم از راهنما گرانقدر آقای حامد آقایی لژیون دوم شعبه دکتر علیرضا مبارکه
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
43