English Version
This Site Is Available In English

فرماندهی درون خیلی ارزشمند است

فرماندهی درون خیلی ارزشمند است

سلام دوستان مهری هستم یک همسفر

در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی به نظر من اگر در کنگره فرمانبردار خوبی باشم و به آموزش‌ها و قوانین کنگره عمل کنم از دستورهای راهنما حرف شنوی داشته باشم و در زندگی عملیاتی و کاربردی کنم، آموزش‌ها را به نحو شایسته و درست به کار بگیرم حتما می‌توانم فرمانده‌ خوب و لایقی شوم. مسافران ما وقتی وارد کنگره می‌شوند تماما تحت تاثیر مواد مخدر هستند و از خود هیچ اراده و اختیاری ندارند بنابراین برای پس گرفتن این اختیار باید فرمانبردار خوبی باشند.

آموزش‌ها را به درستی دریافت کنند و برای پس گرفتن جسم و عقل و آن شهر وجودی خود کفش‌های آهنین بپوشند و تلاش مداوم و مستمر داشته باشند تا بتوانند به آن فرماندهی که در وجودشان خفته است بر اثر استفاده مکرر از مواد مخدر بیدار شود و این امکان میسر نمی‌شود مگر با گوش به فرمان بودن و تلاش کردن و فرمانبردار بودن از  قوانین کنگره۶۰ و راهنمایان محترم. تا زمانی که همه ما فرمانبردار خوبی بوده و تسلیم قوانین و آموزش‌های کنگره باشیم می‌توانیم فرمانده خوبی بشویم .

سلام دوستان سحر هستم همسفر 

از فرمانبرداری تا فرماندهی در واقع یک مسیری را مشخص می‌کند که از کجا به کجا باید حرکت را انجام بدهیم و فرماندهی به عنوان هدف مطرح شده که این مطلب قانون کلی است. اگر انسان بخواهد در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد شرط لازم این است که فرمانبرداری رو کاملاً انجام بدهد. فرماندهی به این معناست که انسان به یک سری از نیروها، چه نیروهای درون و چه نیروهای بیرون احاطه داشته باشد و آن کاری که از او می‌خواهد را انجام بدهند.

ما در کنگره همه چیز را به  دو قسمت تقسیم می‌کنیم  صور‌آشکار و صور‌پنهان، فرمان دادن در قسمت درون انسان و فرماندهی جزء خواسته‌های وجودی انسان است؛ یعنی همه ما در درون خودمان دوست داریم که فرماندهی را داشته باشیم. حالا وقتی این جایگاه به خطر می‌افتد ما حاضریم بهای سنگینی به خاطرش پرداخت کنیم؛ چون این فرماندهی درون خیلی ارزشمند و با اهمیت است. اصولاً انسان وقتی که قادر می‌شود کار جدیدی را انجام بدهد، یعنی توانمند می‌شود. به این مفهوم که دامنه‌ی فرماندهی او افزایش پیدا کرده و قدرت فرماندهی را به دست گرفته است. فرماندهی به همان نیروهایی که در درون ما وجود دارد یا به عبارتی دیگر، می‌تواند فرماندهی یک سری از نیروهایی که خداوند در اختیارش قرار داده را به دست بگیرد. هر کاری که انسان انجام می‌دهد و یا از انجام دادنش احساس خوبی به او دست می‌دهد، در واقع این است که او به نیروی خودش مسلط شده و این یعنی فرماندهی

سلام دوستان رویا هستم همسفر

در کنگره۶۰ تعلیماتی است، یاد می‌گیریم در کاری که به ما ارتباط ندارد دخالت نکنیم، این می‌شود فرمانبرداری، هر کسی باید جایگاه خودش را بداند وگرنه در کنگره به هم ریختگی به وجود می‌‌‌آید و این استبداد و دیکتاتوری نیست؛  انضباط  و قانون را مطرح می‌کند. ما در کنگره‌۶۰ نیروی انتظامی، دادگاه و پلیس نداریم و همه باید قوانین را رعایت کنیم. وقتی که راهنما به شاگرد می‌گوید این کار را انجام بدهد باید انجام بدهد البته در چارچوب قوانین مربوط به کنگره و رسیدن به درمان.

یک راهنما اگر راهنما شده تمام سی‌دی‌هایش را نوشته، حرف‌های راهنما را گوش کرده و هرچه گفته انجام داده و با موفقیت فرمانبرداری را یاد گرفته و امروز می‌شود فرمانده یک لژیون چهل و پنجاه نفره. اگر اینطوری نباشد سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. ما باید به جایگاه‌ها احترام بگذاریم نه به اشخاص؛ این جایگاه‌ها ارجمند هستند: ایجنت، مرزبان، راهنما. چون کسی که در آن جایگاه قرار گرفته شرایط آن خدمت را داشته و مراحل آن را طی کرده است. اگر فرمانبرداری را فرا بگيريم می‌توانیم بهترین فرمانده باشیم.

سلام دوستان اشرف هستم یک همسفر

استاد امین در سی‌دی از فرمانبرداری تا فرماندهی می‌فرماید:"در کنگره هر چیزی به دو قسمت تقسیم می‌شود: یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان". اگر به دست فرمان بدهیم این وسیله را بردارد این کار را انجام می‌دهد؛ یعنی فرمانبرداری را انجام داده است و در صور پنهان اگر بخواهیم در ذهن خود یک تصویر را به وجود بیاوریم و روی آن متمرکز شویم، اما چیز دیگری به وجود بیاید و آن چیزی را که می‌خواهیم دقیقا اجرا نشود؛ این یعنی فرماندهی من در این زمینه ناقص است و اجرا نخواهد شد. من مادر، در زندگی خود باید کارهایم را به درستی و به موقع انجام دهم تا بتوانیم در کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم. من الان در مسیر آموزش هستم؛ باید گوش به فرمان راهنمای خود باشم و او را قضاوت نکنم.

برای ما در هر لحظه فرمان‌هایی وجود دارد ومن باید فرمان‌ها را بشناسم تا بدانم در چه زمانی و در چه مکانی کدام فرمان را باید اجرا کنم. وقتی اعلام سفر می‌کنم یعنی من فرمان را اجرا کرده‌ام، حضور سر ساعت در جلسات فرمان است که هر شخصی باید انجام بدهد. همچنین ورزش کردن یکی از فرامین است که ما باید انجام بدهیم و من با حرکت کردن در جهت فرمان‌ها به فرمانبرداری می‌رسم. فرمانبرداری در مرحله دانایی موثر است.

آقای مهندس می‌فرمایند:" خیلی از قوانین کنگره۶۰ مثل شمشیر دو لبه است؛ یعنی هم می‌توان در جهت مثبت و هم در جهت منفی از آنها استفاده کرد". اگر می‌خواهی به فرماندهی برسی باید فرمانبرداری در جهت مثبت باشد‌.
اگر فرمان الهی را اجرا کنم به سمت پاکی‌ها وزیبایی‌ها می‌روم و اگر فرامین شیطان را اجرا کنم  دقیقا از جنس شیطان خواهم بود. خداوند می‌فرمایند:" ما همه انسانها را هدایت می‌کنیم می‌خواهند شاکر باشند یا کافر".

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما  همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .